سیکل باطل مدیریت غیر بومی در گروه ملی صنعتی فولاد ایران
سیکل باطل مدیریت غیر بومی در گروه ملی صنعتی فولاد ایران

گروه ملی صنعتی فولاد ایران، شرکتی که در چند سال گذشته نامش در رسانه های داخلی کم شنیده نشده است. چرا این شرکت بعد از گذشت یک دهه نه ثباتی پیدا کرده نه آرامش و حتا با تعویض پی در پی مدیران مشکلات آن همچنان بر سر جای خود باقی مانده است،با آینده ای نامعلوم و سرنوشت هزاران کارگر و خانواده هایشان که با این شرکت گره خورده است.

به قلم / پیام طاهری

نیمه های اسفند ماه ۱۴۰۰ پس از تحولاتی که در سطح مدیریت کارخانجات گروه ملی صنعتی فولاد ایران صورت گرفت، سرپرست جدید شرکت بنابر ضرورت ها و توصیه های نهادهای کلان استان در نخستین اقدام نشستی را با هدف هم اندیشی، تبادل نظر و شنیدن مطالبات کارگران برگزار نمود. این نشست به ظاهر صمیمانه پس از آغاز تجمعات کارگری که درخواست رسیدگی به مطالباتی مانند طبقه بندی مشاغل، حق بدی آب و هوا، حق پاداش ماهیانه و دیگر خواسته های قانونی را داشتند انجام گرفت. تعدادی از کارگران در این نشست با نگاهی خوشبینانه و امیدوارانه بی تعارف به بیان رنجها و مشکلات همکارانشان در این شرکت پرداختند ولی آنچه در پایان این دیدار رو در رو با آقای سرپرست کارخانجات که به نظر می رسد در آینده کارگران شاید کمتر سعادت دیدار نصیبشان شود خروجی مثبتی به همراه نداشت. پاسخ های این مقام مسئول نشانگر قرار گرفتن گروه ملی صنعتی فولاد ایران در همان چرخه ناقص است. نشانه ها و شواهد حاکی از نبود اراده ایی پولادی برای ترمیم و جراحی این زخمهای کهنه شده و ریشه یابی علت ها و چراهای روزگار ناخوش این بنگاه بزرگ صنعتی است.

گروه ملی صنعتی فولاد ایران، شرکتی که در چند سال گذشته نامش در رسانه های داخلی و خارج از کشور کم شنیده نشده است. علت چیست؟ چرا این شرکت بعد از گذشت یک دهه نه ثباتی پیدا کرده نه آرامش و حتا با تعویض پی در پی مدیران مشکلات آن همچنان بر سر جای خود باقی مانده است با آینده ای نامعلوم و سرنوشت هزاران کارگر و خانواده هایشان که با این شرکت گره خورده است. روندی که شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران در یک دهه گذشته طی کرده بسیار شبیه رخدادهای نیشکر هفت تپه در دو دهه گذشته است شرکتی که کارگران آن خواستار رسیدگی به مشکلاتشان بودند ولی درگیر بازی های سیاسی و غیر اخلاقی بسیاری شدند و نتیجه آن چیزی است که در سال ۱۴۰۱ حتا بعد از واگذاری به شرکت توسعه و نیشکر همچنان بسیاری از مشکلات اساسی آن حل نشده است بی گمان اگر مدیریت درست در بخش دولتی یا حتا بخش خصوصی در این شرکت قدیمی وجود داشت می توانست عملکرد قابل قبولی داشته باشد و نیاز به واگذاری آن نبود.

آیا شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران نیز به همان مسیر می رود؟
شوربختانه باید گفت بله، نشانه های زیادی وجود دارد زیرا بعد از گذشت یک دهه از بحرانهای این شرکت سهامدار اصلی آن یعنی بانک ملی و مدیران درجه ۳ که در چند سال گذشته به این شرکت آمده اند هیچ خروجی مثبتی نداشته اند و عملکرد ضعیف آنها باعث تنش های فراوان و باز شدن مسیر برای سواستفاده گران داخل و خارج از شرکت شده است. هنگامی که کارگران خواستار پاسخگویی مدیران ارشد نسبت به مشکلات شرکت هستند، شبهات و ابهاماتی در گفتار آنها وجود دارد که باعث می شود به شایعاتی مبنی بر ورشکستگی یا واگذاری شرکت دامن زده شود و سرنوشت کارخانجات گروه ملی صنعتی فولاد ایران که در نیم قرن گذشته مستقل بوده بر سر منافع مالی برخی پای آن به سیاسی بازی ها و رفتارهای غیر اخلاقی کشانده شود.

گره های پی در پی این مسائل در کجاست که پس از گذشت یک دهه همچنان کارگران این شرکت هر چند وقت یک بار باید در جلوی استانداری خوزستان و فرمانداری شهرستان اهواز تجمع کنند و به مشکلات معیشتی، درون سازمانی و برون سازمانی کارخانه معترض باشند البته باید عنوان کرد نه فقط این شرکت بلکه در تمام استان خوزستان وضعیت کارگران به همین وضع می باشد و تنها دلیل آن هم مدیرانی غیر متخصص هستند که تعهدی به مردم و منافع کشور ندارند، این مدیران به غیر از بحران سازی برای نظام، کشور و به وجود آوردن آسیب های اجتماعی هیچ نوع کارکرد مثبت دیگری ندارند و نخواهند داشت. اعتراضات گسترده کارگران حداقل در یک دهه گذشته در استان نشانگر این واقعیت است و دود آن فقط به چشم کارگر بی دفاع رفته است و به کام مدیران نالایق رانتی که اگر این دسته به اصطلاح مدیران را، مدیران ضد انقلاب خطاب کنند این صفت و جرم با پشتوانه حقوقی است.

اگر بخواهیم از غیر بومی بودن مدیرانی که در چند سال گذشته وارد این شرکت شده اند بگذریم از جمله سرپرست کنونی آن به هیچ عنوان از تخصص و کیفیت پایین مدیریت آنها نمی توان عبور کرد با نگاهی به رزومه سه مدیر و سرپرست کنونی این شرکت که از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ سکان این شرکت بزرگ را به دست گرفته اند متوجه خواهید شد این افراد به هیچ عنوان تخصصی در زمینه فولاد یا حتا مدیریت بنگاه اقتصادی مهمی را عهده دار نبوده اند و بر همگان آشکار است چرا این شرکت در چند سال گذشته روی آرامش را ندیده است و حاشیه ها و مشکلات آن کمتر نشده بلکه روز به روز بیشتر هم شده است.

حضور این مدیران ضعیف که برای بقای خود حاضر هستند کارگران را قربانی کرده تا به اهداف خود برسند تبدیل به یک روال عادی در استان خوزستان شده است. مدیرانی فاقد دانش، توانایی و شایستگی لازم، حوزه مدیریت شان به مثابه ملک شخصی است که براساس سلیقه و فراخور زمان از آن هزینه می کنند، چینش زیر مجموعه خودشان را براساس بقا خویش انجام می دهند، مدیران مجموعه خود را از میان افراد ناتوان انتخاب می کنند، لابی با شخصیت های سیاسی و …بویژه نمایندگان مجلس برای بقا پست، مانع رشد و ارتقا پرسنل مجموعه خود می شوند و معیار ارتقا افراد را میزان نزدیکی و وفاداری می دانند، برای پرکردن رزومه شان دست به هرکاری می زنند با نگاهی به افرادی که در چند سال گذشته و جابجایی این افراد چه آنهایی که از خارج شرکت به بدنه آن اضافه شدند و چه آنهایی که از بدنه گروه ملی صنعتی فولاد ایران بوده اند به این واقعیت تلخ پی خواهید برد که اگر غیر از این بود بی گمان توانایی حل کردن مشکلات را داشتند و شرکت را به سمت و سویی بد هدایت نمی کردند و باعث هزینه برای نظام و کشور ایران در خارج از مرزها نمی شدند.

مطالبه گری قانونی حق هر کارگر است ولی در گروه ملی صنعتی فولاد ایران مرزهای مطالبه گری جابجا شده است و دوگانه برخورد کردن مدیران ارشد و میانی شرکت با تشکیل یک کمیته و برخوردهای تهدیدآمیز شدید با منتقدان خود و تصمیم گیرهای مغرضانه بدون حضور نماینده ای واقعی از کارگران، حتا نمایندگانی را هم که خود این کمیته به صورت غیر قانونی با بستن سایتی که پرسنل فیش حقوقی خود را در آن مشاهده می کنند برای رای گیری، هم در این کمیته اجازه شرکت نمی دهند، خنثی بودن مدیریت حراست که به عنوان یک واحد مستقل باید مدافع حق و حقیقت باشد نه عده ایی خاص در این کمیته، خود یکی از شگفتی ها می باشد که در چهار سال گذشته تاکنون همین روال را طی کرده است یعنی هر کسی در چارچوب قوانین مطالبه گری کند و ضعف ها، سواستفاده های مدیران این شرکت را بیان کند و پاسخگویی بخواهد مورد شدید ترین برخوردها قرار می گیرد از به انزوا رفتن، اخراج شدن، تعلیق از کار، کم کردن اضافه کار و تنبیه هات دیگر در این شرایط سخت اقتصادی، ولی برعکس اشخاصی که از تمام قوانین سازمانی عبور کرده و از ضعف و سیاست های منفعت طلبانه مدیران این شرکت سو استفاده و سوژه در اختیار رسانه های خارج از کشور قرار می دهند و گروه ملی صنعتی فولاد ایران را فولاد اهواز می نامند با رفعت و مماشات برخورد می کنند و اگر از آنها پاسخگویی شود آن را سیاست مقام های بالا دستی خود می دانند؟؟ بعضی از مدیران با اعتماد به نفس بالایی رو در روی کارگر زحمت کش می ایستند مطالبات آنها را به سخره گرفته و با لحن توهین آمیز مسئولین کلان استان را هماهنگ با خود می دانند، به اعتقاد اکثر پرسنل این شرکت همسو بودن عده ایی از مدیران، معاونان، پرسنل و منافع مشترک و شخصی آنها کاملا آشکار و غیر قابل کتمان است به همین دلیل است که عده ایی اندک از مطالبه گران واقعی باید حذف بشوند تا این افراد به خواسته های خود برسند و این خود نشان از برخوردهای سلیقه ای و به نوعی مافیایی در این شرکت خبر می دهد. به نظر می رسد افرادی که به عنوان معتمد در این شرکت از طرف دستگاه های انظباطی و مرتبط منصوب هستند اطلاعات اشتباهی به آنها می دهند که باید گفت این سهل انگاری در برخورد با عوامل تفرقه که شامل بعضی از مدیران هم می شود سرانجام خوبی نخواهد داشت.

سکوت معنا داری در سطح این شرکت از طرف اکثریت وجود دارد که می توان آن را ناشی از سرخوردگی پرسنل و عدم اعتماد به مسئولین برای برطرف کردن مشکلاتشان و برخورد جدی با سو استفاده گران دانست یا ما را به یاد یک دیالوگ در سریال امام علی (ع) می اندازد، که به عمروعاص گفتند: چرا پشت سر علی(ع) نماز میخوانی ولی در خانه معاویه غذا میخوری؟ گفت: نماز علی قشنگ است اما پلو معاویه هم خوشمزه هست! حکایت برخی آدمهای امروزی هم اینگونه است.

 

مطالب مرتبط:

عملکرد دو ساله مدیریت گروه ملی صنعتی فولاد ایران در بوته نقد

در شرکت گروه ملی صنعتی فولاد چه می گذرد!

حق بدی آب و هوا در شرکت گروه ملی  صنعتی فولاد

از تدفین تا تکریم شهدا +گزارش تصویری

کرونا در گروه ملی

بازخوانی و نقد یک یادداشت در یک رسانه در مورد مسائل گروه ملی صنعتی فولاد ایران