اثرات کرونا بر سیاست و آینده مسائل سیاسی ایران و جهان
اثرات کرونا بر سیاست و آینده مسائل سیاسی ایران و جهان

کرونا بیماری عالم گیر و بزرگترین چالش قرن و دغدغه مشترک همه انسان ها، که همه جنبه های زندگی بشریت را تحت تاثیر خود قرار داده است: اقتصاد، سیاست، آموزش، فرهنگ و حتی مسائل اخلاقی و مذهبی…

 

 

 

 

به قلم: مصطفی یوسفی

 کارشناس رادیوتراپی بیمارستان گلستان اهواز

 

کرونا بیماری عالم گیر و بزرگترین چالش قرن و دغدغه مشترک همه انسان ها، که همه جنبه های زندگی بشریت را تحت تاثیر خود قرار داده است: اقتصاد، سیاست، آموزش، فرهنگ و حتی مسائل اخلاقی و مذهبی…

در این یادداشت برآنیم تا بطور خلاصه به تاثیرات کرونا بر سیاست بپردازیم:

سیاست یکی از پیچیده ترین حوزه هایی است که همه ابعاد زندگی جوامع بدان گره خورده است و رهبران سیاسی از قدرتمندترین افراد جوامع هستند که جایگاه آن ها، تحلیل ها و تصمیمات آن ها می تواند زندگی و آینده افراد جامعه را تحت تاثیر قرار دهد، اما با همه این حرف ها پرواضح است که قدرت سیاست و سیاست مداران در مقابل یک ویروس نانومتری سرخم کرده و بسیاری از تحلیل ها  وارونه شده است. (این فرضیه که عده ای برآن پافشاری می کنند شاید ویروس کرونا یک جنگ بیولوژیک برای تغییر موازنه قدرت است نفی این موضوع و قدرت این ویروس نیست!)

مثال بارز، سرنوشت دونالدترامپ، ریاست جمهوری امریکا و دولت اوست. دولت ترامپ در طی این چندسال با برنامه هایی که اجرا کرد موفق شد اشتغال زایی، درآمدها و تولید ناخالص را در امریکا افزایش دهد و از سویی با اعمال تعرفه هایی بر کالاهای چینی و اروپایی فاصله خود را با رقبا بیشتر کند، اما پاشنه آشیل دولت او در دوره همه گیری کرونا را می توان بی توجهی به طرح خدمات درمانی اوباما (Obamacare) و سیستم بهداشت و درمان امریکا دانست که شاید همین امر باعث ناتوانی دولت وی در کنترل کرونا و پنبه شدن همه رشته هایش و یکی از اصلی ترین دلایل شکست او و اقبال عمومی به دموکرات ها شد.

…دور از انتظار نخواهد بود که در ادامه شاهد دچار شدن دولت های اروپایی به سرنوشت ترامپ باشیم.

ضعف و از هم پاشیدگی دولت ها در مقابل کرونا موجب از دست رفتن اعتماد و اقبال عمومی به سردمداران غربی شده است و با توجه به عملکرد چین در مقابله با کرونا بطورکلی می توان گفت در سیاست پس از کرونا شاهد کاهش قدرت غرب خواهیم بود.

از سویی بیماری کرونا باعث شده تا غربی ها بیشتر به مسائل داخلی خود درگیر شوند که منجر به کاهش دخالت در امور سایر کشورها و کاهش نفوذ و قدرت آن ها به ویژه در منطقه خاورمیانه شده است.

اما در سیاست ایران چه اتفاقاتی خواهد افتاد و آیا دامنه این اتفاقات بر ایران نیز اثر خواهد گذاشت یا خیر؟…

ایران با اینکه سیاست خود را مستقل از غرب و شرق می داند تعامل بیشتری با شرق دارد اما از سویی نمی تواند فشارهای غرب و به ویژه تحریم های امریکا بر زندگی و اقتصاد خود را ندیده بگیرد. هرچند انتظار نداریم در سیاست های کلان ایالات متحده در قبال ایران و بالعکس و نگاه این دو به هم تغییرات اساسی رخ بدهد اما حذف ترامپ از کاخ سفید و انتخاب بایدن و تمایل او به بازگشت به برجام و نگاه او به سیاست خارجه می تواند بر آینده تحولات سیاسی و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و برنامه های کاندیدا اثرگذار باشد.

 هرچند برای پیش بینی و تحلیل انتخابات آینده کمی زود است اما تاچندی پیش بسیاری از تحلیل گران با قاطعیت رئیس جمهور آینده ایران را یک اصولگرا می دانستند (حداقل بر طبق سنت چرخش ۸ ساله از یک  جناح به جناح دیگر و نیز عملکرد دولت روحانی) و رقابت را تنها در بین کاندیدای اصولگرا متصور بودند و حتی اصلاح طلبان هم خود را از پیش بازنده می دانستند و رغبتی برای عرض اندام در خود نمی دیدند، اما با سنت شکنی در انتخابات امریکا و حذف یک جمهوری خواه تندرو (پس از یک دوره) و انتخاب جو بایدن دموکرات و اظهارات ملایم او در مورد ایران همه ابزارهای تحلیل ها را باید از نو کنارهم قرار داد!

سوال:

آیا در انتخابات ایران نیز احتمال سنت شکنی وجود دارد؟

آیا احیای برجام می تواند اقبال مردم به دولت را برگرداند؟

آیا دولت اصلاحات «تَکرار» خواهد شد؟

آیا عملکرد دولت و حاکمیت در چند ماه باقی مانده تا انتخابات، می تواند در مردم برای مشارکت، رغبت ایجاد کند؟

این رغبت به مشارکت، به نفع کدام جناح سیاسی خواهد بود؟

قالیباف، رئیسی، فتاح(اصولگرایان) …یا ظریف، جهانگیری، آذری جهرمی(اصلاح طلبان)… چه کسی می تواند انتخاب بعدی مردم باشد؟

 

هرچند پاسخ به این سوالات بسیار دشوار به نظر می رسد اما با قاطعیت می توان گفت انتخاباتی پیچیده در ۱۴۰۰خواهیم داشت…