سبک های گوناگون شاه نامه خوانی نشانگر داشته های فرهنگ بومی خوزستان است
سبک های گوناگون شاه نامه خوانی نشانگر داشته های فرهنگ بومی خوزستان است

کیانوش بتواز جوان کوشش گر فرهنگی خوزستانی حدود دو دهه است که عاشقانه بخش زیادی از تلاش های فرهنگی اش را در راستای ترویج کتاب شاه نامه و اندیشه های حکیم فردوسی توسی گذرانده است. او برای پیش برد آرمان هایش چه در صحنه اجرای نقالی شاه نامه و چه در صحنه برگزاری همایش های شاه نامه خوانی کوشش های ارزشمندی انجام داده است و اکنون نیز به عنوان مدیر انجمن شاه نامه شناسی و شاه نامه پژوهی خوزستان برای تداوم فعالیت های این تشکل فرهنگی و گرد همایی بزرگان شاه نامه پژوه با همراهی اعضای هیئت موسس انجمن بدون اتکا به حمایت مالی نهادهای اداری و متولیان فرهنگ با اراده ی پولادین هم چنان در عرصه فرهنگی استان به فعالیتش ادامه می دهد و امیدوار است پس از پایان دوران بحران کرونا دوباره به فعالیت های همتایانش در انجمن شاه نامه شناسی خوزستان رونق بخشد.
متن گفت و گوی تارنمای جنوب با کیانوش بتواز که مروری است بر فعالیت های گذشته و حال انجمن شاه نامه پژوهی خوزستان به آگاهی مخاطبان این رسانه می رسد.

 

 

 

گفت و گو: پدرام طاهری

 

اشاره:

انجمن شاه نامه شناسی و شاه نامه پژوهی خوزستان در حالی پنجمین سال فعالیتش را پشت سر می گذارد که به دلیل بحران بیماری کرونا مدت یک سال است در راستای رعایت پروتکل های بهداشتی به صورت موقت نشست های انجمن به حالت تعلیق در آمده است. به گفته ی بانیان انجمن شاه نامه شناسی هدف از تاسیس این تشکل مردم نهاد فرهنگی، روش مند نمودن فعالیت شاه نامه دوستان و تاکید بر رویکرد تخصصی در امر پژوهش کتاب سترگ شاه نامه و شناخت عمیق از مفاهیم و پیام های انسانی و اجتماعی در اندیشه فردوسی بزرگ و انتقال آن به نسل جوان بوده است، در واقع می توان عنوان کرد با توجه به حضور چهره های شناخته شده پژوهشگر شاه نامه، همچنین حضور فعالین دارای پیشینه شاه نامه شناسی از نقاط مختلف استان در نشست های انجمن، پر رونق بودن نشست ها با حضور اقشار مختلف، پر کار بودن اعضای انجمن در برگزاری جلسات و کارگاهای آموزشی و برگزاری همایش های سالیانه نوروزی با عنوان بهارانه که با حضور کارشناسان شاه نامه، پیشکسوتان هنر نقالی و استقبال مردم استان در برگزاری همایش های سالیانه همه نشانگر موفقیت انجمن شاه نامه پژوهی خوزستان در پیگیری آرمان هایش بوده است.
کیانوش بتواز جوان کوشش گر فرهنگی خوزستانی حدود دو دهه است که عاشقانه بخش زیادی از تلاش های فرهنگی اش را در راستای ترویج کتاب شاه نامه و اندیشه های حکیم فردوسی توسی گذرانده است. او برای پیش برد آرمان هایش چه در صحنه اجرای نقالی شاه نامه و چه در صحنه برگزاری همایش های شاه نامه خوانی کوشش های ارزشمندی انجام داده است و اکنون نیز به عنوان مدیر انجمن شاه نامه شناسی و شاه نامه پژوهی خوزستان برای تداوم فعالیت های این تشکل فرهنگی و گرد همایی بزرگان شاه نامه پژوه با همراهی اعضای هیئت موسس انجمن بدون اتکا به حمایت مالی نهادهای اداری و متولیان فرهنگ با اراده ی پولادین هم چنان در عرصه فرهنگی استان به فعالیتش ادامه می دهد و امیدوار است پس از پایان دوران بحران کرونا دوباره به فعالیت های همتایانش در انجمن شاه نامه شناسی خوزستان رونق بخشد.
متن گفت و گوی تارنمای جنوب با کیانوش بتواز که مروری است بر فعالیت های گذشته و حال انجمن شاه نامه پژوهی خوزستان به آگاهی مخاطبان این رسانه می رسد.

*روند شکل گیری و فعالیت های انجمن شاهنامه شناسی و شاهنامه پژوهی خوزستان را شرح دهید؟
انجمن شاهنامه شناسی و شاهنامه پژوهی از سال ۹۵ در خوزستان آغاز به کار کرد. یک سمن مردم نهاد است و جلسات آن طی پنج سال است که برگزار می شود. نخستین انجمن و گروهی بوده که در زمینه شاهنامه به صورت تخصصی نسبت به تشکیل سمن (سازمان مردم نهاد) اقدام کرده است. این انجمن تاکنون برگزاری ۹۵ جلسه را به صورت مداوم در کتابخانه مرکزی پشت سر گذاشته است. از جمله اقدامات انجمن در هر سال پس از یک دوره نشست های سالانه شاهنامه پژوهی، برپایی همایش سالانه بهارانه قبل از عید نوروزاست که با اجرای برنامه های آیین های نوروزی مثل نقالی، شناخت نوروز و آیین های آن، سرنای نوروز که هر سال نواخته می شود به پیشواز نوروز می رویم که تا سال ۹۷ دور چهارم آن را اجرا می نمودیم. این انجمن از پتانسیل قوی حضور استادانی مانند هوشنگ یونسی که از شاهنامه شناسان بسیار دانا در ایران است، در نشست ها بهره مند شد که متاسفانه به دلیل مهاجرت از اهواز فعلاً به ایشان دسترسی نداریم این مهاجرت ها به ضرر فعالان فرهنگی خوزستانی است که افراد فرهیخته و داشته های فرهنگی را از دست می دهیم. آقای هوشنگ یونسی همچنین فیلم نامه نویس بسیار متبحری به شمار می رود که فیلمنامه “خاک و آتش” از آثار بسیار ارزشمند ایشان بود.
که آن فیلم با حضور و بازی فریبرز عرب نیا تولید شد. در سلسله نشست های سالانه انجمن شاهنامه شناسی خوزستان استاد گرمسیری، پیمان شوشتری زاده، اردشیر ساسان و دکتر پاک طینت که استادان کارشناس شاهنامه هستند، در جلسات مختلف کارشناسی می کنند و مباحث و دیدگاه شاهنامه ای خود را در اختیار مخاطبان می گذارند.

*برای بررسی شاهنامه از کدام منابع و رفرنس ها در نشست های انجمن استفاده می شود؟
بر اساس رفرنس های موجود و قابل تامل بررسی می کردیم؛ یعنی بخش اسطوره را رجوع می کنیم به داشته هایی که از مهرداد بهار به جای مانده و یا در بخش تاریخ ریچارد فرای، به مراجع قابل اعتماد رجوع می کردیم یا نوشته های خانم ژاله آموزگار که همه قابل اعتماد و استناد است. نسخه مورد بررسی ما هم نامه باستان (ویرایش و گزارش شاهنامه) به همت دکتر میر جلال الدین کزازی است؛ به این شکل که از بیت اول شاهنامه که ” به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذزد” بررسی جز به جز واژه ای، اسطوره ای و تاریخی را شروع کردیم. این نکته را اضافه کنم استاد یونسی واقعا بیش از ۴۰ سال از عمر خودش را پای شاهنامه شناسی گذاشت؛ تحقیق کرد و دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد بود و با بسیاری افراد شاهنامه شناس همچون دکتر خالقی مطلق، محمد جعفر یا حقی، کزازی و جنیدی در ارتباط خیلی نزدیک بوده است؛ امیر الهامی می گفت: ” استاد هوشنگ یونسی دانشمندی در زمینه شاهنامه است”.

*پیش از اینکه انجمن شاهنامه را تشکیل دهید در گروه های فرهنگی هم فعالیت داشتید و آن ها هم به نوعی برای شاهنامه برنامه هایی را برگزار می کردند. چه ضرورتی داشت که انجمن شاهنامه شناسی تاسیس شود؟
هر کس مسیری را طی کند بستگی به نگاه و دیدگاه دارد؛ اگر جامعه و مخاطب خود را بشناسد مسیر را درست طی می کند؛ این خلا پژوهش شاهنامه در استان وجود داشت چرا که خوزستان یکی از استان های موفق در حوزه شاهنامه و با انگیزه و دارای هویت و پیشینه بسیار کهن و حتی دارای سبک است.

*درباره نهادها و فعالان هنری تاثیر گذار بر گسترش آیین کهن شاهنامه خوانی در خوزستان بیشتر توضیح دهید؟
خوزستان چندین سبک شاهنامه خوانی دارد؛ در بختیاری سبک های مختلفی داریم، بهبهان پرده خوانی و شاهنامه خوانی بسیار متفاوتی دارد البته بلایی که سر نقالی آمده دارد سر شاهنامه هم می آید. در اندیمشک، هندیجان، شوشتر هم شاهنامه خوانی متفاوتی داریم، نوربخش احمدزاده برداشت متفاوتی از شاهنامه خوانی دارد زیرا چند سالی با آن زندگی کرده و صاحب سبک است. این سبک هایی که خلق شده نتیجه داشته های فرهنگی و بومی است، داشته های بومی و سبک های محلی که داشتند وقتی جدی تر گرفته شد به یک سبک روایتگری تبدیل شد و این زایش ها هم قابل احترام و دارای ارزش والایی است. انجمن شاهنامه خوانی خوزستان، سبک روایتگری ایذه و خانه سبز هنرمندان شوشتر در حوزه آموزش و ترویج کتاب شاهنامه خیلی کار کردند، خانه سبز هنرمندان نقالان خوبی را تربیت کرده و روایتگری ایذه هم خیلی خوب فعالیت می کند، اردوان بیرگانی و مهرانگیز قلاوند اولین زوج نقال کشور ایران بودند که خودشان دارای ساز و کار متفاوتی نسبت به بقیه هستند، مجید توسلی پور در اندیمشک خوانش شاهنامه به سبک لری را برای خودش دارد که آموزش هم انجام می دهد، آقای ماندگار در رامهرمز و آقای خباز در شوشتر با راه اندازی سرای فردوسی نیز تلاشهای ارزشمندی برای ترویج کتاب شاه نامه دارند، سرایش شاهنامه به گویش بختیاری توسط جواد خسروی نیا، تربیت اولین زوج نقال و همچنین آلبوم هایی موسیقی شاه نامه خوانی که خوانده شد توسط آقای بهروز احمدی، نوربخش احمدزاده همه فعالیت هایی است که در حیطه شاهنامه پژوهشی و شاهنامه شناسی در خوزستان انجام می شود که نسبت به استان های دیگر بی سابقه است.

*با اشاره به این ظرفیت ها و تلاش هایی که بیان کردید شاید درست است خوزستان را پایتخت شاهنامه بخوانیم، به نظر شما این لقب شعار نیست؟
در خوزستان شاهنامه را تنها یک آیین نمادین که باید فقط خوانده شود، نمی دانند؛ بلکه شاهنامه را جدی می گیرند و در زندگی روزمره و گاهی در رسومات اصلی خود مورد استفاده قرار می دهند؛ خصوصا بختیاری ها از آن خیلی استفاده می کنند در مراسمات درگذشتگان که شاهنامه در آن روایت می شود اصول دارد و شاید جایی آن را نادیده بگیرند که البته جای نقد و تذکر دارد؛ این یک مراسم رسمی است و گاهی اخیرا در جشن های شاد ازدواج و تولد نیز شاهنامه خوانی صورت می گیرد. خوزستان در مقایسه با استان های دیگر در حوزه شاهنامه خیلی بیشتر فعالیت می کند؛ ۵ سال است که داور جشنواره نقالی آموزش و پرورش خوزستان بودم و این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم آثاری که به جشنواره خوزستان می رسد بسیار بیشتر از دیگر استان های کشور بود.

*اشاره کردید به جشنواره نقالی شاهنامه در آموزش و پرورش خوزستان، آیا روند برگزاری این جشنواره ها ادامه دارد؟
مرشد ابوالحسن میرزاعلی و ولی الله ترابی را اگر نداشتیم با آن قوت نقالی می توان گفت که نقالی ایرانی کلا از بین می رفت. هنر کهنسال نقالی از سال ۲۰۱۱ ثبت جهانی یونسکو شد و بعد از ثبت نباید فراموش شود و باید از آن حفاظت کرد؛ برای این کار خانه نقالان در تهران تاسیس شد توسط مرشد میرزاعلی و در پی آن جشنواره نقالی کشور در آموزش و پرورش آغاز شد. جشنواره نقالی خوزستان به صورت مستمر برای سال نخست در ملاثانی و در مراحل بعد در مسجدسلیمان برگزار شد، همچنین این جشنواره به صورت غیر حضوری نیز برگزار شد. داوری این آثار خیلی سخت است و بچه های گتوند و ایذه خیلی فعال هستند؛ بالای ۶۰ اثر به ما می رسد که گاهی برای نوع داوری هم ناراحت می شوند. خوزستان حتی در کشور هم برای نقالی شاهنامه خوانی مقام های ملی کسب کرد.

*سال ۹۸ از سوی انجمن شاهنامه شناسی فراخوانی در خصوص شناسایی و آموزش انواع آوازهای شاهنامه صورت گرفت این اقدام چه نتیجه ای در بر داشت؟
شاهنامه خوان ها پراکنده هستند و دور هم جمع نمی شوند؛ جلسات مخصوص شاهنامه خوانی برای آوازخوان ها داریم یعنی جدای از بخش شاهنامه شناسی، به دنبال احیای سبک زنده یاد هرمز اسدی بودیم که صاحب صدای زیبایی بوده و سال ها شاهنامه خوانی انجام می داد انجمن تلاش می کند که همه با هم باشند ولی برخی شاهنامه خوان ها در خوزستان هنوز همدیگر را نمی شناسند. آقای بیداروند پیرمرد ۸۵ ساله است که از سال ۹۰ شروع کرده و طی این ده سال روزی دو بیت حفظ کرده در حالی که سواد هم ندارد و الان شاهنامه را از حفظ می خواند. این انجمن برای معرفی سبک ها و شناساندن شاهنامه خوان ها نیز فعالیت می کند.

*بخشی از فعالیت انجمن شاهنامه آموزش نقالی در کتابخانه مرکزی اهواز است؟ در مورد این فعالیتها توضیح دهید؟
آموزش نقالی به کودکان در کتابخانه مرکزی را داریم؛ معصومه لشنی الان کار آموزش کودکان را انجام می دهد و این آموزش ها در هر دوره که تمام می شود خروجی یک سال اخیر در جشن بهارانه فرصت اجرا عمومی را داشته است. علاقمندان به بخش کودکان و نوجوانان کتابخانه مرکزی اهواز مراجعه می کنند و بر اساس ثبت نام های انجام شده کلاس بندی می شوند؛ در این زمینه طی چند سال اخیر مجموعه اداره کل کتابخانه های خوزستان کمال همکاری را داشته است: پنج سالی است که این آموزش را داریم حتی قبل از تشکیل انجمن شاهنامه و برگزاری همایش سالانه حدود هشت نقال حرفه ای و خوب از بین ثبت نامی ها آموزش یافت که علیرضا متشفع از آن جمله هستند و حتی مقام کشوری هم کسب کردند. همچنین کارگاه های آموزشی جلسات هر چهارشنبه انجمن است که در خانه سمن ها انجام می شود و هر هفته علاقمندان و کسانی که در زمینه شاهنامه خوانی، آواز و نقالی فعالیت دارند می توانند حضور پیدا کنند و کارها را ارائه و مورد بررسی بگذارند و اگر پتانسیل آموزش را دارند هم آموزش ببینند.

*انجمن شاهنامه شناسی خوزستان از همایش های شاهنامه در محیط های دانشجویی و دیگر محیط ها هم حمایت کرد، این بخش از برنامه های انجمن را نیز بیان کنید؟
فعالیت های مشارکتی یک سری فعالیت های پسندیده هستند؛ یعنی اتحاد و ارتباطی برقرار و داد و ستدی از نظر دانش و دانایی ایجاد می شود که به نفع هر دو طرف است. با دانشگاه هایی مانند علوم پزشکی جندی شاپور؛ خاتم الانبیاء بهبهان؛ چمران، علوم و فنون دریایی خرمشهر، انجمن زاگرس نشینان و سازمان آب و برق در جهت ترویج شاهنامه که سند ملی ایرانیان است، همکاری داشتیم، در بخش شاهنامه و نقالی، برگزاری بزرگداشت فردوسی، روز ملی خلیج فارس، شب یلدا و آیین های ایرانی که همراه با شاهنامه خوانی بوده با بزرگانی همچون مرشد میرزاعلی، مرشد ورمرزیار و همچنین امیر الهامی در ارتباط بودیم که در این برنامه ها اجرای نقالی و کارشناسی هایی انجام دادند.
همچنین هوشنگ یونسی و نوربخش احمدزاده نیز در این برنامه ها حضورداشتند؛ اردوان بیرگانی؛ معصومه لشنی و دیگر فرزندان خوزستانی هم اجرا داشتند. شاهنامه خوان های خوزستانی آنقدر زیاد هستند که برای خواندن بحث می شود؛ لازم است به این نکته نیز توجه داشت که نباید فقط کمیت بالا برود بلکه باید شاهد افزایش کیفیت هم باشیم و حتی این افراد باید در زمینه پژوهش و تحقیق در باب شاهنامه نیز فعال شوند.

*آیا اهداف انجمن شاهنامه برای مدیران استان اهمیت دارد از وضعیت همکاری مدیران هم بگویید؟
شاهنامه بالاترین و بزرگترین داشته ملی ایران از نظر ادبی و فرهنگی است و نه تنها برای تمام ایرانیان بلکه جهانیان به ارزش والا و تاریخی و انسانی این شاهکار بشری واقفند. ما برای گرفتن تعدادی بنر و تبلیغات محیطی از شهرداری ها هزاران راه رفتیم که بی نتیجه ماند و نهایتا با تبلیغات فضای مجازی از مردم برای حضور در همایش های بهارانه دعوت کردیم و کار خود را پیش بردیم اما در مراجعه به مدیران با کلام همیشگی ندارم از طرف ادارات مواجه شدیم؛ نمی گویند که انجام نمی دهیم می گویند که دوست داریم انجام بدهیم ولی نداریم.

*جای این پرسش است اگر فردوسی شناسنامه ملی ایران است چرا یک ستاد بزرگداشت در مدیریت کلان استان برای برگزاری همایش تشکیل نمی شود؟
یکی از نقدهایی که به ما فعالان سمن ها وارد است این است که زیاد دور هم جمع نمی شویم؛ یعنی فعالیت هایمان خیلی شکل همدیگر نیست، فعالیت های ستادی تصمیمش با مسئولان امر است؛ گاهی معذوریت هایی وجود دارد که ممکن است در کار خودشان داشته باشند که انجام شدنی نیست و گاهی هم ممکن است که واقعا در این زمینه کم کاری شود ولی آنچه که هست شاید بچه هایی که علاقمند به شاهنامه هستند آن چنان که باید کنار هم جمع نشدند که یک فعالیت گسترده عمومی برگزار کنند؛ یعنی کسانی مانند مجید توسلی، مجید بهداری، کیانوش بتواز، استاد نوربخش احمدزاده هم کنار یکدیگر جمع نشدند برای تشکیل یک ستاد و این در گام اول است. اولین گام در کار فرهنگی ایجاد اعتماد است؛ یعنی از اعتمادی که به ما می شود سوء استفاده های شخصی، مالی، سیاسی و اخلاقی نکنیم چون این اعتماد مردم در دست ما امانت است و خیانت در امانت نباید انجام شود. استفاده ابزاری از فرهنگ درست نیست و اعتماد اگر شکسته شد و بی اعتمادی ایجاد شد شاید به دست آوردن دوباره آن ناممکن باشد و اگر هم یک بار دیگر مردم اعتماد کنند بدبینی که از قبل بوده هنوز هم وجود دارد و پیامدهای منفی آن باقی می ماند. ورود با اهداف شخصی و گروهی به کارهای فرهنگی نه تنها سازنده نیست بلکه تنها باعث از بین رفتن اعتماد مردم می شود.

*آیا همین دغدغه های سو استفاده ابزاری سبب رویکرد علمی و تخصصی دوستداران فردوسی برای ترویج شاهنامه بوده است؟
فعالیتی که یک هدف متوالی و دراز مدت داشته باشد ماندگارتر است؛ کلا هدف ما این هست که نگاه تخصصی به شاهنامه را ایجاد کرده و پیامی که فردوسی می خواسته بیان کند را اعلام کنیم؛ نمی توان استفاده نژادی، قومی و گروهی از کلام فردوسی داشته باشیم. وقتی جُنگ به عنوان شاهنامه خوانی برگزار شود یا فعالیت های نژادی و قوم گرایانه انجام شود در کنار فعالیت های سیاسی آن وقت باعث عدم اعتماد نسبت به شاهنامه و فعالیت های فرهنگی می شود و ماندگار هم نیست چون این نگاه فصلی است که می آید و می رود. برنامه شاهنامه خوانی که با یک هدف خاص انجام شود برای بزن در رو است و به دنبال کار ماندگار نیست.

*چند سال پیش در یکی از برنامه های شاهنامه خوانی یک خانم عرب اجرا داشت که به نظر می رسد این نشان از موفقیت در ترویج مفاهیم شاهنامه در میان اقوام است؛ در مورد این موضوع دیدگاه شما چیست؟
شاهنامه نامه؛ خرد است؛ فردوسی وقتی می گوید به نام خداوند جان و خرد پایه و اساس کار خود را بر خرد بنا می گذارد، بیتی دارد که می گوید” بر این نامه بر عمرها بگذرد/ بخواند هر آنکس که دارد خرد” وقتی بر اساس خرد کار خود را پایه گذاری کرده پس نگاه قوم گرایی اصلا معنا ندارد. داستان رستم و اسفندیار شدیدترین انتقاد را به شاهزاده ایرانی دارد؛ به اسفندیاری که بالاترین مقام را دارد و همان اسفندیاری که گستراننده دین است او از طرف پیامبر زرتشت برای گسترش دین آمده بود ولی با جنگ روانی نبرد با رستم شروع می کند و در آخر چشم های اسفندیار را مورد اصابت قرار می دهد که اگر این دید را داشته باشی بینایی تو کور است و چشمت را هم نداشته باشی بهتر است. وقتی بخواهیم کلام این انسان خردمند، فرهیخته و با ادب را بگوییم هرگز صحبت های نژاد پرستانه و تعیین خط قرمز برای استفاده از شاهنامه معنایی ندارد. تمام اقوام در شاهنامه خوانی ها حضور دارند و حتی مربی های شهرهای عربی هم پیگیر بودند و می خواستند که در جشنواره نقالی شاهنامه مقام هم بیاورند.

*انجمن شاهنامه شناسی و شاهنامه پژوهی در برگزاری رونمایی کتاب تیناز و تاراز و همایش سردار بی بی مریم بختیاری نیز نقش ایفا نمود که آن زمان برخی نقدها هم بر این رویکرد انجمن وارد شد. چه پاسخی دارید؟
این انجمن بانی برگزاری همایش تیناز و تاراز و سردار بی بی مریم بختیاری بود که کارهای خیلی خوبی بود و اصلا کار ضد ارزش و یا خلاف هم نبودند و کار فرهنگی- هنری بود. همایش سردار بی بی مریم بختیاری که انجام شد دستاورد قبلی آن نامگذاری دبستان دخترانه بی بی مریم و نامگذاری دبستان علی مردان خان بختیاری در منطقه عامری اهواز بود. در برگزاری یک همایش کیفیت کار خیلی اهمیت دارد و شاید همایش بی بی مریم می توانست از نظر کیفی بهتر باشد و نقدهایی هم به ما وارد شد؛ لازم می دانم از دبیر همایش بی بی مریم تشکر کنیم که تلاش های بسیاری برای این امر داشتند. همایش بهارانه را که سال گذشته برگزار کردیم خیلی با دقت بالایی انجام شد که نقدهای مثبتی هم به دنبال داشت.

سخن آخر:
بیت صائب تبریزی را برای سخن آخر می گویم.
چون سایه مرغان هوا در سفر خاک
آزار به موری نرساندیم و گذشتیم