گزارش کتاب *یاریارهای عاشقانه بهمئی* با کوشش رُهام بهمئی وند
گزارش کتاب *یاریارهای عاشقانه بهمئی* با کوشش رُهام بهمئی وند

گویش بهمئی بخشی از تنوع گویشی زبان قوم بزرگ لر به شمار می رود که از یک گستره دایره واژگانی و مفاهیم ژرف برخوردار است، ظرفیت ها و غنای ادبی مردمان این سرزمین پدیده هایی همچون جبار رضایی، رسول سنایی و محمد حمیدی را در عرصه ادبیات بومی معرفی نموده است، آواز و سروده های یاریار نیز به لحاظ موضوعی جنبه های گوناگون ایل بهمئی را انعکاس می دهد و در این پژوهش مولف کتاب به لحاظ موضوعی عاشقانه ها را مورد بررسی قرار داده است / رهام بهمئی وند از شمالی ترین مناطق سرحدات سرزمین بهمئی وارگه به وارگه و روستا به روستا تا مرکز و جنوبی ترین مناطق گرمسیری میان شهرنشینان، روستانشینان و عشایر کوچ رو با تلاشی خستگی ناپذیر ادبیات شفاهی و کلاسیک را از سینه مردان و زنان کهنسال استخراج و گردآوری نموده است.

به قلم پدرام طاهری

 

در واپسین روزهای زمستان ۱۴۰۰ و آغاز بهار نو، یک کتاب نو و پژوهش تازه در فضای ادبیات و فرهنگ لری غنچه و شکوفا نمود، ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ در حالی که مردم رامهرمز در جنب و جوش برگزاری نوروز بودند، عمارت تاریخی(صمیمی)که مرکز موزه مردم شناسی شهر است به همت (انجمن ادبی ساوات) میزبان گردهمایی بزرگ شهروندان رامهرمز و شهرهای پیرامون، اساتید و شاعران برای رونمایی از کتاب(یاریارهای عاشقانه بهمئی)، محصول سالیان رنج و تلاش های میدانی جوان پژوهشگر رهام بهمئی وند بوده است.
جوان عاشق و پرشور زندگی، زیست و اندیشه لریاتی که بومی عمل می کند و جهان وطنی می اندیشد در رویه نخست اثرش این چنین می نگارد: کتاب یاریارهای عاشقانه ی بهمئی را به ذره ذره ی خاک لُرستان بزرگ که شیشه ی جان من و گوشت و خون و رگ و پوست و استخوان من است، به مردم عزیز کشورم ایران از هر قوم و قبیله ای و همچنین به یکایک مردم هنر دوست جهان تقدیم می کنم و همچنین هدیه می نمایم این کتاب را به عمه ی مهربانم نامیرا ساورگل بهمئی که مرا در گردآوری و تهیه ی یاریارهای ارزشمند کمک فراوان کرد و اکنون دیری نیست که چهره ی زیبای لُریاتی اش آغشته به خاک شده است. و همچنین تقدیم می کنم به روان پاک پدر بزرگم نامیرا کای باراحمد بهمئی تبار که هنوز رد پاهایش بر سینه ی کوه بلند گردکی پیداست.

 

مشخصات ظاهری کتاب

کتاب(یاریارهای لری بهمئی)که تالیف رهام بهمئی وند است توسط نشر سزاوار، با تعداد ۲۰۰ صفحه در اسفند ماه ۱۴۰۰ به نوبت چاپ نخست رسید. ویراستار ادبی محمود طیب، طراح جلد عارف وحدانی نژاد هستند.

جلد کتاب تصویر نیم تنه مردی از تبار لر بهمئی و در لباس اصیل مردمان این سرزمین در حالی که دستش را بر لاله گوش نهاده در حالت آداب اجرای آواز خوانی یاریار است. پژوهشگر یک ساختار شکنی نیز انجام داده و کتابش را با دو عنوان گویشی(یاریارَلِ هاشِقونَیْ بهمئی)و فارسی (یاریارهای عاشقانه بهمئی)به چاپ رسانده است.

بنا به گفته ی مولف کتاب آن چه به او انگیزه بخشید تا نام کتابش را با زبان لری انتشار دهد نخست جسارت و اعتماد به نفس دادن به نویسندگان و پژوهشگران سرزمین لر است تا نام آثارشان را به زبان لری ثبت و چاپ نمایند. وی می گوید دلباخته ی زبان، فرهنگ و نوع زیست اقوام سرزمین لر است و در هر نقطه جغرافیای ایران که سیر و در محافل حضور داشته با زبان لری سخنرانی می کند و معتقد است یک انسان لر تنها نباید به ظاهر لر باشد و فقط یک نام را یدک بکشد بلکه محتوای زندگیش، پوشاک، خوراک، موسیقی و زبانش باید لری باشد. رهام بهمئی وند همچنین معتقد است: پوشاک ایل بهمئی که نیم تنه آن در طرح جلد کتاب دیده می شود لباس خاص این ایل می باشد.ردپای این پوشاک در ژرف ترین تاریخ دیرینه ی ایران زمین و حتا شباهت آن با پوشاک دورترین اقوام مشرق زمین مشاهده می شود و ریشه های آن به سلسله خاص ایرانی تعلق ندارد و در کتیبه ها و سنگ نگاره های عیلامی در آنزان تا سنگ نگاره های الیمایی تنگ ساولک تصاویر پوشاک انسان هایی را می یابید که شباهت زیادی با لباس مردمان سرزمین بهمئی دارد.

 

مشخصات محتوایی کتاب

محتوای کتاب دارای سه بخش است، بخش اول شامل پیش گفتار، درآمدها و نظریه پردازی اساتید و چهره های مشهور هنری و پژوهشی قوم لر است و بخش دوم به شناسایی (یاریارهای لری بهمئی) پرداخته و بخش سوم به واژه نامه لری بهمئی اختصاص یافته است.

در جغرافیای بزرگ طبیعی و فرهنگی قوم لر از شمالی ترین مناطق در همدان تا جنوبی ترین مرزهایش که در کرانه های شاخاب پارس است گویش های گوناگونی از ظرفیت های زبان لری رایج است.گویش بهمئی بخشی از تنوع گویشی زبان قوم بزرگ لر به شمار می رود که از یک گستره دایره واژگانی و مفاهیم ژرف برخوردار است، ظرفیت ها و غنای ادبی مردمان این سرزمین پدیده هایی همچون جبار رضایی، رسول سنایی و محمد حمیدی را در عرصه ادبیات بومی معرفی نموده است، آواز و سروده های یاریار نیز به لحاظ موضوعی جنبه های گوناگون ایل بهمئی را انعکاس می دهد و در این پژوهش مولف کتاب به لحاظ موضوعی عاشقانه ها را مورد بررسی قرار داده است.

از دیگر ویژگی های کتاب (یاریارهای عاشقانه بهمئی) چهار زبانه بودن این کتاب است و اساتیدی همچون غلامرضا مهرآموز ترجمه زبان عربی، عماد جعفری پور ترجمه زبان انگلیسی، رهام بهمئی وند ترجمه زبان فارسی و کار برگردان به خط لوریتین را غلامرضا مهرآموز برعهده داشته اند.

کارنامه پژوهشی و ادبی رهام بهمئی وند پربار است و این ویژگی پشتوانه ای است که پژوهشگر جوان سرزمین بهمئی با اتکا بر آن می تواند در مسیر انتشار آثارش خروجی مثبت و روشنی به مخاطبانش ارائه نماید و مخاطب در هنگام مطالعه ی آثارش با اهداف، دغدغه ها و نیت خواست های این نویسنده تلاشگر آشنا شوند، محصول تلاش های میدانی اش را در ۱۰ جلد کتاب گردآوری نموده که (یاریارهای عاشقانه بهمئی)گام نخست اوست. رهام بهمئی وند شاعر است و مجموعه شعر لری در غالب غزل، دو بیتی و یاریار می سراید ولی بیشترین تمرکزش بر بازتولید و باز سرایی شعرهای یاریار و باز آفرینی مفاهیم تازه در این سروده های کلاسیک سرزمینش است. همچنین تلاش های پژوهشی ارزشمندی برای گسترش خط مشترک لری و تکامل خط(لوریتین)در استان کهگیلویه و بویر احمد داشته است،خط لوریتین یک خط علمی خاص لری مبتنی بر الفبای لاتین و همچنین خطی برای پژوهشگران لر ، با دقت آوانگاری بالاتر نگارش و تلفظ کلمات لری که سال ۱۳۹۵ توسط آقای غلامرضا مهرآموز و آقای حسین عیسوند اسدی طراحی شد.وی برای پیوند خط لری کهگیلویه و بویراحمد با لری فیلی و بختیاری گام های موثری برداشته است و انشعابات بهمئی و دیگر ایل های لر در جغرافیای جنوب غرب ایران مانند لرهای بیراحمد،تَیوی(طیبی)، کُهمره، ممسنی، پادریا توسط رهام بهمئی وند انجام گرفته است.

بنا به گفته رهام بهمئی وند فرآیند پژوهش و گردآوری کتاب(یاریارهای عاشقانه بهمئی) نزدیک ۱۰ سال به طول انجامید و توانسته است چندین هزار یاریار عاشقانه را از سر تا سر خاک بهمئی بعلاوه ی یاریارهای در ارتباط با دیگر موضوع ها گردآوری کند که در این کتاب تنها به بخش کوچکی از آنها که دربرگیرنده ی ۱۰۰ بیت عاشقانه است در قالب یک جلد پرداخته است.

مولف کتاب از شمالی ترین مناطق سرحدات سرزمین بهمئی وارگه به وارگه و روستا به روستا تا مرکز و جنوبی ترین مناطق گرمسیری میان شهرنشینان، روستانشینان و عشایر کوچ رو با تلاشی خستگی ناپذیر ادبیات شفاهی و کلاسیک را از سینه مردان و زنان کهنسال استخراج و گردآوری نموده است.
نویسنده و پژوهشگر این اثر در پیش گفتار کتابش با اشاره به اهمیت یاریارها در ادبیات و موسیقی سرزمین(بهمئی)یادآور می شود: (یاریارهای عاشقانه ی بهمئی) مجموعه ای کوچک اما بسیار ارزشمند از تک بیت هایی با عناوین عاشقانه است که از دیر باز تاکنون توسط مردمان بهمئیی در وصف عاشق و معشوق سروده شده اند.

رهام بهمئی وند با اشاره به ریشه شناسی واژگانی، دستوری و مفهومی یاریارخوانی ها عنوان می کند: یاریار از دو تک واژه ی یار ساخته شده است که این دو واژه با قرار گرفتن در کنار هم برابری ، همرنگی و همدلی دو یار همانند یار در رویداد عشق ، یار در رخداد کوچ ، یار در میدان جنگ و نبرد ، یار در صحنه ی شکار ، یار در همکاری و انبازی و… که یاور و موافق هم هستند را می رساند، این یاریارها که با گذر از میان قرن ها به دست ما رسیده اند بخشی از سروده ها و موسیقی آوازی لُرهای بهمئی هستند که توسط مردان ، زنان و فرزندان خوش ذوق بهمئی سروده شده و توسط خنیاگران ایل به همراهی نوازندگان نَی و گاهی هم بدون به کار گرفتن از نوای نَی در محافل و مکان های ویژه به روش ها و گونه های مختلفی خوانده می شوند.
مولف کتاب به لحاظ موضوعی تنها مظمون عاشقانه ها را در یاریارخوانی ها مورد بررسی قرار داده و در تقسیم بندی موضوعی و جغرافیایی این سروده های بهمئی توضیح می دهد: یاریارها از نظر موضوع به چندین دسته همچون یاریارهای عاشقانه ، صیادی ، اجتماعی ، غمگین ، دلیری و دلاوری ، یاریارهای در ارتباط با طبیعت ، با کار ، با کوچ ، با گله داری ، با فصل های سال ، هواشناسی و سایر موضوع های دیگر تقسیم بندی می شنود که در این کتاب به موضوع عاشقانه ها که از شیرین ترین بخش یاریارها می باشند پرداخته ام.

 

دیدگاه ها و نظرها

حسین حسن زاده رهدار شاعر و پژوهشگر مشهور قوم لر چند دهه است در غالب سفر نامه ها در گستره سرزمین ایران، خاور میانه و کشورهای همسایه شرقی پژوهش های مردم شناسی ارزشمندی بر روی اقوام لر انجام داده است و آثار گوناگون ادبی و پژوهشی را در این حوزه انتشار داده است. وی در سرتال(مقدمه)کتاب(یاریارهای عاشقانه بهمئی) این ابیات را عاشقانه ترین سروده های آوازین لری دانسته که پاکی کلام و مفاهیمش همچون پایبندی اخلاقی سرایندگان گمنامش است که چون زیبایی و اصالت این نواها و سروده ها، سرآیندگانشان پیوسته گُرده زاگرس را به خاک مالیده اند و با همه سختی ها و ستم هایی که بر جان خریده بودند کاروان رونده ی ایل و مال را تا به امروز تحویل ماها داده اند.
شاعر کتاب دا لالا با بیان اینکه آواز های یاریار میراث شعر و موسیقایی مشترک اقوام لر است خاطر نشان می کند: یاریار یا شُلیل، شروه، سروه، سوگینه ها و گاه گریوه ها با کم و کاستی در سیلابها ، به وفور در میان لرزبانان از دامنه های کوه های کُرَک در کردستان عراق و لرستان غربی در عراق تا هشت استان تمام لرنشین ایران یکسانی هایی وجود دارد که نشان بارز از فرهنگ و میراثی مشترک است، آواز شُلیل و گاه در بیان شِلیل که همان یاریار است به شیوه های گونه گون در قلمرو این آواز توسط خنیاگران بومی خوانده می شود که معروفترین و دلنشین ترین و سوزناکترین آنها گونه های آواز یاریار بهمئی است، کما اینکه یاریار در میان همه ایل های لر(بختیاری ،ایلات کهگیلویه و بیراحمد، ممسنی تا لرهای پادریا ) نیز به زیبایی خاص خودش آوایی خود را هنوز حافظ و نگهدار بوده است.
حسین حسن زاده رهدار با ابراز امیدواری از گرایش و استقبال جوانان سرزمین لر به تداوم پژوهش های فرهنگی و مردم شناسی تصریح می کند: آنچه منزلگاه و مقصود این کتاب که به همت والا و زحمات شبانه روزی رهام بهمئی وند سامان یافته خود شعر و سروده های یاریار است و به نوبه ی خود از یک جوان علاقمند لُر قابل تقدیر است، به عنوان کوچکترین فرد از قوم بزرگ لر دست تمام جوانانی که هر گامی در راه بالا نهاد فرهنگ لُریاتی بر دارند را دست بوسم و امیدوارم شاهد کارهای بعدی این عزیز و دیگر عزیزان قوم سترگ لُر باشیم.

ایرج رحمان پور خواننده مشهور لرستان و دارنده چندین آلبوم درخشان در حوزه موسیقی لرستان و به ویژه لری لک نیز در بخش نظرات این کتاب دیدگاهش را درباره ی ارزش کار پژوهشگر جوان ایل بهمئی این چنین بیان می کند: این اثر گرانبها نتیجه ی زحمت ده ساله ی رهام بهمئی وند هنرمندی سخت کوش است که به خوبی می داند چه می خواسته و چه کرده است بنابراین با تمام وجود به پدید آورنده اثر که شامل زیباترین ابیات بومی بهمئی است و تنها به مدد عشق به زبان مادری و میراث های بومی و کار جان فرسا عملی شده است خسته نباشید می گویم و به احترام زحماتش کلاه از سر بر می دارم و برایش آرزوی بهترین ها را دارم.
وی تاکید می کند: بسیارانی فرهنگ های بومی را با اهمیت نمی دانند و تلاش می کنند تا در حوزه ی فرهنگ ملی اسم و رسمی دست و پا کنند. در حالیکه تعدادی متاسفانه کم شمار خود را قربانی حفظ داشته های ارزشمند بومی می کنند، چنین کارهایی از این جهت قابل تقدیرند که شرایط به سودِ داشته های بومی نیست.
ایرج رحمان پور هشدار می دهد: این گنج های گرانبها و پنهان که به سختی از فراز و فرود های تاریخ عبور کرده اند و به زمان اکنون رسیده اند به شدتِ برق و باد درحال از بین رفتن و پنهان شدن زیر آواری از خاکستر فراموشی هستند. فرهیختگانی که ارزش این داشته ها و میراث را می فهمند خوب می دانند که ویرانیِ سامان فرهنگی که حاصلِ هست و نیست زندگانیِ هر دیاری است تنها به مفهوم از بین رفتن چند بیت و نغمه نیست بلکه به خاک سپردن و مرگ احساس و روان جمعی کسانی است که این بار گران را به دوش کشیده اند، آنها را زیسته اند، در گذر زمان صیقل داده‌اند و به مثابه دانه های دُّرّ و جواهر و آینه ی تمام نمای هویت ما که حاصل خوشی ها، ناخوشی ها، شکست و پیروزی بوده به جای گذاشته اند.

کوروش اسدپور دیگر هنرمند مشهور موسیقی سرزمین لر از چهارمحال بختیاری تا کهگیلویه و بویراحمد که تاکنون آثار ماندگاری را در موسیقی بختیاری، بویراحمد، بهمئی و ممسنی را خوانش کرده است نیز در سرآغاز کتاب از نگاه علمی ظرفیت های تکنیکی و توانایی های موسیقیایی آوازهای یاریار بهمئی را بررسی نموده است.
وی در این باره بیان می کند: معتقدم قالب یاریار یکی از قوی ترین، زیباترین، تکراری نشده ترین، عاشقانه ترین، هجرانی ترین و همچنین از نظر ملودیکی بسیار کار مدولاسیونی است که در مدها، مقامها و آن فرم خوانش با تغیراتی زیبا روبه رو می شود.
وی می افزاید: تحریرهایی خیلی عجیب، زیبا، ممتد، منقطع و بم و زیر خوانی های زیبا در این یاریارها واقعا از نظر موسیقیایی آنقدر زیباست که گوش هر شنونده ای در هر قوم و در هر جغرافیا را قطعا نوازش می دهد و به تعجب وا می دارد.
کوروش اسدپور توضیح می دهد: نوع زیست، دشواری های زندگی و غم نهفته در آوازهای یاریار هر انسانی را وادار به تحقیقی بیشتر می کند تا در مقام های بیداد و دشتی یاریارهایی رقم بخورد که در چندین فرم خوانشی من آنها را جمع آوری کرده ام که هر کدام نوع خاصی در خوانش و موسیقی داشته اند و جایگاه خاصی در مقام موسیقی ایجاد کردند فرودهایی آنی و سریع این یاریارها انسان را انگار از فراز کوهی به دره ای می اندازد. حالا آن فراز کوه هم فراز عشق است تا به دره ی عشق، یا به دره ی اندوه و یا به دره ی راحت شدن.
وی همچنین با اشاره به وجه تسمیه و شباهت ملودیکی یاریارها با موسیقی دستگاهی یادآور می شود: این یاریارها در روند موسیقایی در دستگاه شور و درآمد آواز دشتی گوشه های سلمک و شهناز و در دستگاه همایون و گوشه ی بیداد خاوران خوانده می شود و اجرا می گردد و گاها به گوشه عشاق و تا حدودی به قرچه هم اوج می گیرد و روح انسان را به پرواز وا می دارد.
کوروش اسدپور درپایان نوشتارش بر کتاب یاریارهای عاشقانه بهمئی تاکید می کند: توصیف چهره ی معشوق و مفاهیم عاشقانه با عناصر طبیعی در صدها گونه اشعار یاریار بیانگر روح پاک و سرشته در طبیعت مردمان لر است، این نواها واقعا نواهایی هستند که فرشته گونه و آسمانی اند به همین خاطر هم اینها ماندند و ماندگار شدند.
چون این یاریارها از نهاد پاک بشر زجر کشیده و درد کشیده و دل پاک، سینه به سینه کوه به کوه دشت به دشت در پهنای طبیعت گسترده شده و به دست انسانهای مثل ما رسیده است که اگر ما بتوانیم با شرایط بهتر و امکانات بهتر آنها را ضبط کنیم، به آیندگانمان انتقال دهیم و شرح دهیم و آنها را آوانگاری کنیم تا فرزندان ما در آینده با درک بیشتری به این غنای فرهنگی قوم بزرگ لر در پهنه ی تاریخ و در گذر زمان پی ببرند.

ابوالقاسم خورشیدی شاعر غزل سرای لری و فارسی، دبیر انجمن ادبی ساوات رامهرمز و برگزیده جشنواره های گوناگون شعر لری و فارسی استانی و فرا استانی در نوشتاری بر کتاب (یاریارهای عاشقانه بهمئی) از تلاش و پشتکار رهام بهمئی وند در گردآوری این پژوهش ارزشمند قدرشناسی و سپاسگزاری می نماید و عنوان می کند: مجموعه ی یاریارهای بهمئی در قالب یک کتاب در مسیر شکوفایی فرهنگ غنی قوم لر و ادبیات فولک به ویژه در ایل بزرگ و پر افتخار بهمئی چاپ و انتشار یافته است و امیدوارم تلاش های دلسوزانه و دغدغه مند پژوهشگر جوان ایل برای جلوگیری از فراموش شدن میراث فرهنگی قوم لر و ایل عزیز بهمئی آغاز کننده جریان هایی از این قبیل باشد و همه ما را در این‌کار مهم تشویق و ترغیب نماید.
وی معتقد است: قالب یاریار از کهن ترین قالب های شعری و مهمترین بخش موسیقی آوازی لُرهای بهمئی است که این قالب شعری در واقع تک بیتی است که از دو مصرع ۱۳ هجایی با وزن آوایی و قافیه و ردیف مشخص تشکیل شده است که گاه این یاریارها به صورت دوبیتی و گاهی به صورت تک بیتی های جواب در جواب هم آمده اند.
ابوالقاسم خورشیدی با استناد به پژوهش های انجام شده خاستگاه و سر چشمه اصلی یاریارها را در واقع سرزمین بهمئی دانسته که به تدریج به سایر مناطق دیگر لُر نشین همچون کهگیلویه، بیراحمد، لیراوی، ممسنی، بختیاری و… راه یافته است.
وی می افزاید: این آواز دلنشین سرشار از شعر، موسیقی، عاطفه، بیت هایی دارای اسلوب خاص، اشعاری در فرم تک بیتی و چند بیتی و محتوایی غنایی و… هر چه که هست بطور کلی به آواها و نواهایی پرداخته است که حاصل عشق حقیقی و دلدادگی عمیقی است که به شکل آوازهایی بلند و دارای ساختاری مستحکم و مفهومی ایلیاتی است که بر اساس پارامترهای رایج ، گاها” با تغییرات هجایی و اصالتا” در یک بیت چنان نوستالژی دلنشین و خوش فُرمی در ذهن متبادر می کند که اهل دل را تا ورای مفهوم ذاتی عشق رهنمون می کند.

↓↓↓ لینک مرتبط ↓↓↓

روایت تصویری آیین رونمایی *کتاب یاریارهای عاشقانه بهمئی* به همت انجمن ساوات در عمارت صمیمی شهرستان رامهرمز