ز شهنامه خوزستان پر آوازه شد
ز شهنامه خوزستان پر آوازه شد

در دو دهه ی اخیر با کوشش فعالان فرهنگی و هنری خوزستان در حوزه ی شاه نامه، سمن های فرهنگی با رویکرد به آموزش، پژوهش و ترویج این کتاب انسانی شکل گرفته است. تلاش پژوهندگان شاه نامه در خوزستان ایجاد راه کارها و شیوه های تازه هنری برای انتقال مفاهیم شاهکار خرد و اندیشه  به نسل کودک و نوجوان است.

“قطب روایتگری ایذه” با همت و مربیگری استاد نوربخش احمدزاده بختیاری و بانو نیوشا احمدزاده یکی از مراکز مهم آموزشی کتاب شاه نامه در خوزستان است که تا کنون کودکان و نوجوانان بسیاری را تحت آموزه های هنر روایت گری قرار داده است و این حرکت بزرگ فرهنگی به اندازه ای در فضای فرهنگی و هنری استان تاثیر گذار بوده است که از دیدگاه کارشناسان و فعالان این حوزه، خوزستان به عنوان قطب روایت گری شاه نامه در کشور شناخته می شود.

تارنمای جنوب در گفت و گویی با استاد نوربخش احمدزاده بنیانگذار سبک روایتگری شاه نامه، فعالیت های تلاش گران و دوستداران اندیشه ی شاه نامه و ویژگی های سبک روایتگری را بررسی می کند.

 

 

 

 

گفت و گو : پدرام طاهری

اشاره:

شور و اشتیاق و شکوفایی فعالیت های دوستداران اندیشه ی فردوسی توسی و شاه نامه در خوزستان به گونه ای است که صاحب نظران فرهنگی، هنری و سیاسی کشور بارها از خوزستان و اهواز به عنوان پایتخت شاه نامه یاد کرده اند.

در دو دهه ی اخیر با کوشش فعالان فرهنگی و هنری خوزستان در حوزه ی شاه نامه، سمن های فرهنگی با رویکرد به آموزش، پژوهش و ترویج این کتاب انسانی شکل گرفته است. تلاش پژوهندگان شاه نامه در خوزستان ایجاد راه کارها و شیوه های تازه هنری برای انتقال مفاهیم شاهکار خرد و اندیشه  به نسل کودک و نوجوان است.

“قطب روایتگری ایذه” با همت و مربیگری استاد نوربخش احمدزاده بختیاری و بانو نیوشا احمدزاده یکی از مراکز مهم آموزشی کتاب شاه نامه در خوزستان است که تا کنون کودکان و نوجوانان بسیاری را تحت آموزه های هنر روایت گری قرار داده است و این حرکت بزرگ فرهنگی به اندازه ای در فضای فرهنگی و هنری استان تاثیر گذار بوده است که از دیدگاه کارشناسان و فعالان این حوزه، خوزستان به عنوان قطب روایت گری شاه نامه در کشور شناخته می شود.

تارنمای جنوب در گفت و گویی با استاد نوربخش احمدزاده بنیانگذار سبک روایتگری شاه نامه، فعالیت های تلاش گران و دوستداران اندیشه ی شاه نامه و ویژگی های سبک روایتگری را بررسی می کند.

در دو دهه ی اخیر با کوشش فعالان فرهنگی و هنری خوزستان در حوزه ی شاه نامه، سمن های فرهنگی با رویکرد به آموزش، پژوهش و ترویج این کتاب انسانی شکل گرفته است. تلاش پژوهندگان شاه نامه در خوزستان ایجاد راه کارها و شیوه های تازه هنری برای انتقال مفاهیم شاهکار خرد و اندیشه  به نسل کودک و نوجوان است.

“قطب روایتگری ایذه” با همت و مربیگری استاد نوربخش احمدزاده بختیاری و بانو نیوشا احمدزاده یکی از مراکز مهم آموزشی کتاب شاه نامه در خوزستان است که تا کنون کودکان و نوجوانان بسیاری را تحت آموزه های هنر روایت گری قرار داده است و این حرکت بزرگ فرهنگی به اندازه ای در فضای فرهنگی و هنری استان تاثیر گذار بوده است که از دیدگاه کارشناسان و فعالان این حوزه، خوزستان به عنوان قطب روایت گری شاه نامه در کشور شناخته می شود.

تارنمای جنوب در گفت و گویی با استاد نوربخش احمدزاده بنیانگذار سبک روایتگری شاه نامه، فعالیت های تلاش گران و دوستداران اندیشه ی شاه نامه و ویژگی های سبک روایتگری را بررسی می کند.

 

-چه ویژگی هایی سبب می شود خوزستان به عنوان پایتخت روایتگری شاه نامه شناخته شود؟

 

ستایش کنم ایزد پاک را

که گویا و بینا کند خاک را

 

سپاس مهربان پدرام طاهری  عزیز  جنابعالی  نخستین کسی بودی که در سالهای سخت و تنهایی ما در این راه پرفراز و نشیب با ما همراه شدی و فرصت معرفی فرهنگ شاه نامه خوانی و روایت گری و نقالی رادر اختیار شاهکار خرد و اندیشه قرار دادید باید درآغاز سخن بگویم که ماجرای ایران و شاه نامه ماجرای پایان ناپذیر، نازش خیز و تاثیر گذاری است

در پاسخ به پرسش  نخست شما باید بگویم که خوزستان سرزمین  تمدن ساز و حادثه خیز و باشکوهی ست ، فلاتی آباد با منابع و استعدادهای  خدادادی و تاریخی نازش خیز و سترگ، خوزستان نام بلند آوازه ای در تاریخ  ایران و خاومیانه دارد این تاریخ کهن در همه هنرهای هفتگانه تاریخ پر افتخاری دارد و در همه رشته ها در درازنای تاریخ  سرآمدانی داشته ایم که مجال پرداختن به همه آنها در این زمان کوتاه نیست و موضوع پرسش شما هم نیست در زمینه شاه نامه که مورد نظر و پرسش شماست باید اشاره کنم که شاه نامه خوانی و شاه نامه دوستی  تاریخ دیرینه ای در بین زاگرس نشینان به ویژه زاگرس میانی دارد پیران خردمندی که در وارگه های خرد ایل پای چاله های پر از انگشت می نشستند وآموزه های اخلاقی و انسانی را سینه به سینه به نسل های عاشق فرهنگ ایرانی انتقال می دادند وجود این پیران و پیشکسوتان  نیک روزگار باعث شد ما هم به سمت و سوی شاه نامه گرایش پیدا کنیم و پژوهش و کار در این حوزه را شروع کنیم و آموزش شاه نامه خوانی و نقالی  را به عنوان یک هنر اصیل و دیر پای را آغاز کنیم و در ادامه مکتب و سبک روایت گری را برای آموزش کودکان برگزیدیم که با استقبال خوب کودکان روبرو شدیم در اینجا باید اشاره کنم که یکی از کهن ترین و دیرسال ترین  شکل و شیوه بازگویی داستان ها ، قصه ها و افسانه ها، تاریخ در ایران نقالی بوده است ، نقالی نقش تاثیر گذاری در هنر ایران داشته و یک  جریان بزرگ  هنری در ایران است. آنچه از آثار کهن ما به دست آمده نقال کسی بوده  که نقل حماسی می کند یعنی داستان حماسی بیشترین کاربرد را در نقالی داشته و همچنان دارد هرچند نقل مذهبی هم داشته ایم. معمولا منابع نقل ها و نقالی ها داستانهای شاه هان و پهلوانان (منابع ملی و مذهبی ، استوره ای و افسانه ای) ایران  زمین بوده البته باید خاطر نشان کنم که در خوزستان تاجای که ما بررسی کرده ایم ما با نقال حرفه ای آن تعریفی که ما از نقالی داریم نداشته ایم ما شاه نامه خوان داشته ایم که  سالها بود که این هنردر سایه بی توجهی متولیان فرهنگ و هنر قرار داشت ،باتوجه به ریشه های این هنر و  نیاز و علاقه جامعه امروز ایران برآن شدیم  تا دو باره این هنر را احیا کنیم با جان سختی و خون دل های بی شمار این راه را پیموده ایم که چه کشیدیم در این راه ستاره گواه من است …‌ امروز با  تلاش اهالی خرد و اندیشه خوزستان با توجه به شمار بالای هنرجویان در جای جای استان می توانیم به جرات خوزستان را پایتخت شاه نامه خوانی و روایت گری ایران بنامیم این به آن معنا نیست که فقط در خوزستان به این هنر پرداخته میشود امروز خوشبختانه در همه جای ایران نوای خَش و دل نواز شاه نامه پراکنده است

 

زشهنامه گیتی پرآوازه است

جهان را کهن کرده و خود تازه است

 

– مکتب روایت گری چگونه تعریفی دارد و چگونه به شاه نامه می پردازد ؟

باید توجه داشته باشیم که هنر نقالی یک جریان بزرگ ، زنده و پویایی فرهنگی است که از زمان های خیلی دور در ایران رواج داشته است. استاد بهرام بیضایی در تعریف نقالی می نویسد: “نقالی عبارت است ازنقل یک واقعه یا قصه ، به شعر یا نثر با حرکات و حالات و بیان مناسب در برابر جمع ” برابر تعریف استاد بیضایی نقال فرصت و اجازه توضیح و تفسیر قصه را دارد در حالی که روایت گر این فرصت را ندارد روایت گری از این منظر هنر مشکل تری است و روایت گر اجازه دخل و تصرف و توضیح و تفسیر را ندارد ، نقال ها از منتشا  و صندلی برای اجرا بهره می برند در حالیکه روایت گر تنهاباید با بهره بردن از بیان و حالات چهره ممیک صورت و فراز و فرود صدا داستان را به پیش می برد البته همانطور که نقال از زبان بدن بهره می برد روایت گر هم این کار را انجام می دهد روایت گر هم با کوبیدن دست به هم ، پاها به زمین ، حالات چهره به پیشبرد قصه اش کمک کند آنچه در تعریف بزرگان هنر نقالی بر می آید این است که یک  نقال باید  دارای ویژگیهای باشد که به برخی از آنها فهرست وار اشاره ای می کنم

۱- بیان قوی و استوار

۲-صدای خَش

۳-بدن چابک و آماده

۴- توانایی به کار بردن وسایل و ابزار چون چوب دستی ، چهار پایه ، منتشا،

۵-حفظ داشتن داستان ، درست خوانی، خوانش درست ، بیان جذاب

نقال و روایت گر باید اطلاعات کاملی داشته باشد به نحوی که در هر محیطی بتواند به تناسب وقت و نوع جمعیت آنها را به کار ببرد و داستان را به پیش ببرد و برای بیننده و شنونده جذابیت  ایجاد کند مکتب روایت گری مکتبی نوپاست و در جای دیگر از ایران به شکل حرفه ای آموزش داده نمی شود ما در استان هنرجویان را به این روش و سبک آموزش می دهیم هنر روایت گر از ایذه شروع شده است و امیدواریم دیگر اساتید برای آموزش از این مکتب بهره ببرند. در شیوه ، روش یا سبک روایت گری ما  حق دخل و تصرف در شاه نامه را تحت هیچ عنوان نداریم ،

-قطب روایت گری شاه نامه در ایذه چه تاثیری برجریان شاه نامه خوانی استان داشته است؟

ریشه های شاه نامه دوستی و شاه نامه خوانی در سرزمین کهن آنزان وجود داشته بی شک هر جریان فکری و هنری خاستگاهی دارد که ازآنجا به دیگر مناطق راه پیدا می کند و تاثیرات خودش را می گذارد، ما بعد از اینکه آموزش شاه نامه خوانی را شروع کردیم درآغاز راه سختی بودیم که خوشبختانه با جان سختی براین مشکلات غلبه کردیم ، خانواده ها علاقمندی خوبی از خود نشان دادن بعد از یکی دوسال به این نتیجه رسیدیم که باید نگرشی نو به هنر نقالی داشته باشیم به همین منظور شیوه ای تازه را انتخاب کردیم ، روایت گری شاه نامه که در این سبک هنرجو تنها برش یا بخشی از یک داستان را از شاه نامه برای مخاطب بازگو می کند وهیچ گونه دخل و تصرف در شاه نامه ندارد و تنها روایت گری می کند ما این مکتب و سبک  را با نیوشا درایران و استان آغاز کردیم نیوشا چهارساله بودکه این کار را شروع کردیم او هم اکنون ۲۲ ساله است یعنی عمر این شیوه ، روش ،  سبک و برداشتی که ما از شاهکار خرد و اندیشه داریم ۱۸ ساله است که خوشحال هستیم تاثیر خوبی بر جریان شاه نامه خوانی استان داشته بگذارید به یک رویداد اشاره کنم  باید با خرسندی بگویم در شانزدهمین همایش شاه نامه خوانی در شوشتر سرزمین تاریخ ساز ایران  هم وطنان عزیز  عرب از شهرستان اهواز شاه نامه خوانی کردند که بهترین اتفاق شاه نامه خوانی برای ما بود امروز در اکثر شهرهای خوزستان انجمن ، بنیاد ویا کانون دوستداران شاه نامه داریم این بزرگترین اتفاق فرهنگی در استان خوزستان است.

 

– به غیر از جریان روایتگری ایذه چند حوزه دیگر در استان توسط دوستداران فردوسی شکل گرفته است؟

گویی خود فردوسی چنین روزهای را پیش بینی کرده بود چنانکه فرموده بود:

چواین نامور نامه آید به بُن

زمن روی کشور شود پرسخُن

 

هرآنکس که دارد هُش و رای و دین

پس از مرگ برمن کند آفرین

 

 

خوشبختانه امروز ز شهنامه استان خوزستان پر آواز است فردوسی به راستی همانگونه که گفته بود جهان از سخن چون بهشت کرده است

جهان از سخن کرده ام چون بهشت

ازاین بیش تخم سخن کس نکشت

 

با بررسی های که انجام داده ایم باید بگویم اکثر شهرهای استان با تلاش مردم دارای انجمن شاه نامه خوانی ، شاه نامه پژوهی ، خانه نقالی هستند ، شهرهای چون شوشتر، دزفول، گتوند، مسجدسلیمان ، آبادان، ماهشهر، بهبهان، اهواز، آغاجاری، لالی ، رامشیر ، باغ ملک ، رامهرمز و سوسنگرد دراین شهرها خردسالان ، نونهالان و نوجوانان و جوانان در کنارپیشکسوتان در حال فراگیری هنر نقالی ، روایت گری و شاه نامه خوانی هستند.

-دراین سالها به نظر می رسد تمرکز شما برروی آموزش کودکان بوده است آیا به اهداف آرمانی انتقال مفاهیم شاه نامه به کودکان رسیده اید؟

شاه نامه کتابی ست پراز چاره و مهر و عشق و نیرنگ و جنگ، شاه نامه فرصتی بزرگ برای کودکان، نوجوانان و جوانان ایران است ، براین باورم که قصه های شاه نامه برای بیدار شدن است نه برای  خوابیدن پس ما هم آنگونه که به فکر خوراک و بهداشت و پوشاک فرزندانمان هستیم باید به فکر پرورش خرد و اندیشه  نسل  آینده ساز ایرانی  هم باشیم.  بخشی از وظیفه آموزش و پرورش وکانون های پرورش فکری را ما به دوش می کشیم. دراین سالها تمرکز خودرا روی کودکان گذاشتیم یعنی گروه هدف ما مهد کودک ها هستند و استقبال خوبی به عمل آمده مردم تاریخ کهن و دیرسال ایران را دوست دارند تاریخی  که در مدارس آموزش داده نمی شود. داستان شاه نامه و عنصر ایرانی ماجرای پایان ناپذیری و بشکوهی است  کتاب شاه نامه یکی دریاست بن ناپدید پس تا رسیدن به قله های آن فاصله های بسیاری داریم.  به بخش کوچکی از اهداف که از پیش مشخص کرده بودیم رسیدیم اما تا رسیدن به اهداف آرمانی فاصله داریم باید خیلی تلاش کنیم پیام فردوسی برای بشریت است بدون در نظر گرفتن رنگ و نژاد و مذهب پس تا رساندن این پیام به جهان راه دور و درازی پیش رو داریم.

 

-خوزستان در مقایسه با استان های دیگر از نظر آموزش و پرورش نسل جدید شاه نامه خوان در چه وضعیتی است؟

اجازه می خواهم که پیش از پاسخ به این پرسش شما  یک پیش درآمد کوتاه درباره خوزستان ارائه بدهم برای نسل جوان که هنگامی که ما از خوزستان سخن می گویم از چه سرزمینی با چه پیشینه تاریخی حرف می زنیم، خوزستان یا شکرستان از دیرباز مهد تمدن، فرهنگ ، هنر و تاریخ بوده است و از ظرفیت های سرشاری در زمینه های مختلف برخوردار بوده اگر بخواهیم به خوزستان در دوره باستان نگاهی بیندازیم باید بگویم که خوزستان در دوره هخامنشی به دو ناحیه تقسیم می شد یعنی شمال و شمال شرق که آنشان یا آنزان نام داشت که سرزمین های با صفا و کوهستانها و جنگل های فراوان و ناحیه جنوبی تر که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و با استعدادی بوده است که بخش جنوبی عیلام نام داشته و یاد آور تمدن های دیرینه خوزستان است که بسیار تحت تاثیر فرهنگ میان رودان بوده و جغرافیای بزرگ را شامل می شد که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل شاخاب همیشگی پارس امروزی را شامل می شده پیرامون واژه اهواز که فردوسی هم از آن نام برده هم باید بگویم واژه اهواز یک واژه پارسی است

 

به بیچارگی دست ازآن بازداشت

همی گوش و دل سوی اهواز داشت

 

پس وجود مراکز علمی ، فرهنگی همچون دانشگاه جندی شاپوردر استان نشان از اهمیت و جایگاه دانش ، علم و خرد ، هنر و فرهنگ در این استان زر خیز  از عهد باستان دارد این ریشه های تاریخی فرهنگی باعث شده که هنرهای هفتگانه در درازنای زمان رشد خوبی داشته باشند هنر شاه نامه خوانی هم که خاستگاهش در  شمال خوزستان است تاثیر خوبی گذاشته و خوزستان در مقایسه با سایر استانهای کشور در شرایط خوبی قرار دارد.

 

-با توجه به خاستگاه و پایتخت روایتگری شاه نامه در خوزستان مسئولیت متولیان فرهنگ خوزستان را برای پاسداری از این دستاورد چگونه می دانید ؟

دوست دارم در پاسخ شما با این شعر شروع کنم

خوش است قدر شناسی درین خمیده سپهر

سهام حادثه را عاقبت کند قوسی

 

گذشت شوکت محمود و در زمانه نماند

جزاین فسانه که نشناخت قدر فردوسی

 

همانگونه که قدر فردوسی به شایستگی به جای نیامد از علاقمندان و دوست داران و عاشقان کتاب او نیز به درستی حمایت نمی شود و قدر شناسی شایسته ای در این خمیده سپهر به انجام نمی رسد. به هر روی درمثل مناقشه نیست  اما امیدوارم متولیان فرهنگ نگاه مهربانانه تری به شاه نامه داشته باشند شاه نامه برای ایران یک فرصت بزرگ است باید قدردان این فرصت باشیم و از تلاشگران این راه حمایت کنیم  کاری تا امروز انجام نشده است و بیشتر این همایش ها و جشنواره ها از طرف مردم انجام می شود

 

-آیا در این سال های ترویج شاه نامه احساس خطر نموده اید که شاه نامه و رویدادهای آن در دام سیاسیون گرفتار ودچار آفت سیاست زدگی شود؟

شوربختانه بسیار هم در این راه خطر کرده ایم هم احساس خطر از سیاسیونی که به هنگام انتخابات ایران اندیش می شوند و شاه نامه دوست که این حکایت و قصه  سر دراز دارد و از رسانه ملی شروع می شود چنانکه به هنگام انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و دیگر انتخابات در کشور چنان شاه نامه و ایران عزیز می شوند که ….  همیشه در کلاس ها به هنرجویان تذکر می دهیم که در این برنامه شرکت نکنند و بازیچه دست سیاسیون نشوند

 

-از دیدگاه منتقدان ادبی و اندیشمندان کتاب شاه نامه یک اثر انسانی است، خوزستان ما نیز رنگین کمانی از اقوام و هویت های فرهنگی را در برمیگیرد با عنایت به این موضوع و علایق بخشی از‌ مردم این استان به شاه نامه ترویج اندیشه های فردوسی بزرگ چه کمکی به همبستگی و همدلی اقوام خوزستان می نماید؟

شاه نامه کتابی است پراز چاره و مهرو فرهنگ و جنگ و عشق و انسانیت فردوسی والاتبار وایران اندیش ایرانی ترین ایرانی ست  که ما می شناسیم. فردوسی سخندانی روشن ضمیر است که اگر نبود ایران سخندانی نداشت ، کسی که پس از سی سال رنج بی شمار و بی امان پیر و خسته شد اما دست از مبارزه نکشید

خم آورد بالای سرو سهی اما از آرمانش برنگشت

براین باورم یعنی اینگونه فکر می کنم و می اندیشم که فردوسی در این کتاب انسانی هزار سال پیش گویی همه اقوام و جوامع ایرانی را به یکپارچگی دعوت می کند دعوت به پیوستگی  جغرافیایی ، تاریخی ، فرهنگی ، هنری ، سیاسی، چون فردوسی با سرایش این اثر ژرف ایران را به یک همبستگی فرهنگی  بزرگ رسانده است.

در پایان این گفتگو این ابیات را باهم مرور می کنیم :

 

که ایران چو باغی ست خرم بهار

شکفته همیشه گل کامکار

 

پراز نرگس و نار و سیب و بهی

چوپالیز گردد زمردم   تهی

 

 

سپرغم یکایک زبن برکنند

همه شاخ نارو بهی بشکنند

 

سپاه و سلیح است دیوار اوی

به پرچینش بر نیزه ها خار اوی

 

اگر بفکنی خیره دیوار باغ

چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ

 

نگر تا دیوار او نفکنی

دل و پشت ایرانیان نشکنی

 

کزآن پس بود غارت و تاختن

خروش سواران و کین آختن

 

زن و کودک و بوم ایرانیان

به اندیشه بد منه  در میان

 

هوا خوشگوار و زمین پرنگار

تو گفتی به تیر اندر آمد بهار

 

همه سر به سر، دست نیکی برید

جهانِ جهان را به بد مسپرید

 

نخوانند برما کسی آفرین

چو ویران بود بوم ایران زمین

 

 

دریغ است ایران که ویران شود

کُنام پلنگان و شیران شود

 

زضحاک شد تخت شاهی تُهی

سرآمد براو روزگار مِهی

 

 

چنین است کردگار گردان سپهر

گهی درد پیش آردت ، گاه مهر

 

به کام تو گردد سپهر بلند

دلت شاد بادا تنت بی گزند

 

چنین روز روزت فزون باد بخت

بداندیشگان را نگون باد بخت

 

بیا تا همه دست نیکی بریم

جِهان جهان را به بد مسپریم

 

وزین پس برآن کس کنید آفرین

که از داد آباد دارد   زمین

 

بسازید و از داد باشید شاد

تن آسان و از کین مَگیرید یاد

 

کسی باشد از بخت پیروز و شاد

که باشد همیشه دلش پر ز داد

 

در پایان سپاس گزارم از شما جناب پدرام طاهری که همیشه نسبت به ما و شاه نامه محبت داشته اید و در پایان این نکته را بیان می کنم ما می کوشیم  آموزش شاه نامه را به مهدکودک ها ببریم

 

دوست دارم از زبان خود حکیم از شما سپاس گزاری  کنم.

 

همی خواهم از کردگار جهان

شناسنده آشکار و نهان

 

که باشد ز هر بد نگهدارتان

همه نیک نامی بود یارتان

 

به کام تو گردد سپهر بلند

دلت شاد بادا  تنت بی گزند