گذری و نظری بر مجموعه شعر لری بختیاری اثر اقبال طهماسبی گندمکاری
گذری و نظری بر مجموعه شعر لری بختیاری اثر اقبال طهماسبی گندمکاری

شعر با زندگی  مردمان خوش قریحه و دوستدارشعر لربختیاری چنان عجین شده است که گویی شعررا زندگی می کنند . اشعار رایج در بین این مردمان تصویر تمام نمایی از زندگی آنان است  . این اشعار اغلب یک بیتی ها یا دو بیتی های عامیانه و هجایی هستند که چون چشمه ای همواره جوشان و پایان ناپذیر در تمامی مراحل زندگی آنان از دیرباز تا اکنون جاری اند. این اشعار ترجمانی از آمال و آرزوها ،شادی واندوه ، وقایع و حوادث ، فراق ووصال ، محبت و عشق ، تفکر و بینش ایلوندان لر بختیاریست که در طول زندگی آنان  درقالب کاردنگ ها یا کارآواها شامل لالایی ها ، ترانه های عاشقانه ، تصنیف ها و آوازها و … از تولد تا مرگ سینه به سینه و نسل در نسل ادامه ، تکرار و در حال نوزایی اند.

به قلم فیض ال…طاهری اردلی / شاعر و پژوهشگر

 

خیال سوز و سیرُم مِن کَمون بُرگِته، هرسا

دِرا مِـن تیخِش افتـو، دواره نم نم بارون

مجموعه شعر ” سوز و سیر” نخستین اثر شاعربختیاری سرا ” اقبال طهماسبی گندمکاری” است که به زبان لری بختیاری توسط نشر سلسله باران بندرعباس با طرح جلدی از پدارم فرخ نیا و در تیراژ ۱۰۰۰ جلد به زیور چاپ آراسته شد. این شاعربختیاری سُرا شعر را بصورت جدی از ۱۰ گذشته با عضویت در انجمن شعر و ادب شهرستان اردل شروع و در جشنواره های متعددی حائزرتبه گردید. مجموعه ی فوق برگزیده ای از اشعار چند سال گذشته  این شاعر خوش قریحه است که در قالب غزل و مثنوی پیشکش علاقمندان به شعر و ادب لری گردیده است. انعکاس خبر این اتفاق خوش موجی از خوشحالی را در بین علاقمندان حوزه ی ادبیات مکتوب لر به ارمغان آورد.

شعر با زندگی  مردمان خوش قریحه و دوستدارشعر لربختیاری چنان عجین شده است که گویی شعررا زندگی می کنند . اشعار رایج در بین این مردمان تصویر تمام نمایی از زندگی آنان است  . این اشعار اغلب یک بیتی ها یا دو بیتی های عامیانه و هجایی هستند که چون چشمه ای همواره جوشان و پایان ناپذیر در تمامی مراحل زندگی آنان از دیرباز تا اکنون جاری اند. این اشعار ترجمانی از آمال و آرزوها ، ، شادی واندوه ، وقایع و حوادث ، فراق ووصال ، محبت و عشق ، تفکر و بینش ایلوندان لر بختیاریست که در طول زندگی آنان  درقالب کاردنگ ها یا کارآواها شامل لالایی ها ، ترانه های عاشقانه ، تصنیف ها و آوازها ، صیادی ، حماسی ، برزگری ، دوغ زنی ، خرمن کوبی ، برنج کاری ، شادینه خوانی ها ، دندال ها ورویدادهای تلخ و شیرین و… – از تولد تا مرگ سینه به سینه و نسل در نسل ادامه ، تکرار و در حال نوزایی اند.

بختیاری ها در اوج غلیان های عاطفی ، همواره عواطف خود را با شعر بیان می کردند. گوناگونی و رنگ وارنگی  ابیات فولک ، طیفی از سختی ها ، خوشی ها ، حوادث ، عاشقانه ها ، دلتنگی ها ، کارآواها ، شادی ، عزا ، کار و… را در شعرآنان به تصویر کشیده است . بختیاری ها علاوه بر این نوع ادبیات منحصر بفرد  به شدت به ادبیات و اشعار ملی از قبیل شاهنامه ، خسرو و شیرین و…  علاقمندند . شعر خوانی همواره در بین آنان  رواج داشته است . علاقمندی بختیاری ها به شعر و شعر خوانی دراغلب سفرنامه ها ، آثار سیاحان و پژوهشگران بازتاب گسترده ای دارد.

این مجموعه ی شعر در امتداد شعر گذشته بختیاری ، ولی با رویکرد به شعر ساختارمند و عروضی است . شعر بختیاری به موازات چند دهه تغییر و تحولات همه جانبه ی فرهنگی واجتماعی – درست مانند دیگر ارکان فرهنگی و اجتماعی و زیستی  ، متغیرات جدید و مقتضیات روز را به خود گرفته است . “سوز وسیر” از این حیث در امتداد شعر گذشته یا فولک بختیاری است که می توان بازتابی ازغنا و گستردگی واژگان و کارکردهای گذشته  را در هموندی ، بروزآفرینی و کاربست جدید آن به وضوح مشاهده کرد. دیرینگی ، وسعت و عمق و زوایای پنهان و نهان این فرهنگ سرشار ازناشناخته ها ، گنجینه ی بی نظیر فرهنگ عامه و واژگان ناب و اصیل آن – از پسِ اعصار و قرون – سالیان سال می تواند آبشخور ادیبان و شاعران و پژوهشگران عرصه های مختلف باشد. با این پشتوانه و بر بستر چنین پیشینه ای “اقبال طهماسبی گندمکاری” در خلوت شاعرانه و واگویه های خود نقشی از” سوزو سیر” خیال خود را بر صفحاتی از دیوان مانای شعر مکتوب بختیاری به تصویر کشیده است.

“سوزوسیر” از آن جمله واژگانیست که در کارکرد دستوری از ترکیب دوصفت سوز و سیر ساختاراسم به خود گرفته است . این فرنام همواره فراتر از خودِ واقعی اش در ذهن و اندیشه ی خیال انگیز شاعران و ستایشگران زیبایی ، سرچشمه ی هنرزایی و آفرینش های فلسفی و ادبی و هنری گردید. این زیبای بشکوه ، روح و اندیشه ی چه ادیبان و شاعرانی را در رویاهایی به بیکرانگی آسمان به پرواز در نیاورده است ! و چه بزرگانی در توصیف آن لب به سخن نگشوده اند.

رنگین کمان از تلاقی نورخورشید با قطرات ریز باران  و با قلم هفت رنگ نگارگر هستی بخش بر آسمان لایتناهی نقش می بندد و این “سوزوسیر”  بازخورد ذهن و اندیشه ی شاعر با واژگانی است که پس از هوای طوفانی و بارانی و غوغای عاطفی درونی شاعر در افق خیال انگیز او درقالب شعر، نقش بر این دفتر گردید.

شعر در “سوزو سیر” بر حول تخیل شاعر می چرخد و زوایای نادیده ی ذهن شاعر را آشکار می سازد. شعر او آیینه ی تمام نمایی از نادیدنی های درونی شاعر را نمایان و پیش روی خواننده هویدا می کند. او درعاشقانه هایش نه با معشوقه ای خیالی و موهومی گفتگو، بلکه دغدغه ها ، ناگفته ها و اصل خویش را در قالب شعر فریاد می زند و با او در منظومه ی رنگین کمانی افکار مبتنی بر بینش مختص به خود سیر می کند. زمزمه های راز آلودشان شعر می شود تا راز نهانی او را فاش سازد . شاعر “سوز و سیر” چون موتیف رنگینِ متفاوت رنگین کمان ، توامان دل سروده ها و غزل های متفاوت از هم  و متمایز از دیگران را در صفحه و بوم این دفتر شعر به تصویر می کشد. “اقبال ” در مجموعه ی آثارش از شعرهای تغزلی و مثنوی گرفته تا قصیده وارها و دوبیتی هایش از تکرارهای نخ نما شده گریزان و از فقرمضامین به دور است . از نکات برجسته دیگر، نوگرایی در مضمون با پرداختن به موضوعات روز و دغدغه ها ی اجتماعی و اعتراضی  در لفافه ی کلام  ، بی کسی سرزمین مادری ، خشک شدن چشمه ها ، شکم های خالی ، از بین رفتن گهپ و کوچیری و درحسرت هالو زال و… است  . عدم محافظه کاری در بکارگیری کلمات تازه وغیر متعارف از دیگر ویژگی های اوست . خودکار ، سِگار ، شراو ، فُرات( رود) ، سدکارون ، عیس(عکس) و… واژگانی هستند که در کنار واژه های ناب لری بختیاری و در فضای شعر بختیاری این شاعر خوش می نشینند تا تفکراتش را در شعر معنا ببخشند . حضور نام های چون شغاد ، رستم ، کیکاووس ، گشتاسب ، گیو ، پشنگ ، آذر و… و نیز بسامد واژگانی خاص در اشعارش مبین محیط بودن شاعر به ادبیات کهن به ویژه شاهنامه و تبحر وی در بکارگیری درست و بجای آنها در شعر است .   او در حین آفرینش آثاری مبتنی بر فضای ذهنی و تصویری خاص بختیاری ، به عنوان شاعر امروزی به درستی – بر اساس مقتضیات موضوع و مضمون – مهندسی واژگان را به جریان فعل و امروزی گویشوران نزدیک کرده است.  او همچنین در آثارش به خوبی توانست عروض و وزن متناسب با موضوع را با استیل زبان بختیاری هماهنگ کند.

این شاعر در شعر خود به واژه هایی با کارکردی کهنه  ، نقشی  نو می بخشد و به خلق معانی عمیق می پردازد . عبارات و  مضامین بکر ، تصویرها و توصیف های تازه را با بهره مندی از ظرایف و لطایف زبان بختیاری در هم می آمیزد و  با تخیل سرشار از نقش و نگار برای بیان حالات و عواطف درونی خویش و آنِ خود به

خلق معانی می پردازد. او تصویرگر عواطف خویش است و با شعرش دوگانه نیست بلکه با آن  زندگی می کند . به قول نیما یوشیج شعرهرشاعری زیبایی خاص خود را دارد و هنگامی که شعری از شاعری می خوانیم نباید به شاعر دیگری فکر کنیم. شعرا واژگان خاصی دارند که مبین شخصیت آنهاست . این سخن به درستی قابل تعمیم به هر شاعری که به تشخص شعری خاص خود رسیده است ، می باشد . این مولفه یکی از شاخص های برجسته ی دفتر شعر فرا روی ماست و مبین این است که “اقبال طهماسبی گندمکاری ” به تشخص شعری خاص خود رسیده است.مرور مجموعه ی سوز و سیر بیانگر آن است که شاعر در ضمیر ناخودآگاه خود و در گذار از الهامات و تراوشات ذهنی ، واژگان رایج و زبان فراگیر فرا منطقه ای را به عنوان اسکلت و شالوده ی زبان شعرش قرار می دهد. او با علم به گستره ی وسیع سرزمین گویشوران همتبار خویش – که اندک تفاوت هایی در بیان و ادای واج ها ، واکه ها و آواها را اجتناب ناپذیر می کند – از این ظرفیت واژگان و آوایش متفاوت لهجه ی مادری زیست بوم ( میانکوه ، شهرستان اردل)  و طایفه ی خود ( اولاد – اورک ) به خوبی بهره می جوید . او با کاربست واژگان خاص منطقه ی خود مانند ؛ دودولوک ، قیش و کَفی ، رویُم ( رودُم) ، چو کنک ، بدوف ، پاله ، سُکُل ، خینمال ، هَیابُنگ ، بوهاما ، شووِسون  و… و افعالی چون ؛ دِری ، اِبونُم ، نانُم ، نانِه ، اِیبونه ، نِشَهسِن ، واوِین  و… و اسامی مکان هایی چون ؛  کوه میلی ، اوِ سرخون ، شلالدون ، دورک ، ناغون ، چشمه شَلیل و… هدفمند بهره می برد  .  از این جهت شعر او مانند اغلب شاعران اقصی نقاط و طوایف مختلف بختیاری – علاوه بر برجسته نمودن مولفه ی اقلیم شاعر، توامان  بستری را برای هم افزایی زبانی و  داد و ستد واژگان با مخاطبین آثارش فراهم می سازد. این مهم به یمن گذار از ادبیات سینه به سینه به ادبیات مکتوب ،  راهی برای جلوگیری از مهجور ماندن کلمات باستانی و اصیل و برون رفت واژگان متداول از حصار منطقه ای و راهیافت آنان در گنجینه ی واژگان گویشوران و شاعران لرزبان است . علاوه بر اینکه نمونه ای مدوّن و کاربردی را در دسترس  پژوهشگران حوزه ی ادبیات به ویژه زبانشناسان و مولفان واژه نامه ها قرار می دهد. اگرچه رویکرد شاعر در مولفه های ذکر شده در حال و هوای شعر به دو صورت ارادی و ضرورت کاربردی صورت می گیرد و اصل بر شعر و خلق اثر است . اما درهرصورت این موارد از نکات قابل تامل مجموعه ی  شعر “سوزوسیر” محسوب می شوند.

به امید روزهایی که در گستره ای به گستردگی زیست بوم قوم لر همواره و پی در پی شاهد نقش بستن چنین رنگین کمان هایی بر افق صفحات دیوان مانای شعر و ادب این قوم نجیب و دلتنگ و عاشق پیشه باِشیم .

 

حال هوای دل شاعر  مودوم ” سوزوسیری” و باغ احساساتش همواره سبز و بهاری باد