انتقال عطش از لوله های نفت/ ناقوس بی آبی در غیزانیه
انتقال عطش از لوله های نفت/ ناقوس بی آبی در غیزانیه

اهواز ـ غیزانیه به یکی از موضوعات داغ این روزهای رسانه تبدیل شده و لوله های نفتی که باید توسعه را برای آنها به ارمغان می آورد، گویا خیری به غیر از بی آبی نداشته است.

کوثر کریمی

تارنمای جنوب: غیزانیه در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع شده که با بیش از ۸۰ روستا بر اساس سرشماری سال ۹۵ جمعیتی بیش از ۲۴ هزار نفر دارد؛ بخشی سرشار از نفت که تعداد چاه های نفت حفر شده در آن بیش از ۳۰۰ مورد بیان شده ولی مردم ساکن در آن از رنج بی آبی گلایه های بسیار دارند.

دمپایی های تا به تا پوشیده و نه میوه یا کیک بلکه پسماندی از زباله های سرزمین نفتی اش را در دست گرفته و به سمت دهان می برد؛ زیرپایش نفت است و او از بی آبی رنج می برد؛ کودک سه ساله ای که کنار دیگر کودکان و نوجوانان غیزانیه باید به جای سُرسُره روی لوله های نفت روزگار بگذرانند.

خانه به خانه تانکرهای آب پلاستیکی و فلزی با پوشش پارچه، گونی و یا بدون پوشش، شیلنگ و لوله های کم اینچ خودنمایی می کند؛ حیاط هر خانه به یک مخزن سیمانی یا چاه مزین شده ولی خبری از آب نیست.

پیاده روها نیز یک خط درمیان شاهد اجرای کفپوش شده اند؛ لوله گذاری ها و اجرای جوی های روباز نیز گاهی برای تردد وسایل نقلیه خصوصا ماشین آلات کشاورزی نه تنها مردم را با مشکل مواجه کرده بلکه از ناکارآمد بودن این اقدام به ستوه آمده اند.

لوله هایی که سال هاست با کم کاری متولیان امر رنگ آب به خود ندیده و مردم روستا را در رنج بی آبی غرق کرده است. مردم غیزانیه با نخل و زمین کشاورزی امکان کشت دیمی دارند ولی آنها آب برای خوردن ندارند چه برسد به اینکه بخواهند کشاورزی یا دامداری انجام دهند؛ این روزها که بروز بیماری کرونا مزید بر علت شده تا دردشان بیشتر شود، ظرف های آشپزخانه خاک می خورد و اهالی شاید یک ماه است که به حمام نرفته اند.

سهام ۹ ساله می گوید که مار، مارمولک و انواع جانوران در آب مصرفی آنها سکنی گزیده اند و این وضعیت را دوست ندارد؛ مادرش هم که دست پسر کوچکش را گرفته می گوید که از استفاده این آب خیلی ترس دارند تا مبادا با ورود جانوران آب سمی شود.

دشمنی نداریم/ فقط آب می خواهیم

مردی میان سال که در حال عبور از کوچه پس کوچه های غیزانیه است، می گوید: هیچ وقت به سمت ماشین ها سنگی پرتاب نکردیم و قصد آُسیب زدن به خودروها را نداریم؛ روز اعتراض هم فقط به راننده ها اعلام کردیم تا حرکت نکنند که بخشدار برای حل مشکل ما حضور پیدا کند.

او می گوید که مسئول تأسیسات آب همیشه دیروقت سرکار است و روز اعتراض نیز به خاطر اینکه با او تماس گرفته بودند اصلا حضور پیدا نکرد.

میاحی با اشاره به اینکه برخی فیلم های منتشر شده در فضای مجازی به غیزانیه تعلق ندارد، انتقاد می کند: ما اصلا قصد شورش نداریم و کشور خود را دوست داریم؛ از قبل بارها گفتیم و باز هم تکرار می کنیم که هیچ مشکلی به غیر از آب هیچ مشکلی نداریم.

این مرد ساکن غیزانیه می گوید: هیچ ماشینی از تظاهرات ما شکایت نکرده و حتی شیشه ای را هم خُرد نکردیم ولی در مقابل مأموران به ما تیراندازی کردند؛ از سال ۵۷ مشکل بی آبی در این بخش بیداد می کند و هر مسئول و کاندید مجلسی هم فقط وعده های بی تحقق سر می دهد.

او با گلایه از نبود آب برای کشاورزی دیم ادامه می دهد: کاندیدای مجلس بسیاری با حضور در غیزانیه وعده حل مشکل آب را دادند ولی میز را که گرفتند، دیگر سراغی غیزانیه نمی گیرند؛ شاکر تمامی نعمات الهی هستیم و هیچ انتظاری به غیر از حل مشکل بی آبی نداریم.

حضور غیرمنظم تانکرهای آبرسان

مردی ۲۷ ساله که از ۱۱ سال قبل به واسطه شغلش ساکن روستای غیزانیه شده نیز می گوید: مشکلات بی آبی ۴۰ سالی می شود که گریبانگیر این روستاهاست و با وجود راه اندازی تأسیسات آب ولی با افت فشار شدید آب روبرو شدیم؛ تانکرهای آب نیز هرچند روز یک بار با فاصله و به صورت غیرمنظم در روستا حاضر می شوند.

صفی خانی با انتقاد از صحبت برخی مسئولان که فکر می کنند آب تانکر سالم تر از آب برخی مناطق شهری در اهواز است، ادامه می دهد: آنها نمی دانند که در این تانکرهای آب سیار چه خبره و فکر می کنند که آب آن باید تمیز باشد؛ این آب شرب نیست و آب غیرآشامیدنی است.

او با گلایه از اینکه اهالی از این آب به بیماری های پوستی مبتلا شده اند، می گوید: از این آب آلوده خیلی اذیت هستیم؛ حوض های آب نیز پر از رسوبات، جانوران، ته مانده گل و لای است.
این جوان اهل غیزانیه می گوید: مردم با تراکتورهای خود روزی حدودا ۶ بار تا تأسیسات می روند بلکه آب را به خانه بیاورند.

کودکانی محروم از خواندن و نوشتن

مرد دیگری هم از راه رسیده و با گلایه از نصف و نیمه باقی گذاشتن پروژه پیاده روها می گوید: شهرداری دو سه کارگر برای اجرای پیاده روها گذاشته که کار انجام نمی دهند؛ آنها از ۱۰ شب تا ۴ صبح با تراکتور آلودگی صوتی ایجاد و صبح هم باز شیفت بعدی سر و صدا می کنند ولی آخر هیچ خروجی مناسبی عاید نشده است.

مردی ۳۰ و چند ساله نیز دست به سمت حوض خالی خانه دراز کرده و می گوید: اینجا چند خانوار زندگی می کنند ولی آبی نداریم که کارهای روزمره خود را انجام دهیم.

او ادامه می دهد: هرچند که مشکل آب اساسی ترین مشکل این روستاهاست ولی از وضعیت تحصیلی دانش آموزان هم گلایه های بسیاری دارم؛ در روزهای عادی آنطور که باید رسیدگی نمی شد و این ایام هم که کرونا اضافه شده است.

پدر ۶ دختر و یک پسر که مجبور است برای هر فرزند خود کلاس خصوصی با هزینه ۲۰۰ هزار تومانی برگزار کند تا فقط خواندن و نوشتن را یاد بگیرند، می گوید: معلمان غیر بومی ساعت دو ظهر به بهانه دور بودن مسیر به مدرسه آمده و عصر هم ساعت چهار برمی گردند؛ فرزندان من مثلا دوره ابتدایی را تمام کرده اند ولی فارسی حرف نمی زنند و حتی توان خواندن کلمات فارسی را هم ندارند.

لیلای ۱۰ ساله یکی از فرزندان کلاس پنجمی و زینب ۱۳ ساله دیگر فرزند او بودند و واقعا هر دو امکان خواندن یک پیامک فارسی را هم نداشتند.

مهاجرت از روستا

مرد ۳۵ ساله دیگری که در آن خانه زندگی می کند نیز می گوید: هر ساله به رامهرمز رفته و زمین اجاره می کنیم؛ هفت ماه آنجا می مانیم چون آب نداریم ولی بعد باران باز هم غیزانیه برمی گردیم تا آب جمع شده باران را برای استفاده به خانه های خود بیاوریم.

او با گلایه می گوید: هیچ آبی از لوله ها به مردم نمی رسد؛ اینجا مشکلات برق و گاز را کمتر از یک ساعت رفع می کند ولی سال هاست که به مشکل آب هیچ رسیدگی نمی کنند.

هیچ چیز نباشد ولی آب باشد

ننه سمیه که بیش از ۷۰ سال سن دارد نیز می گوید: در این ۴۰ سال مردم اینقدر روزگار سختی را گذرانده اند که حاضرند برق و گاز نداشته باشند ولی آب داشته باشند.

او ادامه می دهد: آب برای خوردن نیست؛ احشام و پرندگان تشنه مانده اند و اصلا معلوم نیست برای لباس، ظرف ها و حتی استحمام باید چه کاری انجام بدهیم.

ننه سمیه انتقاد می کند: نوه های ما در مدارس با سرویس بهداشتی بسیار ضعیف درس می خواندند و این روزها نیز باید با همان وضعیت برای رفع اشکالات به مدرسه بروند؟

کمبود اقلام بهداشتی

بدون ماسک و دستکش در حال رفتن به سمت ماشین ماهی فروشی سیار است؛ خریدش را که تمام کرد، می گوید: داروخانه ها ماسک و دستکش ندارند؛ همان چند ماسکی هم که برخی اهالی دارند را هر کدام پنج هزار تومان خریده اند.

این مرد اهل غیزانیه یادآور می شود: کمیته امداد و سپاه نیز کمک های مردمی را در قالب بسته های معیشتی برای برخی از اهالی آورده اند ولی تاکنون ماسک و اقلام بهداشتی برای ما نیاورده اند.

نماینده مردم اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اسلامی اظهار می کند: مشکلات آبی خوستان تنها در غیزانیه خلاصه نمی شود و متأسفانه ۵۰۰ روستای این استان با تانکر آبرسانی می شوند.

مجتبی یوسفی ادامه می دهد: آب پایدار و بهداشتی یک نیاز اساسی مردم برای زندگی است که متأسفانه برخی از مردم در نقاط مختلف استان پرآبی مثل خوستان از این نعمت برخوردار نیستند.

وی با اشاره به ظرفیت های منطقه غیزانیه در صنعت نفت و گاز و لزوم اهمیت بیشتر این صنایع به مسئولیت های اجتماعی خود بیان می کند: در غیزانیه ۸۳ روستا با تانکر آبرسانی می شوند در حالی که هشت سد عظیم خوزستان با مخازن مختلف ذخیره آب نسبت به تولید برق در کشور هم اقدام می کنند.

نماینده مردم اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اسلامی با اشاره به تولید ۱۹ درصد محصولات کشاورزی کشور در خوزستان یادآور می شود: بخشی از مشکلات آبی موجود به دلیل سیاست های غلط در مدیریت منابع آب کشور و انتقال بین بخشی آب از سرشاخه های بالادستی است که از نظر جغرافیای طبیعی آب به جلگه خوزستان سرازیر می شود.

یوسفی با طرح این سؤال که چطور تالاب های استان خوزستان خشک و به منبعی برای ریزگردها تبدیل می شود، ادامه می دهد: دلیل این واقعه نیز انتقال غیر کارشناسی آب بین بخشی به فلات مرکزی است که به مدیریت غیر کارشناسی و بدون برنامه وزارت نیرو و ادارات تابعه آن برمی گردد.

وی عنوان می کند: خوزستان بیشترین اعتبارات عمرانی را با فاصله معناداری از دیگر استان ها به خود اختصاص می دهد ولی به دلیل عدم مدیریت صحیح این منابع و همچنین استفاده از نیروهای بی تجربه و جابجایی های زیاد مسئولان شاهد اولویت بندی غلط در صرف این اعتبارات هستیم.

نماینده مردم اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه عدم مدیریت این منابع مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده اضافه می کند: اگر مسئولان و نمایندگان مجلس درد مردم را درد خودشان بدانند هرگز با وجود این مشکلات نسبت به ساختمان سازی های جدید اقدام نمی کنند.

یوسفی با طرح این سؤال که وقتی مردم مشکل آب دارند چرا باید ساختمان های چند ۱۰ میلیاردی جدید ساخته شود، می گوید: اگر بنا بر کوچک سازی دولت گذاشته شده پس چطور مسئولان با ۵۰ میلیارد تومان اعتبار نسبت به ساخت یک ساختمان جدید اقدام می کنند؟ آن هم در حالی که کل اعتبار موردنیاز در پروژه آبرسانی غیزانیه تنها ۱۷ میلیارد تومان بوده است.

وی با اشاره به اینکه بر اساس علم مدیریت منابع محدود و نیازها نامحدود است، پس منابع باید در بخش های اولویت دار هزینه شوند، تصریح می کند: شأن مردم غیزانیه، روستاهای دهدز و دیگر مناطق شمالی و جنوبی خوزستان خیلی بیشتر از این وضعیت فعلی است؛ بنابراین باید به اقدام غیر کارشناسی انتقال آب بین بخشی پایان داد.

نماینده مردم اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اسلامی هشدار می دهد: به تمامی مسئولان استانی و وزارت نیرو تذکر می دهم که چهار ماه آینده دوباره فاضلاب به مردم آسیب نزند؛ نگویند که غافلگیر شدیم، بنابراین از همین امروز باید معضل فاضلاب را حل کرد تا از ورود یک متر فاضلاب به منازل مردم جلوگیری شود.

یوسفی اظهار می کند: مسئولان مربوطه و وزارت نیرو پای کار باشد تا مشکل فاضلاب را در پاییز امسال برای مردم شاهد نباشیم؛ مجلس نیز به سهم خود هر اقدام لازمی را در حیطه وظایف خود انجام و حمایت لازم را برای رفاه حال مردم از این موضوع دارد.

وی در پایان می گوید: به صورت خلاصه انتقال آب بین بخشی به صورت غیر کارشناسی، عدم مدیریت صحیح منابع در خوزستان با صرف اعتبارات در بخش های غیر ضرور و همچنین استفاده از مدیران بی تجربه سه دلیل عمده ایجاد مشکلات برای مردم خوزستان است.

به گزارش تارنمای جنوب چه مردم نجیبی دارد غیزانیه که سال ها رنج بی آبی را با کوله باری از غصه بر دوش کشیدند؛ هر ساله چمدان به دست برای چند ماه راهی رامهرمز شده و در اراضی کشاورزی اجاره ای سکنی گزیدند تا دست نیاز رو به کسی دراز نکنند.

خیلی ها هم برای همیشه چمدان به دست راهی اهواز و دیگر شهرها شدند تا نامشان مهاجر و شهروندی غیربومی باشد، آن هم به خاطر اینکه از حق طبیعی خود آب برای حیاتشان محروم بودند.

این روزها هم که در عین بی آبی بروز بیماری پوستی و همچنین وجود جانوران و خزندگان سمی از جمله مار در آب حوض و چاه های مختلف در این بخش مردم را به ستوه آورد تا اعتراض کنند؛ و همه این وقایع درست زمانی رخ می دهد که خوزستان از حق طبیعی خود محروم و استان های مرکزی با طرح های فاقد پیوست زیست محیطی نسبت به انتقال آب بین بخشی که در تمام دنیا منسوخ شده اقدام می کنند.

هرچند مسئولان بسیاری برای این موضوع عذرخواهی کردند و حتی مدیرعامل آبفا خوزستان که طی مصاحبه های مختلف اعلام کرده به تازگی مسئولیت پروژه آبرسانی به غیزانیه را به آنها سپرده اند؛ این پاسکاری بین مسئولان جز ضربه رساندن به مردم و تلخ کردن زندگی به کام مردم هیچ عایدی دیگری ندارد.
چرا برای یک امر آبرسانی باید آبفای شهری را از روستایی جدا کرد و آخر خودشان به فکر یکپارچه سازی باشند؛ همه این شرکت های عریض و طویل زیرمجموعه وزارت نیرو هستند و به نظر می رسد بهترین بهانه جویی برای عدم خدمات رسانی به مردم مطرح کردن تفاوت وظایف همین شرکت ها بوده است.

مسئولان نفتی هم در دفاعیه ای برای مطرح کردن توجه خود به مسئولیت های اجتماعی در غیزانیه اخباری را منتشر کردند ولی باید با مردم شفاف بود، میزان عوایدی نفت در این منطقه چقدر بوده و چه میزان از آن بر اساس قوانین موجود در کشور (سه درصد سهم مناطق نفتخیز) برای غیزانیه هزینه شده است؟

و اما مسئولان ارشد استانی و ملی که پای عذرخواهی را پیش کشیده اند، وضعیت آب و فاضلاب در خوزستان آنقدر اسفبار است که هر زمان از سال شاهد نارضایتی و بی اعتمادی گسترده مردم در این زمینه هستیم؛ بالازدگی فاضلاب، کمبود آب و مسائلی از این قبل همه نشان می دهد که وضعیت خوزستان بر کسی پوشیده نیست و نباید تراژدی غم انگیز غیزانیه دوباره در نقطه دیگری از این استان تکرار شود.