بهشت و جهنم کجاست؟
بهشت و جهنم کجاست؟

چشم، گوش و عقل انسان با دیدن، شنیدن و تفکر در محسوسات جهان به قدرت برتری شهادت میدهند. قدرت برتر و مالک جهان به عدالت، نظم و سیستمی حکیمانه را در  عالم طراحی و پدید آورده است تا شهادت به آفریدگاری دانا و توانا دهند.  آفریدگار دانا و توانا برای جلوه گری خویش در عالم، اراده نمود، موجودی بنام انسان را بیافریند.

به قلم:محمد علی جدیدالاسلام

چشم، گوش و عقل انسان با دیدن، شنیدن و تفکر در محسوسات جهان به قدرت برتری شهادت میدهند. قدرت برتر و مالک جهان به عدالت، نظم و سیستمی حکیمانه را در  عالم طراحی و پدید آورده است تا شهادت به آفریدگاری دانا و توانا دهند.  آفریدگار دانا و توانا برای جلوه گری خویش در عالم، اراده نمود، موجودی بنام انسان را بیافریند.

آفریدگار از گل کالبد انسان را ساخت و از روح خویش در او دمید تا نماینده و خلیفه ای در کره زمین داشته باشد، چنانکه در قرآن کریم بیان فرموده: هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعآ ……. و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه…. سوره بقره ۲۹/ ،۳۰٫  خداوند، برای آنکه نماینده اش در کره زمین بدون چراغ و راهنما نباشد، کتاب و رسول فرستاد تا انسان در راه رشد و کمال، بدون توشه نبوده و سربلند از امتحانات الهی برآید.

هزاران پیامبر برگزیده، مامور ابلاغ وحی شدند، تعداد معدودی از  پیامبران الهی کتاب داشتند که آخرین آنها حضرت محمد (ص) با نور عظیم (قرآن کریم) بعنوان معجزه  و رحمت الهی، شاخص ترین آنهاست. تاکنون کتابی به این عظمت دیده نشده و به ادعای خود آیات  قرآن کریم، اگر انس و الجن جمع شوند، مانندش نمی توانند بیاورند. بنابراین، قرآن کریم بعنوان کلام الهی و سند محکم، همه مسائل مهم در آن بیان شده است و می تواند، چراغ راه و هدایتگر انسان باشد تا گمشده ها و پاسخ سوالات خود را در آن بیابد.

یکی از سوالات مهم و اساسی در زندگی انسان، همواره این بوده است که انسان از کجا و برای چه آمده است و نهایتآ به کجا خواهد رفت؟ انسان از کجا و برای چه آمده بماند، اکنون، موضوع مهمی که دردسر ساز شده و خسارات مالی و جانی فراوان به بشریت وارد می کند همانا، انسان به کجا میرود است.  متاسفانه، با وجود پاسخ صریح و روشن در آیات قرآن کریم که بیانگر فوت و برگشت انسان به دیار باقی است و معلوم می نماید، انسان نهایتآ به کجا میرود، ولی توجه لازم نمی شود. پاسخ سوال مهم و اساسی بشریت وجود دارد اما، برخی صلاح میبینند آگاهی لازم داده نشود تا در حاله ای از ابهام بماند که باید آگاهی بخشی صورت گیرد تا خرافات جای حقایق را نگیرند و سوء استفاده نشود.

عدم پاسخگویی شفاف به سوال، انسان پس از مرگ به کجا می رود؟  سبب حیرانی بشریت و پیچیدگی موضوع شده است که افراد سودجو از آن به نفع خود بهره برده و می برند. افراد سودجو، که معمولآ در حوزه دین مطالعات و تحقیقاتی دارند، غالبآ در لباس روحانی و عالم دینی خود را مدافع خدا، پیامبر و مقدسات دین جا میزنند تا از کتاب و ارزشها محافظت کنند. اما، تفسیر به رای و برداشتهای منفعت طلبانه از آیات الهی سبب شده است که دین خدا به ۷۲ فرقه تقسیم شود و سران هر فرقه خود را برتر و محق برای رهبری و تسلط بر جامعه اسلامی بدانند. اخیرآ هم تعداد نمایندگان خدا، پیامبر و مقدسات فراوان شده و بزور می خواهند، مردم سایر ادیان و مذاهب را مسلمان و به بهشت ببرند که نمونه های آن بسیارند مانند؛ القائده، طالبان، و اخیرآ دولت اسلامی داعش که همگی در یک خصوصیت مشترکند و آن قتل، غارت و به اسارت گرفتن بیگناهان برای حاکم کردن نظرات خود بعنوان شریعت که دروغی بیش نیست.

تروریستهای روحانی نما، برای رسیدن به منافع و مطامع خویش نیاز به نیروهای فدایی دارند که از فقر مالی و فرهنگی عوام بهره برده و با نشان دادن در باغ بهشت، آنان را تشویق به جهاد در راه خدا می کنند تا در هر دو سرا سعادتمند شوند!!!.  اگر به ترکیب سنی و  صنفی تکفیری های فریب خورده بنگریم، بیشتر جوانان فقیر و  ناآگاهی اند که با آموزه های دینی نا آشنا و براحتی تحت تاثیر خرافات و روایات جعلی قرار می گیرند. افراد نا آگاه دچار تعصب شده و به راحتی بازو و عامل ترورهای کور و شرارتهای ملایان شرور و لیدرهای مذهبی می شوند، چنانکه شاهد بودیم و هستیم در افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، نیجریه…….

چه جرم و جنایاتی انجام داده و می دهند.  آنچه در این وضعیت ترور و نا امنی در جهان مورد غفلت قرار گرفته، همانا، نقش جهان خواران پشت پرده است. استکبار جهان خوار گروه ها و تشکلهای تروریستی را در مناطق فقیر و نا آگاه جهان ایجاد و پشتیبانی می کند تا منافع دراز مدت خود را تامین نماید. خوب است، نگاهی به نظربه ” ساموئل هانینگتون ” دانشمند نظریه پرداز امریکایی بیندازیم تا مسئله کمی قابل فهم و درک شود. ساموئل هانینگتون دانشمند نظریه پرداز امریکایی، با توجه به اوضاع جهانی اعلام کرد: قرن ۲۱ جنگ تمدنها در پیش است. بنظرم نظریه هانینگتون بر اساس عوامل مهمی مانند؛ افزایش فقر فرهنگی، فقر مالی، فاصله طبقاتی جوامع، پیشرفت تکنولژی، بویژه توسعه ارتباطات که فاصله ها را کوتاه نمود تا مردم نقاط مختلف جهان از اوضاع و احوال همدیگر سریعآ مطلع شوند، همچنین افکار هژمونی دینی و نهایتآ انقلاب اسلامی در ایران، بی تاثیر در نظریه جنگ تمدنها نبودند.

هانینگتون، بخوبی درک کرده بود که کمونیسم و اقتصاد ورشکسته اش نمی تواند، تهدید آن چنانی برای غرب باشد، بویژه خروج روسها از افغانستان که تو خالی بودن ابر قدرتی شوروی را نشان داد. اکنون با تک قطبی شدن جهان، استکبار باید لولویی جدید بجای روسها می ساخت تا بتواند، ذخائر  غنی جهان، بویژه نفت و گاز خاورمیانه را غارت و سلاحهای خود را بفروشد. گرم نگه داشتن جنگ در افغانستان و سپس جنگ تحمیلی بر ایران و مسئله فلسطین  …. کارخانه های اسلحه سازی غرب را فعال نگه داشته است.

جریان داعش و جنگهای نیابتی در خاورمیانه لازمه جنگ تمدنهاست که مدتها بطول خواهد انجامید تا ذخایر و منابع مردم مظلوم منطقه به دول استکباری منتقل شوند. وجود نیروهای القائده و ادعای نابودی کفر در جهان، سبب شد، حمله به مراکز مهم امریکا از جمله برجهای دو قلو طراحی و اجراء شوند که نقطه شروع برخورد تمدنها و اعلام جنگهای صلیبی توسط جرج بوش بود.  لشکر کشی امریکا به خاورمیانه و اشغال دو کشور مسلمان برای مبارزه با ترورسیم در افغانستان و عراق، تنبیه و مجازاتی بود که جرج بوش دوم قول آن را به مردم  داد و اجرا نمود. امریکا هزینه های سنگینی به دو کشور اشغال شده تحمیل کرد، از جمله میلیونها کشته و مجروح،  بعلاوه تخریب زیرساخت ها و آثار فرهنگی که دیگر قابل جبران نیستند. اما، تروریسم و نا امنی همچنان جولان داده و عربده می کشند. براستی گروهک های تروریستی چقدر نیرو و سلاح دارند، منابع مالی آنها چگونه تامین میشود؟ مثلآ چگونه است دولت افغانستان با حمایت جهانی نتوانست از عهده عده ای تروریست و ملاء مفت خور طالبان افغانی بر آید.؟ و یا در عراق گروه تروریستی دولت اسلامی بسرعت تشکیل و امنیت منطقه را با تصرف بخشهای بزرگی از سوریه و عراق بخطر اندازد؟  بنظر میرسد، شکل گیری و تداوم تروریست پروری در منطقه خاورمیانه، ادامه جنگ  تمدنها با رویکرد جدید باشد که بجای حمله به اهداف غرب بخصوص امریکا، مسلمانان را در سرزمین خود مشغول قتل، غارت و نا امنی نموده است.

تغیر رویکرد امریکا و استکباریون از جنگهای صلیبی به مذهبی، ترفند کارآیی بود که فرق مختلف را بخود سرگرم و مشغول نمود تا خون مسلمان مباح باشد.  باراک اوباما در آغاز ائتلاف و حمله به داعش، از جنگ جهانی سوم نام برد. جنگ جهانی که یک طرف آن ۲ ابر قدرت و ۶۰ کشور قدرتمند و طرف دیگر آن عده ای تروریست از اقصی نقاط جهان، بویژه کشورهای مسلمان عرب منطقه که در جهالت و خرافه پرستی همتا ندارند. حرف اوباما درست از آب درآمد، زیرا ماهیت جنگ برخورد تمدنها و ایدئولژیک است. یعنی هر طرف می خواهد، ایده و فرهنگ خود را بر دیگری و جهان مسلط کند. بنابراین، شرق و غرب با هم ساخته و سر یک سفره نشسته اند تا از خطر جنگ دینی و مذهبی در امان بمانند.  کشورهای استکباری بخوبی می دانند که مسلمانها طی قرون متمادی، افزایش جمعیت بالایی داشته اند و در سرتاسر جهان، بویژه دول غربی مستقر شده اند. غرب و شرق میدانند، خطای محاسباتی در برخورد با مسلمانان در کشورهای استکباری می تواند آنان را تبدیل به تروریسم و نیروهای مخربی کند که هزینه های هنگفتی در پی خواهد داشت، چنانکه شاهد نمونه هایی در امریکا، فرانسه، انگلیس ….. بودیم.  آنچه اهمیت دارد و باید مخاطراتش را در نظر داشت، افزایش گروه های تروریستی در لباس روحانیت است. کسانی که به نیازهای روحی و فطری انسان آگاهی دارند. روحانیت بی تعهد مزدور با استفاده از فطرت پاک انسانهای ساده لوح و تزریق برداشتها و نظرات مسموم خود، بعنوان آموزه دینی و احکام قرآنی سبب انحراف مردم و کشاندن آنان به ترور جنایات می شوند. چنانکه شاهدیم در گروههای جهادی، اقدام انتحاری پذیرفته شده است. جهادیون برای قرب الهی و وارد شدن به محضر بزرگان در بهشت، دست از مال، جان و خانواده کشیده و عملیات انتحاری را صواب و فضیلت میدانند. افرادجاهلی که دست به خودکشی و عملیات انتحاری میزنند، مخشان شستشو داده شده و بجای حقیقت دین که ایمان و عمل صالح است، خرافه و روایات بی اساس را آموزش و القاء می کنند. انسان اگر حداقل عقل و فهم دینی را داشته باشد، بخوبی می داند که صدمه زدن بخود کناه است، حال چه رسد به قتل خود و دیگر بیگناهان که سزایش جهنم خواهد بود.  راهکار خلع سلاح ملایان دست نشانده و تروریسم پرور همانا، آگاهی بخشی به عموم جامعه بویژه، جوانان است. یعنی بیان درست و منطقی هویت انسان که از کجا آمده و رسالتش در دنیا چیست و پس از طول عمر، سرنوشت او چه خواهد شد. آیا انسان به بهشت می رود، یا جهنم ؟ معیار ورود به بهشت یا جهنم چیست و مالک آنها کیست؟؟  بسیار سوال در خصوص بهشت و جهنم مطرح است که باید به آنها پاسخ داده شود. برای پی بردن به چند و چون بهشت و جهنم، باید از کلام وحی استعانت جست و گمشده های خود را در آن یافت. قرآن کریم از زبان خداوند به صراحت و در کمال سادگی و فهم بشری به سوالات پاسخ داده است. شرایط درک و دریافت جواب، تنها پاک کردن خرافات و توجه به کلام الهی است. بلطف خدا مطالبی دریافت شده که پاسخ سوالات فوق است، در حد توان بیان می شوند بامید قبول حق و شما که نقد فرمائید.  خداوند به ملائکه اعلام فرمود: میخواهم نماینده ای در کره زمین مستقر نمایم، چنانکه بیان فرمودند: و اذا قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه…   سوره بقره ۳۰٫                                الله الذی جعلکم الارض قرارآ و السماء بناء و صورکم فاحسن صورکم و رزقکم طیبات…. سوره مومن/ ۶۴                    همچنین بیان فرموده: انسان را از خاک آ‌فریده است: والله خلقکم من تراب ثم من ….. سوره فاطر ۱۱  بنابر آیات کربمه، کالبد انسان از مواد طبیعی (تراب) عناصر کره زمین ساخته و پرداخته شد. سپس خداوند، از روح خود که همان جوهره الهی و عین ذات اوست در کالبدش دمید تا انسان خلق شد. ” فاذا سویته و نفخته فیه من روحی ” نکته قابل توجه در آیات الهی اینکه، آفریدگار، جسم انسان را از خاک ساخت. حالا اگر بپذیریم که محل جلسه بهشت (جنت) بوده است و خداوند، پس  از خلقت انسان فرموده: ای انسان تو و همسرت در بهشت بخورید و بیاشامید، ولی به درخت منهیه نزدیک نشوید، چنانکه بیان فرموده: و یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه فکلا من حیث شتما و لا تقربوا با  هاذه الشجره فتکونا من الظالمین…… قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجو ن. سوره اعراف ۱۹ الی ۲۵٫ همچنین در آیه دیگر فرموده: منهاخلقناکم و فیها نعیدکم و منها تخرجکم تاره اخری. سوره طه ۵۵   نتیجه ای که از آیات مبارکه می توان گرفت؛ اینکه خاک و عناصر تشکیل دهنده بهشت نمی تواند، جدا و چیزی غیر از عناصر طبیعی کره خاکی باشد. دیگر اینکه؛ آیات فوق بیانگر این مطلبند که انسان از مواد کره خاکی بوجود آمده (خلقت نخست در بهشت) و خلقت بار دوم در دنیا، پس از دمیده شدن روح در شکم مادر (۴ ماهگی) انسان حیات خود را آغاز می کند و پس از مدت عمر،  دوباره به خاک بر خواهد گشت تا موقع معلوم که (قیامت) است. البته انسان بعد از فوت به صورت مجرد در عالم بعد (برزخ) حیات دارد، چنانکه بیان فرموده:  .‌‌.‌.. ورائکم برزخ…. سوره مومنون/ ۱۰۰  برای درک بهتر مطلب، خوب است قضیه قیامت و دمیده شدن در صور را مختصر بیان کنیم.  قیامت در قرآن کریم به اسماء مختلفی معرفی شده است. نامگذاری متعدد قیامت، در قرآن کریم برای معرفی این روز بزرگ و چگونگی آن خواهد بود. مانند؛ یوم یوم الدین، یوم الکبیر،  یوم الجمع، یوم التغابن،یوم الفصل ….   روز حساب و حاضر شدن انس و الجن در محضر الهی، مراتبی دارد که باید طی شوند (حشر٬ نشر٬ عرض و پاداش ) که توضیحات مفصل  در خصوص آن بیان شده است. اما ببینیم ماجرا چیست و مالک آن روز کیست.  ان یوم الفصل کان میقاتآ یوم ینفخ فی الصور فتاتون افواجآ و فتحت السماء فکانت ابوابآ…….ان المتقین مفازآ..حدائق و اعنابآ….و کواعب اترابآ….و کاسآ دهاقآ….یوم یقوم الروح و الملائکه صفآ لایتکلمون الا باذن له الرحمن و قال صوابآ  سوره نباء ۱۷ الی ۳۸   با توجه به آیات فوق، در یوم الفصل و جدا کردن سره از ناسره، خداوند با حضور جبرئل و ملائکه میزان عدل را مستقر و به حساب خلایق رسیدگی می کند. آنان که ایمان داشته و عمل صالح انجام داده اند، نامه اعمال  به دست راستشان داده می شود. صالحان که نامه اعمال را باز می کنند، شادمان و به لطف الهی سزاوار نعمات بهشتی می شوند. اما، آنان که در غفلت بوده و ظلم کرده اند، نامه اعمالشان از پشت سر و به دست چپشان داده می شود، آنان دستشان خالی  و غمگین هستند، زیرا توشه نیندوختند و سزای آنها جهنم است. بهشتیان که قرار است، پاداش پرهیزکاری و اعمال نیکو را دریافت کنند، زبان سپاس را گشوده و حمدالهی بجا می آورند، چنانکه بیان فرموده:  قالوا الحمدلله الله الذی صدقنا وعده و واورثنا الارض نتبوا من الجنه حیث نشاء فنعم اجر العاملین…..و تری الملائکه حافین من حول  العرش یسبحون بحمد ربهم و قضی بینهم بالحق و قیل الحمدلله رب العالمین. سوره زمر ۷۴/۷۵٫  در آیات فوق  به صراحت بیان شده است که بندگان از خداوند تشکر می کنند، زیرا بهشت یا همان الارض(و اورثنا الارض   نتبوا الجنه) را به آنها پاداش داده تا از نعمات آن برخوردار شوند.  ملائکه هم در بالای بهشت و عرش مشغول حمد و سپاس الهی هستند، حال خوب است بدانیم که بهشت از کجا تا کجاست.  خداوند، حد و مرز بهشت را چنین معرفی فرموده: و سارعواالی مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض اعدت للمتقین.  سوره آل عمران/ ۱۳۳٫                                 سابقوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها کعرض السماء و الارض……  سوره حدید ۲۱٫   اگر به آیات فوق توجه کنیم، خداوند، یک سر بهشت را به زمین (الارض) متصل نموده است. یعنی عرض بهشت از کره خاکی امتداد دارد تا سماء و سماوات که می تواند، هم به سماء دنیا ختم شود، هفت آسمان ک از هفت لایه جو زمین ساخته شده  و هم امتداد یابد تا هفت آسمان ناشناخته که در حال گسترش است. انسان بعنوان خلیفه می تواند، آسمانهای جدید را کشف و مسخر خویش سازد. طبق آیه سخر لکم ما فی سماوات و الارض…..سوره الاسراء ۷۰٫  در قرآن کریم، آیات الهی به توصیف بهشت پرداخته اند و تصویری آشنایی به مخاطب می دهند که باید به آنها دقت شود. برای درک و شناخت بهتر بهشت به آیات توجه کنیم تا پی ببریم (جنت) کجاست و چگونه مکانی است، چنانکه بیان فرموده:  و بشرالذین امنوا و عملوا  الصالحات ان لهم جنات تجری من تحتها الانهار کلها رزقوا  منها من ثمره رزق قالوا هذا الذی رزقنا من قبل و اتوآ به متشابهٱ و لهم فیها ازواجآ مطهره و هم فیها خالدون سوره بقره ۲۵٫   اگر به آیات الهی در خصوص بهشت و جهنم نظر افکنیم، بخوبی و آسانی قابل فهم و درک است که طبیعت بهشت  و ثمراتش مشابه ثمرات و نعمات قرار داده شده در کره الارض است ( آب٬ درخت٬ میوه٬ حور عین. عسل٬ انگبین٬ کافور…).  بنابراین، بهشت باید مکانی همانند زمین و عناصرش شکل طبیعت خاکی و قابل استفاده  برای انسان باشد. در آیات هم بیان شد که انسان از زمین برآمده و در زمین زندگی میکند تا مرگ فرا رسد، پس از مرگ انسان در عالم بعد (برزخ) یا همان قبر خواهد بود تا وقت معلوم که قیامت است( قال فیها یحیون و فیها تموتن  و منها تخرجون). وقتی قیامت فرا رسد و زمین به زمین دیگر تبدیل شود، یعنی بدلیل درهم پیچده شدن خورشید و انبساط آن فاصله ماه و زمین جمع خواهد شد و  زلزال  شدید سبب، پراکنده شدن کوهها خواهد شد ( مانند پنبه زده و گردوغبار خواهند شد ) که مشابهتی با زمین اولیه ندارد. پس از دورانی، دوباره زمین شکل خواهد گرفت. در هر صورت طبق آیات متعدد از لابلای کلام وحی، می توان درک کرد و فهمید، بهشت و جهنم الان هم وجود دارد و لازم نیست که مدتهای مدید بگذرد تا به آن ورود کنیم و بهره مند شویم. در قرآن کریم آیه کلیدی وجود دارد که تائید کننده این مطلب است و میخ آخر بر تابوت جهل و خرافه پرستی که عالمان منفعت پرست تروریسم ترویج کرده اند. اگر فهم و درک درستی از آیات داشته باشیم، بلطف خدا چیستی و مکان بهشت و جهنم قابل درک و احصاء است.                                        علامه طباطبایی (رض) در تفسیر المیزان روی این مطلب صحه گذاشته و قسم یاد نموده اند که اگر خداوند از چشم، گوش و دل افراد پرده بردارد، آنگاه آنها بهشت و جهنم را درک کرده و می توانند ( بهشت و جهنم ) را ببینند کجاست؛ چه کسانی در بهشت با جهنم اند و مالک آنها کیست( خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید… لقد کنت فی غفله من  هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید. سوره ق/ ۱۶ الی ۲۲٫  حال در نظر بگیرید، کسانی که دستی در کتب الهی و وحی داشته و دارند (ملایان تروریسم ) با تفسیر به رای آیات به نفع خود و برای رسیدن به مقاصد شوم خود چه کارهایی با خرافه پرستان نا آگاه ک نمی کنند.  اکنون، سزاوار و پسندیده است به زبان خدای مهربان، تصویری از بهشت زیبا و پر نعمت معرفی تا مردم خدا را به بخشندگی و مهربانی بشناسند. خدایی که برای همه روزی و معاش در نظر گرفته است. انسانها نباید زیاده خواهی کنند و دیگران را با خرافه به جان هم اندازند و خود بهره ببرند. انسانها اگر به وحی اعتقاد داشته و عمل صالح انجام دهند، مومن و سزاوار نعمات الهی خواهند بود، یعنی در سلامت و بهرمندی از بهشتی که در آن بسر می برند.  انسانها نا آگاه نباید فریب افراد سیاس و منفعت پرست را بخورند و با آگاهی و دانش باید دست رد به سینه تروریست های مفت خور و جانی بزنند و آنها را مجبور به جهنم زیستن کنند. انسانهای آگاه با خدای مهربان مانوس و در ارتباطند، اگر هم حاجتی بخواهند از او طلب می کنند. افراد نا آگاه برای رسیدن به خدای مهربان لازم است با پروردگار کریم ارتباط برقرار کنند تا از نیات افراد پلید تروریسم پرور که صلح جهان را به خطر انداخته اند، آگاهی یافته و عامل نیات آنان نباشند. امیدواریم با وجود وسایل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی آگاهی عمومی ارتقاء یافته و افراد ناصالح موفق به جذب افراد فقیر و نا آگاه نشوند تا با وعده بهشت و جهنم کذایی صلح پایدار جهانی را هدف قرار دهند. به امید رسیدن این پیام به همه غافلین مظلوم و درک آیات کریمه تا شاهد دنیای قشنگ و با آرامشی الهی باشیم ان شاء الله