قصه ی پر درد کارون
قصه ی پر درد کارون

این رودخانه از زمان های دور محل شکل گیری تمدن ها ی گوناگون بوده ونام های مختلفی داشته، ازدوران سلطه ی اسکندر که نام (یولیئوس) را بر آن نهادند تا اسامی دیگر مانند : کرن ، کرنک، کوهرنگ و در زمانی هم کوپرتس. قصه ی پر غصه ی کارون سر دراز دارد، این رودخانه از دوره ای که کشتی های باری درکناره آن و بازار معین التجار بوشهری پهلو گرفته تا حالا که پساب و فاضلاب ها وزباله های گوناگون به آن سرازیر می شوند، همه وهمه گویای سرنوشت پرماجرای کارون شکوهمند وزیباست .

به قلم شاهین یوسفی

 

هنوز صدای امواجش خشمگینانه و معترضانه به ساحل داغ وشنی می کوبد، هنوز ساحل نشینان کناره های آن در سوگ خیزآبهای دلپذیرش در سال‌های دور غمگنانه نشسته اند، هنوز قایقرانان و ماهیگیران کارون، خسته و آهسته پاروزنان به دل کارون می‌زنند و چه حکایت پر آب چشمی دارد حکایت کارون .
این رودخانه از زمان های دور محل شکل گیری تمدن ها ی گوناگون بوده ونام های مختلفی داشته، ازدوران سلطه ی اسکندر که نام (یولیئوس) را بر آن نهادند تا اسامی دیگر مانند : کرن ، کرنک، کوهرنگ و در زمانی هم کوپرتس .
سرچشمه اش از زرد کوه بختیاری و کوه گرد اردل است و در مسیر پر فراز و نشیب خود رودهای بازفت، کوهرنگ، بهشت آباد وسبزکوه را با خود همراه ساخته و طی مسیر درازش در شمال شوشتر به دو قسمت تقسیم شده ودر جنوب این شهر دوباره یکی شده و بعد از آن رود دز به کارون پیوسته و در خرمشهر دو شاخه می شود، که یکی به خلیج همیشه فارس و دیگری به اروندرود واز آنجا به خلیج فارس جاری می شود .

قصه ی پر غصه ی کارون سر دراز دارد، این رودخانه از دوره ای که کشتی های باری درکناره آن و بازار معین التجار بوشهری پهلو گرفته تا حالا که پساب و فاضلاب ها وزباله های گوناگون به آن سرازیر می شوند، همه وهمه گویای سرنوشت پرماجرای کارون شکوهمند وزیباست .
در مسیر ۹۵۰ کیلومتری کارون سال‌های سال است که کشت و زرع و پرورش دام، در دو طرف این رود موجبات درآمدزایی و رونق اقتصادی شده، البته گردشگری هم باید به این مقوله افزود زیرا بازدید از کارون همیشه برای بازدیدکنندگان جذاب بوده است.

کاش پر آب ترین رودخانه ایران نبود تا متحمل سدهای عظیم نمی شد، دیگر نمی شود کنارش نشست و از جزیره های جدید، بزرگ وپدید آمده در میان آن آه و افسوس نخورد، کارون دیگر تاب وتوان سابق را ندارد وچنان کمرش تا شده است که دیگر تحمل کشتی ها وقایق های باری را ندارد، آلودگی حالش را بد کرده و آب بند ها شیره ی جانش را گرفته اند و دیگر از آن کارون خروشان خبری نیست .
باهمه ی اینها شریان کارون همچنان جریان دارد، زندگی می کند و در حرکت است، صدای آرامش بخش آن برای خیلی ها یادآور روزهای دیر ودور وخاطرات تلخ وشیرین روزگار گذشته است، گویا خاطرات در کنار کارون زیبا، زیباتر و بیادماندنی تر می شوند، ملاقات ها، دیدار دوستان، ورزش و گذران اوقات فراغت در کرانه کارون با مناظر زیبا و دل انگیز آن، هنوز برای اهوازی ها دلچسب و لذت بخش است .
هرکس که برای یک بار هم وارد خوزستان شده باشد، خاطره خوشی از این رودخانه را در مخیله خود گنجانده است .
بی مهری ها، کم لطفی ها و زخم های عمیق برتن کارون گرچه آن را از جوش و خروش انداخته، ولی ما خوزستانی ها هنوز به آن می بالیم و آن را عجین شده با تاریخ و تکه ای ارزشمند از ایران مان می دانیم .