بحران نقش ها در گروه ملی صنعتی فولاد ایران
بحران نقش ها در گروه ملی صنعتی فولاد ایران

خوزستان بیش از سایر استانها به وضعیت قرمز در بحران توسعه نیافتگی انسانی رسیده است و آفت های این بحران نه تنها در جوامع انسانی بلکه دامنه آن سیستم نهادهای اجتماعی، سازمانی و مدیریتی صنایع سنگین استانی را فرا گرفته است. مکرر و بارها در ادوار انتخابات پارلمانی و شورایی گفتمان شایسته سالاری ذکر دهان و شعارهای انتخاباتی بازیگران سیاسی خوزستان بوده است اما مسئله بحران نقش ها به نظر می رسد ریشه هایش بسیار بیش از این گسترش یافته است و شاید این هم به بیماری مزمن تبدیل شده که جراحی آن نیاز به پروسه زمانی آموزش و آگاه سازی و تربیت نسلی تازه براساس تربیت اجتماعی و مسئولیت پذیر مدنی دارد چرا که این دسته از بازیگران سیاسی با همین شعار ذهن های شهروندان را بمب باران کرده اند و با عوام فریبی بر صندلی نمایندگی مجلس و شوراها تکیه دادند بعدها خود به آفت ها و ویروس هایی بر سیستم سازمانی و مدیریتی استان تبدیل شدند و نیروهای غیر متخصص و غیر شایسته را بر نظام اداری و مدیریتی تحمیل کردند.

به قلم: پیام طاهری

 

خوزستان بیش از سایر استانها به وضعیت قرمز در بحران توسعه نیافتگی انسانی رسیده است و آفت های این بحران نه تنها در جوامع انسانی بلکه دامنه آن سیستم نهادهای اجتماعی، سازمانی و مدیریتی صنایع سنگین استانی را فرا گرفته است. مکرر و بارها در ادوار انتخابات پارلمانی و شورایی گفتمان شایسته سالاری ذکر دهان و شعارهای انتخاباتی بازیگران سیاسی خوزستان بوده است اما مسئله بحران نقش ها به نظر می رسد ریشه هایش بسیار بیش از این گسترش یافته است و شاید این هم به بیماری مزمن تبدیل شده که جراحی آن نیاز به پروسه زمانی آموزش و آگاه سازی و تربیت نسلی تازه براساس تربیت اجتماعی و مسئولیت پذیر مدنی دارد چرا که این دسته از بازیگران سیاسی با همین شعار ذهن های شهروندان را بمب باران کرده اند و با عوام فریبی بر صندلی نمایندگی مجلس و شوراها تکیه دادند بعدها خود به آفت ها و ویروس هایی بر سیستم سازمانی و مدیریتی استان تبدیل شدند و نیروهای غیر متخصص و غیر شایسته را بر نظام اداری و مدیریتی تحمیل کردند. علائم، شواهد و زمینه خطر بحران نقش ها را هر از چند گاهی از لابه لای اخبار و رویدادهای ناگوار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی که در نقاط گوناگون این استان رخ می دهد را می توان به آسانی پیش بینی، شناسایی و تحلیل نمود. برخی بحران های اجتماعی، آسیب های اجتماعی، ناهنجاری های فرهنگی اجتماعی، درگیرهای قومی قبیله ای و قتلها که گاهی اخبار آن در گوشه ای از استان رسانه ای شده است با واکاوی ها می توان به روشنی خطر بحران نقش ها را در بروز زمینه های آن رخداد شناسایی نمود به راستی بحران نقش ها تا چه اندازه در وقایع فروپاشی شرکت هفت تپه تاثیر گذار بوده است؟؟

بنابراین اگر اقتصاد، نظام اقتصادی، نهادهای اقتصادی مهم ترین شاخصه ثبات اجتماعی و حفظ بنیان های سیاسی اجتماعی فرهنگی یک جامعه است پس بحران نقش ها اگر به ریشه های این پایه ها و بناها آسیب بزند تصور پیامدهای منفی آن در بروز هرج و مرج اجتماعی و سیاسی و ایجاد بحران های متداوم در یک جامعه و جغرافیای انسانی و منطقه ای بسیار ترسناک و نگران کننده است.

گروه ملی صنعتی فولاد ایران یکی از بزرگ ترین نهادهای اقتصادی و در جایگاه یکی از مهم ترین بنگاهای تولیدی و صنایع سنگین خوزستان و کشور به شمار می رود که نقش مهمی در معادلات اقتصادی و اجتماعی و حتا سیاسی استان دارد شوربختانه این شرکت بزرگ اقتصادی نیز حداقل در چند دهه گذشته با خطر بحران نقش ها مواجه بوده است، هر چند در چرخه ناقص مدیریتی به دلیل حمایت ها و منابع مالی دولتی ظاهری با ثبات و آرامی را طی می کرد
اما از آغاز دهه نود بحران نقش ها در ضعف مدیریت غیر تخصصی ناکار آمد آرام آرام تاولها و دمل های چرکینش فوران کرد.

نخستین اتفاق در اوایل دهه نود اختلاس سه هزار میلیاردی و بازداشت عوامل آن بود که ضربه مهلکی را به این شرکت بزرگ که در اوج تولید و سود دهی بود وارد کرد و هنوز هم بعد از یک دهه از زیر سایه آن اتفاق شوم خارج نشده است، به نظر می رسد بارزترین نشانه های سیر نزولی که در ابتدای دهه نود برای این شرکت صنعتی اتفاق افتاد و هنوز هم ادامه دارد ورود افراد غیر صنعتی برای اداره این شرکت بود اگر هم افرادی اندک بودند وظیفه خود را به درستی انجام می دادند در معیت این اشخاص هیچ کاری از عهده آنها بر نمی آمد تصمیمات غلط برای شرکتی که دچار یک بحران بزرگ شده بود به جز سیر نزولی دستاورد دیگری در بر نداشت سرپرستانی که در ابتدای دهه نود برای حل بحران و اداره شرکت می آمدند و می رفتند هیچ کدام برنامه بلند مدت یا کوتاه مدتی برای حل مشکلات این شرکت نداشتند بلکه فقط با تصمیمات غلط خود اتفاقات شوم آینده را برای این شرکت رقم می زدند چون این افراد جز منافع شخصی خود و اطرافیانشان به چیز دیگری اهمیت نمی دادند. در اواخر سال ۱۳۹۳ یکی از مدیران ارشد شرکت اعلام کرده بود اندوخته های مالی و تولیدی به حدی می باشد که اگر شرکت چندین سال هم کار نکند هیچ مشکلی برای پرداخت حقوق پرسنل نخواهیم داشت متاسقانه در کمتر از یک سال بحران مالی گریبانگیر این شرکت شد و حقوق های پرسنل ماه به ماه به تاخیر می افتاد که جای سوال پیش می آمد آن اندوخته مالی و تولیدی به کجا رفت؟؟

باید گفت با آن روش مدیریت ضعیف و فشل چنین اتفاقاتی دور از انتظار نبود. دوره های مدیریت یک دهه گذشته در این شرکت هر کدام شرایط خاص خودش را داشت ولی شباهت های زیادی به هم دیگر دارد و اجمالن به برخی از آنها در این نوشتار اشاره می شود که به جز سو استفاده از مقام و موقعیت چیز دیگری نبوده استخدامی های غیر کارشناسی تعداد زیادی نیروی تحصیل کرده در اوایل دهه نود در صورتی که شرکت خود تعداد زیادی نیروی با سابقه و تحصیل کرده در آن مشغول به کار و آماده ورود به سیستم مدیریتی شرکت بودند استخدامی هایی به اسم کمبود نیرو تولیدی و فنی ولی به کام سیستم اداری رقم خورد و سبب فربه شدن آن شد در صورتی که هر وقت درخواستی برای رفع کمبود نیروی تولیدی از سوی کارگران می شد پاسخ مدیران این بود به علت تولید پایین نیاز به استخدام نیروی بیشتر نیست و تعداد کمی از آن نیروها جذب بخش های تولیدی شدند این رویکرد باعث چاق شدن سیتم اداری در مقابل لاغر و نحیف بودن نیروهای بخش تولیدی می شد جای این پرسش است گروه ملی صنعتی فولاد ایران یک شرکت تولیدی می باشد یا اداری؟؟

دادن جایگاها و سمتها به همین تازه استخدامی ها و تایید مدارک آنها در کمتر از چند سال بدون کسب تجربه در صورتی که نیروهای با سابقه بالا و تحصیل کرده پشت این درها می ماندند. سواستفاده های مالی بعضی از همین مدیران و سرپرستان موقت در بریز و بپاش های شخصی برای اتاق های اداری خود و همچنین منازل سازمانی که به آنها تعلق می گرفت بسیاری اتفاقات و سواستفاده هایی دیگر باعث سوزانده شدن سرمایه ها و داراییهای اندوخته شده شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران در همان سال های ابتدایی بود.

از سال ۱۳۹۵ شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران به بانک ملی سپرده شد شوربختانه به دلیل دخالت های عوامل بیرونی و سو مدیریت درون سازمانی اوضاع شرکت رو به وخامت شدیدتری گذاشت شرکتی که بعد از مدتهای طولانی می بایست شاهد استارت و شروع به کار آن می بودیم درگیر باند بازیها و طمع آقایان غیر متخصص در امور مدیریت شده بود به نظر می رسد ریشه آن در اتفاقاتی بود که بین سال های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ به وجود آمد و آرامش و رفاه را از بسیاری از کارگران این شرکت ربوده بود عزل و نصب های غیر کارشناسی و وجود افراد ناکارآمد و نابخرد غیر صنعتی باعث شد کسانی که قصد تاراج و نابودی این شرکت بزرگ را داشته اند به هدف خود نزدیکتر شوند ولی مقاومت جمعی از کارگران مدافع صنعت و کشور باعث شد مجددا این شرکت به بانک ملی و دولت باز گردد. می توان گفت بانک ملی هم در چند سال گذشته به غیر تامین منابع مالی که آن هم با فشار دولت صورت می پذیرد و با فرستادن مدیران بی تجربه و غیر صنعتی نتوانسته این شرکت را به اوج خود باز گرداند. آمدن سه مدیر عامل در کمتر از دوسال و هر کدام هم تیم جدید مدیریتی خود بیانگر این مسئله بوده است و هیچ پیامد مثبتی به همراه نداشت این تکرار همان ضعف های به اصطلاح افق مدیریت صنعتی و استراتژیک بود که از ابتدای دهه نود وجود داشت و به آن اشاره شد و همچنان هم ادامه دارد. به نظر می رسد با شیب بسیار بیشتر، زمانی که کارگران در بیرون از شرکت در حال تلاش برای احیای آن بودند مدیران غیر صنعتی در حال مذاکره و معامله با افرادی مجهول و ناشناس برای تقسیم جایگاهای مدیریتی، ریاستی و سرپرستی بودند بدون هیچ کارشناسی، شناخت، و فرایند ضابطه مند و فقط براساس سفارشی، تحمیلی و رفاقتی بودند. در مدت کوتاهی کمتر از سه ماه دادن تعداد بسیار زیاد سمت های کارشناسی و تکنسین باز هم بدون هیچ کارشناسی و کارگروه تخصصی از شاهکارهای تیم مدیریتی جدید بود که بین اواخر ۹۷ تا اوایل ۹۸ رقم خورد و بعد از آن با امدن تیم های مدیریتی جدید همین روش ادامه پیدا کرد تا جایی که چارت قدیم پر شده و برای آنکه بتوانند به خاطر روش غلط در دادن سمت ها که باعث اعتراض شدید کارگران شده آنها را آرام کنند و همچنین تعدادی دیگر از افراد سفارشی و تحمیلی را راضی نگهدارند اقدام به بزرگ کردن چارت و ایجاد جایگاه ها و نقش های غیر توجیهی و عجیب و غریب مدیریتی، ریاستی، سرپرستی، کارشناسی و حتا مشاوره ایی کردند که به جز بار مالی برای شرکت سود دیگری در پی نداشته است، مجهول ماندن بسیاری از جایگاه ها و سمتها در چارت سازمانی قدیم مخصوصا در بخش های تولیدی که به خود افراد تولیدی داده نشده ولی به چه کسانی داده شده است یا اشخاصی که منشی فلان مدیر هستند ولی جایگاه سرپرستی جای دیگری به آنها داده شده و کار فعلی ایشان و جایگاهی که به ایشان داده شده هم خوانی ندارد از این موارد در یک دهه گذشته تاکنون در این شرکت بسیار مشاهده شده است. چاق شدن چارت سازمانی جدید پرسش هایی را در پی داشته؟؟

کنار زدن افراد دلسوز متخصصان اصلی هدر دادن مواد اولیه بخش ها به دلیل گماردن آدمهای غیر متخصص در جاهای کلیدی شرکت به طور مثال شخصی در کمتر از یک سال از یک مسئول شیفت تولید به مدیر بخشی ارتقا پیدا می کند بدون طی کردن سلسه مراتب قانونی این نمونه افراد در سطح این شرکت کم نیستند افرادی با سابقه کم فقط به خاطر داشتن روابط دوستی و فامیلی خارج و داخل شرکت، دادن سمتها و جایگاها به افرادی که مدرکی ندارند یا مدارک آنها غیر مرتبط با سمت و نقش آنها می باشد با سابقه و تجربه کمتر ولی در مقابل افرادی با مدراک مرتبط با حوزه مسئولیت و یا اینکه مدرکی ندارند ولی از توان فنی بالایی برخوردارند که وجود آنها باعث حل مشکلات یک بخش تولیدی می شود ولی به بهانه غیر مرتبط بودن و نداشتن مدرک به راحتی از تجربه و کوششهای صادقانه آنها عبور می کنند و بسیاری از سمتها و جایگاهای دیگری که بدون هیچ کارشناسی بزل و بخشش شده نیروهایی که پروسه تجربی و فنی در فرآیند کار را طی نکرده بودند بعضی از آنها از نوشتن یک گزارش ساده مرتبط با کار و سمت خود عاجز هستند. استخدامی های پیدا و پنهان باز هم به نام تولید ولی تعدادی از آنها به قسمت های غیر تولیدی فرستاده شده اند و شنیده ها حاکی است برخی از آنها قراردادی شده اند که در سیتم مدیریتی گذشته هم این چنین مسائلی وجود داشته با اینکه کمبود شدید نیرو در بخش های تولیدی وجود دارد به دلیل آن که اکثر کارگران تولیدی دارای سابقه بالایی هستند و در آستانه بازنشسته شدن یا توانای های جسمانی خود را به دلایل سختی کار در طول سالیان گذشته از دست داده اند که به چیدمان نادرست تیم استخدامی و گزینش پرسنل باز می گردد تحمیل نیرو از ارگان ها و سازمان های غیر مرتبط و حتا اشخاص صاحب نفوذ یا افرادی که در چند سال گذشته در سمت های مختلف در این شرکت قرار گرفته اند و استخدام نزدیکان آنها از امتیازاتی است که به آنها داده شده است در صورتی که بسیاری از کارگران به خاطر نداشتن این چنین روابط و امتیازاتی فرزندان و برادران آنها در پشت درهای بسته مانده اند و بزرگ شدن سیستم اداری که همچنان ادامه دارد. وجود شرکت پیمان کاری با عملکرد نامعلوم با عناوین مختلف از دهه هفتاد تاکنون و انباشته شدن این مسائل در یک دهه و چند سال اخیر و عدم پاسخگویی مناسب سبب پیامدهای روانی در فضای نیروهای کارگری و فنی شده است به گونه ای که باعث سستی و کاستی در تعهد وجدان کاری نسبت به امر تولید و سر خوردگی و بی انگیزگی فراوان میان آنها شده است که این مسئله خود بر کیفیت کار آنها بسیار تاثیر گذاشته است شوربختانه یکی از مسائلی که در یک دهه گذشته تا اکنون به آن اهمیت داده نشده بحث روحی و روانی کارگران تولیدی می باشد فشارها و استرس های ناشی از کار شرایط اقتصادی عوامل بیرونی در جامعه و شرکت باعث شده حوادث ناشی از کار آن هم به خاطر ضعف مدیریتی در تمام سطوح وجود داشته باشد حوادثی یا منجر به فوت یا نقص عضو کارگران شده است و همچنین فروپاشی های خانوادگی به طور مثال در همین ۶ ماه گذشته فقط در یک بخش چندین نفر دچار سکته مغزی شده اند متاسفانه دو تن از آنها فوت شده اند و بقیه خانه نشین یک نفر به خاطر استخدام نشدن فرزندش و دیگری بازنشسته نشدن و مشکلات دیگر که بعد از فوت این عزیزان زحمت کش هم با استخدام فرزند و هم با بازنشستگی آن مرحومان موافقت شده است و این همان عدم توجه به مسائل روحی و روانی در شرکت های صنعتی می باشد کار را به جایی رسانده است بسیاری با سن کم و چند سال مانده به بازنشستگی برای بازنشسته شدن و رهایی از این شرایط روز شماری کنند تا از این شرایط خلاص شوند ای کاش قبل از افتادن این اتفاقات ناگوار مسئولین مربوطه اقدامات لازم را به عمل می آوردند. چرا باید این افراد در سنین جوانی یا خانه نشین شوند یا این دنیا را ترک کنند و لذت در کنار خانواده بودن و یا یک عمر زحمت کشیدن خود را مشاهده نکنند چرا یک اقلیت باید بتوانند از تمام رانت ها و امکانات شرکت بهرمند شوند ولی اکثریت باید نظاره گر باشند اینکه بحران مالی شرکت در تمام سالهای گذشته فقط برای اکثریت بوده ولی اقلیت این بحران مالی هیچ تاثیری بر روند کار و زندگی آنها نداشته است باید گفت اگر قرار باشد روند اداره این شرکت توسط مدیران به صورت جزیره ای، ملوک الطوایفی و قاجاری باشد با آغاز قرن جدید و دهه ۱۴۰۰ باز هم همان دمل ها و غده های چرکین سر در آورده و همان اتفاقاتی که از آغاز دهه ۹۰ و قرن گذشته گریبان این شرکت را گرفته بود باز هم فوران کرده و گریبان این بنگاه بزرگ اقتصادی استان و کشور را بگیرد.

 

مطالب مرتبط:

کرونا در گروه ملی

بازخوانی و نقد یک یادداشت در یک رسانه در مورد مسائل گروه ملی صنعتی فولاد ایران

در شرکت گروه ملی صنعتی فولاد چه می گذرد!

حق بدی آب و هوا در شرکت گروه ملی صنعتی فولاد

از تدفین تا تکریم شهدا +گزارش تصویری