آخرین کلانتر ایل
آخرین کلانتر ایل

به قلم ابوالفضل بابادی شوراب در بختیاری می‌گویند: هرکی گَپی ندارِه وا نِشینه سا یه بَردِ گَپ(هرکس بزرگی ندارد به سنگ بزرگی تکیه می کند)، این روایت ایل بابادی است بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۸۲، روزی که یکی از بزرگان و نیکنامان بختیاری، یعنی جعفرقلی خان رستمی، آخرین کوچش را، این بار اما به سوی […]

به قلم ابوالفضل بابادی شوراب

در بختیاری می‌گویند: هرکی گَپی ندارِه وا نِشینه سا یه بَردِ گَپ(هرکس بزرگی ندارد به سنگ بزرگی تکیه می کند)، این روایت ایل بابادی است بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۸۲، روزی که یکی از بزرگان و نیکنامان بختیاری، یعنی جعفرقلی خان رستمی، آخرین کوچش را، این بار اما به سوی آسمان ها رهسپار شد.

بی شک هرگاه درباره کوچ سخنی گفته و یا فکری اندیشیده می شود، ناخودآگاه تمام ذهن ها به سمت مستند قوم باد(۱۹۷۶ ,people of the wind)ساخته آنتونی هوارث و دیوید کاف می رود که نمایش برشی هرچند کوتاه از مدیریت و هوش جعفرقلی خان رستمی بابادی در حل مسائل در بحرانی ترین زمان زندگی مردم کوچ رو، بوده است.

گفتار و رفتارش در میان ایل و مردم، پیغمبرگونه بود و قضاوتش نه فقط در بابادی که در کل ایلات و عشایر جنوب غرب ایران مورد پذیرش و احترام قرار می گرفت و تا آنجا که می توانست بزرگترین چالش ها و مشکلات اجتماعی و ایلی را بر مبنای صلح، عدل و درایت رفع می نمود.

براستی که او اسطوره مهربانی و گذشت و یادگار راستین دلیرمردان گذشته تاریخ ایران زمین بود.

او در چنین روزهایی، از میان ما پر کشید و ایل و تباری را به سوگ نشاند.