عملکرد دوساله مدیریت گروه ملی صنعتی فولاد ایران در بوته نقد
عملکرد دوساله مدیریت گروه ملی صنعتی فولاد ایران در بوته نقد

این شرکت با شرایط بحرانی که در چند سال گذشته پشت سر گذاشته است نیاز به مدیرانی داشت که بتوانند هزینه ها را کنترل کرده ،حواشی را برطرف و از هدر رفتن منابع مالی و انسانی آن جلو گیری کنند اگر برنامه ریزی درستی در سالیان گذشته در شرکت وجود داشت و از نخبگان و سرمایه های انسانی شرکت به درستی استفاده می شد اکنون اوضاع بسیار بهتری را شاهد بودیم.

به قلم پیام طاهری

سال ۹۷ پس از پایان به ظاهر مشکلات شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران مدیر عامل اکنون این شرکت سومین مدیری بودند که در واپسین روزهای پاییز ۱۳۹۸ به همراه تیم جدید مدیریت خود وارد کارزار شدند و در مصاحبه ها با دادن وعده های فراوان از جمله آوردن مواد اولیه ماهی ۸۰ هزار تن، بر طرف کردن موانع تولید و رساندن شرکت به ظرفیت اسمی در رسانه ها پرداختند ولی به مرور زمان مشخص شد تفاوت چندانی بین مدیرعامل کنونی و تیم شان با مدیران پیشین وجود ندارد زیرا مدیران پیشین نیز همین وعده ها را داده بودند ولی عمل نکرده و مدیریت ضعیف آنها لطمات جبران ناپذیری بر پیکره شرکت وارد کرد.

این شرکت با شرایط بحرانی که در چند سال گذشته پشت سر گذاشته است نیاز به مدیرانی داشت که بتوانند هزینه ها را کنترل کرده حواشی را برطرف و از هدر رفتن منابع مالی و انسانی آن جلو گیری کنند. آمارهای ارائه شده از طرف خودشان هم نشان از عدم موفقیت در محقق شدن تمام برنامه ها، اگر برنامه ای وجود داشت (البته برای عده ای بیخیال و سو استفاده گر این شرایط بسیار ایده آل هم است) پاسخ آنها که چرا در یک سال گذشته علی رغم آن همه وعده و وعید نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند و بسیاری از خطوط در حالت خواب هستند بهانه هایی مانند بدهکاری سنگین شرکت، بسته بودن حساب ها، نداشتن کارت بازرگانی، نبود منابع مالی و بسیار بهانه هایی که تاکنون هم ادامه دارد برای فرار از زیر بار مسئولیت و تعهد در صورتی که طبق اظهارات مقام های قضایی تمام بدهی های این شرکت همان اختلاس سه هزار میلیاردی معروف در اواخر دهه هشتاد مربوط به این شرکت می شد به خزانه بازگشته حتی بیشتر از بدهی اصلی پس عملا بر خلاف گفته های تمام مدیران گروه ملی در ادوار گذشته بدهکاری وجود ندارد و گردش مالی شرکت هم توسط شرکت پیمانکاری زیر مجموعه آن انجام می شود، کارت بازرگانی هم صادر شده و در دو سال گذشته صدها میلیارد تومان بسته های حمایتی بانک ملی و همچنین صدها میلیارد تومان سود سهام گروه ملی از شرکت فولاد اکسین به خزانه آن وارد شده است پس مشکل کجاست؟؟ مشکل نوع مدل مدیریتی است که در تمام کل کشور وجود دارد یعنی هر شخصی در هر مجموعه بزرگ و کوچک به سمتی می رسد به جای آنکه مشکلات و کاستی ها را برطرف کند به فکر میز،مقام و منافع شخصی خود و اطرافیانش است و به فکر ارتقای سمت بعدی خود است نه سازمان یا ارگانی که در آن مشغول به کار شده است.

بزرگ کردن چارت سازمانی و اداری به جای اصلاح چارت قدیمی و کم کردن هزینه ها، تولید جایگاههای مدیریتی، ریاستی، سرپرستی و کارشناسی جدید و قرار دادن افرادی نه بر اساس شاخصه های شایسته سالاری بلکه براساس شاخصه های سفارشی، رفاقتی و تحمیلی برای بستن دهان عده ایی طلبکار در شرکت و ارگانهای مختلف تا نمایندگان و…. سمت دادن به افرادی با مدرک دیپلم، در حال تحصیل یا داشتن ریز نمرات،افراد دانشگاه نرفته مدرک دار شده و مدراک غیر مرتبط با سابقه پایین که بسیاری از آنها در حد کارشناسی و تکنسین ارشدی هم نبودند چه توجیحی می تواند داشته باشد.

استخدامی های بدون آزمون از برادر گرفته تا خواهر زاده،خواهرزنها و برادر زنها، اینکه کجای شرکت مشغول به کار می شوند که خطوط تولید با این حجم تولید کم باز هم کمبود نیرو دارند جای پرسش دارد ولی سیستم اداری شرکت الی ماشاالله گویی این شرکت یک سازمان اداری است نه تولیدی، نداشتن تجربه کافی در حوزه صنعت و اشتباه گرفتن یک شرکت فولادی با شرکت مواد غذایی یا کشاورزی، انتخاب های غلط در حوزه معاونت ها باعث بروز مشکلات فروانی در سطح این شرکت شده است که تغییر آنها بعد از یکسال تایید همین مسئله است.

حذف و کنار گذاشتن نیروهای نخبه شرکت چه از نظر فنی و مدیریتی فقط به خاطر آنکه این سمت ها بین آقایان سفارش شده و تحمیلی تقسیم شود، هزینه های جبران ناپذیر برای شرکت و سود برای سفارش دهندگان و کسانی که از بیرون وارد شرکت می شوند و به هر دری می زنند تا جایگاهی نصیب اطرافیانشان شود.

این سبک از مدیریت در خوزستان به یک روال تبدیل شده است و باعث عقب افتادگی این استان از هر نظر از مدیر‌ان پروازی این شرکت در چند سال گذشته بیشتر از این هم انتظاری نمی رود مدیرانی که شاید هفته ای یک یا دو روز یا حتی مدت زمان غیبت آنها بیشتر از دو هفته طول می کشد و فقط برای عکس گرفتن با مسئولان داخلی استان یا پایتخت نشین با کت شلوارهای برند و گران خود اعلام حضور می کنند برای انتشار در اینستاگرام شرکت، کانلهای واتساپی و رسانه ایی، این روش مدیریت و غیبت های طولانی مدیر عامل آن در شرکت باعث یک بی انضباطی در تمام حوزها شده است از معانت ها گرفته تا مدیران میانی بسیاری از آنها در طول هفته شاید یک یا دوبار هم در شرکت دیده نمی شوند و بعضی موقعها بیشتر از چند ساعت در شرکت حضور ندارند که باعث سر در گمی پرسنل شرکت برای حل مشکلاتشان شده است هر گاه نبود آنها مورد پرسش قرار می گیرد گفته می شود یا به همراه مدیر عامل در تهران حضور دارند یا برای حل مشکلات در جلسات خارج از شرکت هستند و بسیار بهانه های مختلف، این همه جلسه، ماموریت و در تهران ماندن بعضی از آنها و اقامت در هتل نه مهمان سرا شرکت و رفت و آمدهای آنها چه خروجی داشته است جز هزینه.

سال دوم از دوره مدیریت کنونی تغییراتی در حوزه معاونت های شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران انجام گرفت مشخص و شفاف نیست خواسته مدیر عامل کارخانه بوده یا نظر تحمیل شده از خارج شرکت از سوی فلان نماینده تا فلان نماینده و ….حتی نمایندگان شهرهای دیگر استان که ارتباط نزدیک بعضی از آنها کاملا واضح و آشکار است. ورود تیم جدید مدیریتی با ورود افراد جدید به شرکت از راننده های شخصی گرفته تا استخدامهای بدون آزمون دیگر و پاسخ های متناقض آنها که برای مشکلات و هزینه ها در چند سال گذشته شرکت نمی توانیم کار خاصی انجام دهیم و فقط مسئول دوره خودمان هستیم و پرسش پیش می آید مگر چیزی هم مانده است شما از آن جلوگیری کنید همه غنائم تقسیم شده است و دوران مدیریت شما چه فرقی با مدیران قبلی داشته است و اگر نمی توانید تغییری ایجاد کنید پس حضور شما در شرکت چه توجیحی دارد به جز اشغال سمت ها و جایگاهای معاونتی و مدیریتی.

اگر برنامه ریزی درستی در سالیان گذشته در شرکت وجود داشت و از نخبگان و سرمایه های انسانی شرکت به درستی استفاده می شد اکنون اوضاع بسیار بهتری را شاهد بودیم.

افرادی که در دو سال گذشته از طرف مدیر عامل وارد شرکت شده اند با نگاهی به رزومه آنها به عمق فاجعه پی می بریم هیچ کدام آنها سابقه درخشانی در حوزه کاری قبلی خود ندارند و بر اساس روابطی که داشتند پا به این شرکت گذاشته اند یا برای احیای دوباره خود یا برای پرکردن رزومه برای آینده سیاسی خود. بی نظمی و بی عدالتی و سواستفاده در تمام سطوح مدیریتی مشاهده می شود عدم نظارت و بازرسی باعث یک بی انضباطی سیستماتیک در سطح شرکت شده است به عینه شاهد بسیاری از اتفاقات که باعث بروز هزینه برای شرکت می شود هستیم برای مثال یکی از بخش های این شرکت را فاکتور می گیریم تا بدانید در بقیه شرکت چه می گذرد در بخش ۲ نورد تیرآهن بیش از ۱۰ هزار تن شمش به هدر می رود و به جای پاسخگویی مدیر بخش، رئیس تولید و همچنین سرپرست تولید برای عدم توانایی و تحمیل چنین هزینه هنگفت بر عکس ارتقا مقام پیدا کرده و مدیر بخش اسبق به سمت مدیر کنترل کیفی بدون هیچ سابقه و تخصص در این حوزه، سرپرست تولید پله ها را دو تا یکی طی کرده و به صورت پرشی ارتقا مقام پیدا کرده (ایشان قبلا هم پرشی و بدون طی کردن سلسه مراتب از تکنسین ارشد به سرپرست تولید رسیده بودند) به مدیریت بخش می رسد و رئیس تولید آن هم ابقا می شود و یا در موردی در همان بخش چندین روز به دستور همان مدیر بخشی که در زمان سرپرستی تولید ۱۰ هزار تن شمش را به باد داده است دستور راه اندازی کوره تولید بدون ژنراتور برق می دهد و با تایید معاونت فنی شرکت،کوچکترین نوسان برق یعنی خسارت میلیاردی و اگر با اعتراض و دخالت کارگران مواجه نمی شدند این اتفاق حتما رخ می داد، نمونه ای دیگر تعطیل کردن خط تولید ۶۳۰ همین بخش بدون هیچ توجیه کارشناسی از طرف مدیریت بخش، معاونت فنی و تایید مدیر عامل شرکت با دلایل و استدلال های بسیار ضعیف از جمله تولید پایین و ضرر ده بودن و پرسنل آن را برای جابجایی و خواباندن خط زیر فشار قرار دادن اگر مقاومت پرسنل قدیمی و با تجربه آن نبود این خط تولید هم مانند چند خط تولید دیگر در طی سالیان گذشته تعطیل می شد با ورود مقداری شمش و تولید با کیفیت و استاندارد ضعف فنی آنها برای خواباندن این خط کاملا آشکار شد و چه قضیه ای پشت سر خواباندن این خط بوده؟؟ و ضعف معاونت فنی در نظارت بر زیر مجموعه های خود کاملا مشخص است.

عدم توانایی وارد کردن مواد اولیه از طرف مدیران شرکت است که باعث کار نکردن خطوط می شود نه کارگران، هیچ خط تولیدی در این شرکت ضرر ده نمی باشد و این نشان دهنده کیفیت فنی و مدیریتی پایین در حوزه معاونت ها می باشد این انتخاب ها خود نمونه ایی از همین ناشایسته سالاری ها و حذف نخبگان است.

سر پوش گذاشتن بر تمام این ضعف ها تبلیغات برای خوب جلوه دادن شرایط نا خوشایند شرکتی پر از حاشیه خبرهای غیر واقعی و انتشار آنها از طرف روابط عمومی شرکت چه مقدار هزینه بر دوش شرکت گذاشته است مانند کلیپی که از کانال یک صدا و سیما انتشار یافت و بسیاری از آن تصاویر آرشیوی و غیر واقعی از چهار سال گذشته تا کنون بوده است از نمایشگاه ایران متافو در تهران و سمپوزیوم فولاد در کیش اقامت یک هفته ای مدیران شرکت در هتل استقلال تهران ولی کارگرانی که برای یک تا دو روز به آنجا رفته بودند در مهمان سرا و همچنین هتل های گرانقیمت کیش و نمایشگاههایی که دو الی سه روز بیشتر نبوده (حضور دو تن از نمایندگان اهواز در کیش به جای رسیدگی به مشکلات مردم اهواز و استان در نمایشگاه سمپوزیوم کیش)؟؟ جالبتر سخنانی می باشد که در کلیپ های تبلیغاتی از مدیران شرکت در این نمایشگاهها از دست آوردها و رونق غرفه شرکت گفته می شود ولی زمانی که از آنها در شرکت پاسخگویی می شود از بی پولی و عدم وجود مشتری حرف می زنند. ساخت دو غرفه در تهران و کیش و قرار داد بستن با شرکتی که دو هفته از تاسیس آن بیشتر نمی گذرد و مدیران آن دو خانم هستند با کدام استعلام سابقه و تجربه انجام شده است همچنین قراردادهای مستقیم و بدون مناقصه و رقابت با بعضی فروشگاهها،جذب مشاوری با مدرک کارشناسی از روابط عمومی فولاد اکسین به عنوان مشاور مدیر روابط عمومی گروه ملی با مدرک دکترا (البته استخدام ایشان با ارشد مدیریت شهری می باشد) در شرکت چه می کند!!! کارت پرسنلی و هویتی شاغلین این شرکت بعد از یکسال سرانجام آن به کجا رسیده است و بسیار هزینه های بدون بازگشت و خروجی در نقاط مختلف شرکت به چه دلیل است فقط باید از جیب کارگر زده شود. منابع مالی که دو سال گذشته وارد شرکت شده است آیا صورت وضعیت آنها که در چه زمینه هایی خرج می شوند توسط معاونت مالی و اقتصادی شرکت مورد بررسی قرار می گیرد (البته باید گفت ایشان هم پروازی هستند و غیر بومی) آیا بانک ملی و سازمان توسعه ملی حسابرسی از این شرکت دارند.برای هر کاری در این شرکت پول هست مانند هزینه کابینت های خانه ۵۰۰ متری خیابان ۹ کیانپارس که مبلغ آن از مقدار کمک به زلزله زدگان اندیکا که حدوداً بالغ بر یک میلیارد تا یک میلیارد و پانصد میلیون ریال بوده هم بیشتر است و اسپانسر شدن هدیه دادن به این و آن برای مطرح شدن به جای تهیه مواد اولیه و خرید قطعات با کیفیت برای احیای کارخانه و رفع مشکلات مالی کارگران.

در طول چند سال گذشته ترکیبی از مدیران پروازی غیر بومی و مدیران بومی غیر متخصص و بی کیفیت وارد شرکت شده اند و به جز چند برابر کردن مشکلات آن و هدر دادن منابع مالی چه کار مفید دیگری کرده اند (البته آنها حضور خود در شرکت را افتخاری و مهمان می دانند جهت کمک)؟؟

این روش مدیریتی تاثیر بسیار بدی هم بر خود پرسنل این شرکت گذاشته است. ترکیب مدیران سفارش شده و تحمیلی به همراه اندک کسانی که به حق در جایگاه نشسته اند ولی عملا به خاطر ضعف مدیران ارشد کاری از دست آنها بر نمی آید ولی به خاطر سکوت در این نابسامانی ها و بی انضباطی های شرکت شریک هستند تا زمانی که بدنبال منافع شخصی، سمت و جایگاه، بی تفاوت نسبت به مشکلات پیرامون شرکت و سازمان و منافع جمعی باشیم این اتفاقات و سو استفاده ها ادامه دارد.

شرکت گروه ملی تبدیل به یک هتل لوکس برای عده ایی شده است که هر گونه می خواهند رفتار می کنند در این شرکت تنها چیزی که مفهومی ندارد خود شرکت است پول را در اختیار هر کس بگذارید به راحتی می تواند خرج کند هنر یک مدیر کنترل هزینه و احیای یک مجموعه و استفاده بهینه از پرسنل آن است که به هیچ عنوان در این شرکت در چند سال گذشته دیده نشده است.

تمام این مشکلات محصول دو سال حضور مدیر عامل کنونی و پروازی این شرکت می باشد بسیار حرفهای ناگفته باقی مانده است که به ذره ای از آنها اشاره شد ولی در آینده نزدیک به آنها خواهیم پرداخت.

امیدوار هستیم مدیر عامل کنونی شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران در سمت جدید خود به عنوان عضو کارگروه رفع موانع تولید و رئیس هسته تخصص صنعت فولاد و صنایع انرژی بر با ۲۵ سال سابقه فولادی که توانستند این شرکت را احیا و به شکوفایی برسانند همانطور هم صنعت فولاد کشور و مشکلات آن را سر و سامان ببخشند.

 

مطالب مرتبط:

بحران نقش ها در گروه ملی صنعتی فولاد ایران

در شرکت گروه ملی صنعتی فولاد چه می گذرد!

حق بدی آب و هوا در شرکت گروه ملی  صنعتی فولاد

از تدفین تا تکریم شهدا +گزارش تصویری

کرونا در گروه ملی

بازخوانی و نقد یک یادداشت در یک رسانه در مورد مسائل گروه ملی صنعتی فولاد ایران