نگاهی به اصلاح زبان فارسی
نگاهی به اصلاح زبان فارسی

در زبانشناسی مفهومی داریم تحت عنوان “اصلاح زبان”. در طی تاریخ معاصر جهان اصلاح زبان اغلب در زمینه ی گنجینه ی واژگان زبانهای گوناگون روی داده است. زیرا تحولات علمی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی سوء استفاده های فرقه ای، گاهی ایجاب می کند که صرف و نحو یا واژگان یک زبان بسته به شدت و ضعف تحولات مذکور دچار تحولات شدید یا ضعیف گردند. جدای از این، اصلاح زبان را می توان به بلندمدت و آنی نیز تقسیم کرد.

به قلم: منصور بزرگمهر

در زبانشناسی مفهومی داریم تحت عنوان “اصلاح زبان”. در طی تاریخ معاصر جهان اصلاح زبان اغلب در زمینه ی گنجینه ی واژگان زبانهای گوناگون روی داده است. زیرا تحولات علمی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی سوء استفاده های فرقه ای، گاهی ایجاب می کند که صرف و نحو یا واژگان یک زبان بسته به شدت و ضعف تحولات مذکور دچار تحولات شدید یا ضعیف گردند. جدای از این، اصلاح زبان را می توان به بلندمدت و آنی نیز تقسیم کرد.

از تحولات و فهرست پیچیده واژگان فارسی باستان و میانه که بگذریم به تحولات ملموستر فارسی نو می رسیم که هم بلندمدت بوده اند، هم آنی. در زمینه واژه های فارسی نو می توان فرایند بلند مدتی را ملاحظه نمود که از انقلاب مشروطه تا به کنون تداوم یافته است.

روزی در همین ایران در متون علمی و ادبی و مطبوعات، واژگان تهران، تبرزد (نبات)، تبریز و تبرخون(عناب) را بصورت طهران، طبرزد، طبریز و طبرخون می نوشتند. یا اینکه به بیمارستان، دادگاه، شهرداری و میانرودان می گفتند شفاخانه، عدلیه، بلدیه و بین النهرین. بسیاری از ایرانیان امروزه واژگان گاراژ و طبرستان را بصورت گاراج و تبرستان می نویسند، یا اینکه گاهنامه را جانشین گونه ای مجله نموده اند، همانگونه که روزنامه را جانشین جریده و غیره کردند. در کتابهای زبانشناختی نیز اصطلاح زبانهای آریایی در رابطه با مجموع زبانهای موجود در جغرافیای هند تا اروپا رد شد و اصطلاح هندوژرمن و بعدها هندواروپایی جایگزین آن شد.

در ادبیات فارسی نیز واژه عرب بطور کامل جای واژه ی تازی را گرفت. در کتابهای تاریخی نیز در حالی که واژه پارت در متون اروپایی بیشتر رواج دارد، مترجمان فارسی از واژه اشکانی بیشتر استفاده می کنند. یا اینکه بجای زبان پارتی بیشتر از زبان پهلوی بهره می برند. در متون تاریخی و زبانشناختی واژه انگلیسی الام elam را بصورت ایلام و عیلام ترجمه می کنند. اینها همه حاکی از تغییرات بلندمدت و آنی در گنجینه واژگان زبان فارسی در صد سال اخیر است. تمام واژگانی که دچار تحول شده یا جایگزین شده اند، قبل از تغییر در متون علمی، ادبی و رسانه ای آمده اند و مقبول عامه بوده اند، اما بنا بر اقتضا تغییر کرده اند.

تغییر یا اصلاح واژگان اغلب بخاطر ساده سازی زبان، هماهنگی بین زبان و خط و همچنین اصلاح علمی، صورت می پذیرد. مثلا جهت ساده سازی و هماهنگی بین زبان و خط فارسی بجای طجریش یا همان طجردشت از تجریش استفاده شده است یا اینکه املای ایلام در حال کنار زدن املای عیلام و جهت تفکیک قرائت مذهبی از قرائت علمی در حوزه زبانشناسی واژه خوانش جانشین واژه قرائت شده است.