فیلم مستند [درویش] نخستین تجربه سینمایی یوسف قناتی فیلم ساز جوان و آتیه دار خوزستانی،خردادماه ۹۸ با حضور جمعی از شهروندان بختیاری، فعالان فرهنگی و هنری در سینما اکسین اهواز به نمایش ویژه گذاشته شد و هم زمان آیین رونمایی از پوستر بین المللی آن نیز برگزار شد.
در این گفت و گو تلاش بر این است تا ساختار محتوایی مستند” درویش” مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در بخش هایی از گفت و گو نیز یوسف قناتی به برخی نقدها بر فیلم پاسخ داده است.
گفت و گو:پدرام طاهری
فیلم مستند [درویش] نخستین تجربه سینمایی یوسف قناتی فیلم ساز جوان و آتیه دار خوزستانی،خردادماه ۹۸ با حضور جمعی از شهروندان بختیاری، فعالان فرهنگی و هنری در سینما اکسین اهواز به نمایش ویژه گذاشته شد و هم زمان آیین رونمایی از پوستر بین المللی آن نیز برگزار شد.
کارگردان اهوازی این اثر با دغدغه هایی که در مسیر پاسداری از هویت بومی و هنر اصیل خوزستان دارد، برای تولید یک اثر و شناسایی یک هنر ریشه دار، توجه خویش و زاویه دوربین اش را بر روی قوم کهن بختیاری- که یکی از اقوام دیرینه خوزستان به شمار می رود- متمرکز کرده است.
این فیلم ساز هوشمندانه به این ویژگی مهم عنایت داشته که تاریخ قوم بختیاری براساس، تاریخ هنری ثبت و ضبط شده است و مردمان این دیار، رویدادها سیاسی، اجتماعی و حماسی خویش را با معجزه زبان هنر جاودانه و ماندگار کرده اند؛ بنابراین کارکتر فیلم او، نمودی از آخرین نسل بازمانده نوازندگان [توشمال- میشکال] با سازهای باستانی و اساطیری به عنوان کهن ترین موسیقی دانان و راویان دیار بختیاری و خوزستان است.
یوسف قناتی در تلاشی برای تبارشناسی این هنرمندان نوازنده به ویژه در سکانسی از مستند با توجه به صراحت گفتار راوی نقدی را متوجه ساختارهای اجتماعی قوم بختیاری می داند؛ چرا که به هر روی جامعه بزرگ بختیاری با پیشینه تاریخ فرهنگی و آمار جمعیتی بسیار،گستره و تعدد شهرها و در فرایند پوست اندازی و گذار از زیست و سنت ها به جامعه مدرن نیازمند نقد تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است.
در این گفت و گو تلاش بر این است تا ساختار محتوایی مستند” درویش” مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در بخش هایی از گفت و گو نیز یوسف قناتی به برخی نقدها بر فیلم پاسخ داده است.
* به نظر می رسد نخستین فیلم شما تلاشی با متدهای مردم شناسی از نگاه موسیقی است؟
موسیقی هنر جاودانه ای که در سراسر این کره خاکی از اهمیت خاصی برخوردار است. از مبحث مردم شناسی موسیقی بیشترین ارتباط را با اقوام دارد. به طوری که می بینیم انسان ها از زمان تولد تا مرگ شان با موسیقی سروکار دارند و جزیی جدا نشدنی از زندگی شان است.
* اقوام گوناگونی در خوزستان هستند که دارای پیشینه اند، انگیزه تان از انتخاب موسیقی بختیاری چه بود؟
ما در خوزستان تعدد قومیت های زیادی رو داریم. چند سالی است که به همراه چند تن از دوستان برای برگزاری آیین های هنری دعوت می شویم. مدت ها قبل که برای اجرای برنامه ای همراه درویش بودم. پس از اجرای نوازندگی ایشان، مجری برنامه از یک نویسنده فرانسوی بنام ژان پیردیگار نام برد که در دهه ی ۵۰ برای نگارش کتاب سفر به دیار بختیاری به ایران سفر کرده بود تا به مناطق بختیاری نشین برود که در این راه درویش با او همراه شده بود. این نکته من را تحت تاثیر قرار داد تا درویش و سازش برایم مهم جلوه کند. پس از آن بود که تحقیقاتی را درباره موسیقی بختیاری انجام دادم و متوجه شدم این موسیقی از اهمیت و جایگاه والایی در موسیقی فولکلور ایران برخودار است به طوری که آوازه آن در خارج از ایران هم پیچیده است.
* از پیشکسوتان نوازنده ساز کرنا در موسیقی بختیاری افراد دیگری هم هستند؛ بیش تر توضیح دهید چرا آقای فتحی پور را انتخاب کردید؟
درویش به عنوان آخرین بازمانده از نسل قدیم نوازدگان کرنای بختیاری است. نوازده ای که حدود هشتاد سال است که زندگی اش از طریق این ساز می گذرد و ما در چین و چروک های صورت اش می توانیم گذر زمان را ببینیم. ارتباطی که بین درویش و سازش برقرار است، برایم خیلی جالب بود. شاید بتوانم بگویم درویش سازش را به اندازه فرزندش دوست دارد و برایش دل کندن و دور شدن از آن امکان پذیر نیست. نکته دیگر این است که درویش از تبحر خاصی در نوازدگی برخوردار است که این ویژگی در هنگام نوازندگی اش کاملا حس می شود. مدت ها پیش در محضر استادی بودم که در حال تماشای فیلم بود. زمانی که نوازندگی درویش را دید خوشش آمد و گفت من می دانم که این پیرمرد چه کار می کند و چقدر استاد است و شریک لحظات غم و شادی است. در واقع می توان گفت: موسیقی بیش ترین تاثیر را بر روح و جان اقوام دارد.
* ما در فیلم مردی را می بینیم که گویا هنوز در حال جست و جوی مقام های موسیقی است در این باره برای مان توضیح دهید؟
بله! ما با شخصیتی روبه رو هستیم که در نمونه حیات موسیقی ای را دارد که سال ها حفظ شده و سینه به سینه آمده تا به امروز رسیده و درویش در تلاش است مقام های قدیمی موسیقی را که در معرض فراموشی هستند، به ثبت و ضبط برساند تا شاید بتوان امیدوار بود این موسیقی- که قدمت چند صد ساله دارد- برای نسل بعد هم نهادینه شود.
* پروسه تحقیقاتی کار را توضیح دهید؟
تحقیقات فیلم زمان زیادی رو صرف کرد؛ به این خاطر که من با حجم خیلی زیادی از اطلاعات روبه رو بودم و باید این اطلاعات به شکل مناسبی پایش می شدند. بیش تر اطلاعات از گفت و گوهایی به دست آمد که میان من و درویش رد و بدل می شود و بخش دیگری هم از طریق پژوهش های کتابخانه ای و اینترنتی و صحبت با استادان موسیقی همچون دکتر هوشنگ جاوید و فواد توحیدی به دست آمد. اما نکته مهم این است که در فیلم مستند تحقیقات تا پایان پروژه ادامه دارد و شما مدام به دنبال کشف نکته های جدید هستید.
* روند تولید کار چگونه بود ؟
برای تولید این فیلم سفرهای زیادی به شهرهای مسجدسلیمان، لالی، اندیکا و شیمبار داشتیم. در بیش تر لوکیشن هایی که کار می کردیم راه مان صعب العبور و مرتفع بود. در مسیر جاده هم معمولا شب ها حرکت می کردیم که قبل از طلوع آفتاب به منطقه شیمبار برسیم و بتوانیم کارمان را زودتر شروع کنیم. بیش تر اوقات پیش می آمد که حدود ۳۶ ساعت بیدار می ماندیم. در حقیقت در این سفرها مسوولیت زیادی بر دوش من بود. سلامت جان درویش و همراهان از یک طرف و ساختار فنی کار و بقیه موارد از طرفی دیگه کارم را سخت می کرد. در باب تولید این فیلم درد دل زیاد است و فقط می خواهم این را بگویم که در این سه سال و اندی که مشغول ساخت این فیلم بودم، دلم حسابی خون شد و این نکته را دوستانی که همراهم بودند می توانند تایید کنند و اگر آن عشقی که در حوزه سینماست وجود نداشت، محال ممکن بود که فیلم درویش ساخته شود.
* در سکانس کنار آتش درویش با صراحت اشاره به جایگاه اجتماعی نوازنده ها می کند؛ درباره این صحنه که نقدی می زند بر مسایل اجتماعی می خواهم دیدگاه شما را بدانم؟
در این سکانس درویش از ذهنیتی صحبتی می کند که در حال حاضر هم وجود دارد. متاسفانه در قوم بختیاری نوازندگان تشمال از درجه اهمیت خاصی برخوردار نیستند و همیشه به آن ها به دید انسان هایی دم دستی نگاه می کنند. این مساله را من شخصا تجربه کردم. در یکی از روزهایی که برای فیلمبرداری از یک مراسم عزاداری رفته بودیم. من درویش را به اسم خان صدا زدم که دیدم شخصی از حرفم ناراحت شد و گفت: “او تشماله و نباید بهش بگی خان.” به نظرم این نوازدگان که همیشه در خدمت خوانین و ایل بوده اند و انسان هایی بسیار زحمت کش هستند حق شان است که از جایگاهی در خور شان در جامعه بختیاری برخوردار باشند و باید این نگاه غلطی که موجود است، تغییر کند.
* در صحنه آموزش، درویش را می بینم که حساسیتی خاصی روی مقام های موسیقی دارد؛ به نظر می رسد این سکانس تامل بیشتری را از مخاطب می طلبد؟
در صحنه آموزش، درویش با حساسیت خاصی سعی دارد این مقام ها را به صورتی صحیح و اورژینال به سعید بیاموزد. به دلیل این که این مقام ها بیش از یک قرن قدمت دارند و نحوه نواختن آن ها سخت است. سعید توانایی نواختن صحیح آن ها را ندارد و این موضوع سبب نارضایتی درویش می شود. صحنه آموزش یکی از جالب ترین صحنه های فیلم است که ما در آن شاهد لحظات نابی از زندگی درویش هستیم. در این صحنه شاهد انتقال میراث موسیقی از نسلی به نسل دیگر هستیم.
* آیا درویش می تواند نماد تشمال هایی باشد که راویان کهن و میراث داران واقعی تاریخ و فرهنگ هستند؟
بله! درویش یک نماد تمام و کمال از نوازندگان تشمالی است که قدمت بسیار زیادی هم داشته است و فردی تاثیر گذار در زمینه فرهنگ قوم بختیاری بوده است. شخصی که سال ها تلاش کرده چراغ این موسیقی را روشن نگه دارد و به خاطر خدمت به ایل و موسیقی بومی از خیلی چیزها گذشته است. به جرات می توانم بگویم درویش تنها نوازنده محلی است که توانسته با سازش در روایدهای بزرگ تاریخی ایران حضور پیدا کند و این نکته جایگاه خاصی به او و سازش می دهد.
* اشاره کردی به سختی ها و موانع در مسیر تولید این فیلم؛ چرا اصرار داشتی با درویش کار را ادامه دهید؟
کار با درویش بسیار برایم سخت بود و مرا با محددودیت های زیادی در امر تولید روبه رو می کرد. اما درویش دارای جذابیت هایی است؛ برای این که بتوانم مخاطب را با خود همراه کنم، به این جذابیت ها نیاز داشتم. در مستندهای بیوگرافی فقط هنر شخصیت نیست که مهم است، چهره و خصوصیات اخلاقی شخصیت هم عنصری لازمه ی فیلم است. به این خاطر مخاطبی که می خواهد فیلم را ببیند، دوست دارد با کاراکتری روبرو شود که بتواند با او همذات پنداری کند و این نکته ای است که خیلی حایز اهمیت است و فیلمساز باید به آن بیندیشد.
* یکی از عواملی که حیات هنر را تهدید می کند حفظ میراث گذشته به طور انحصاری در درون خانواده ها و منتقل نکردن آن به دیگران است؛ شما چقدر با این موانع مواجه بوده اید؟
به نکته مهمی اشاره کردید که می خواهم نظرم را بیشتر بیان کنم. شوربختانه بعضی از هنرمندان خیلی تمایل ندارند هنرشان را به دیگران بیاموزند و می خواهند هنرشان فقط مختص خانواده خودشان باشد. این نوع نگاه کاملا محدود است به این دلیل که ممکن است بعد از فوت یک هنرمند فرد لایقی در میان خانواده نباشد که راه پدر را ادامه دهد و این موضوع باعث می شود که یک سبک به فراموشی سپرده شود. وقتی که شما یک مقام را به شخصی خارج از خانواده خود آموزش دهیم پرتو انتشار آن را فراتر می کنید و این موضوع باعث می شود بتوان امیدوار تر شد که حیات موسیقی آینده بهتری خواهد داشت.
* در مورد موسیقی تیتراژ پایانی کار توضیح دهید و این که چگونه همکاری شما و آقای ستار اورکی شکل گرفت؟
تیتراژ پایانی فیلم برایم خیلی مهم بود و دوست داشتم هنگامی که مخاطب می خواهد سالن سینما را ترک کند، موسیقی ای را بشنود که یک حس خوب سینمایی به او دست دهد. از مدت ها قبلی که فیلم در مرحله تدوین بود، به موسیقی فکر کرده بودم و این موضوع سبب شد زمانی که برای اختتامیه جشنواره فجر به تهران رفته بودم، به منزل دوست عزیزم ستار اورکی بروم و در مورد موسیقی فیلم با ایشان صحبت کنم. من به خاطر اراداتی که نسبت به ایشان دارم برایم خیلی مهم بود که موسیقی فیلم به دست ایشان ساخته شود. خدا را شکر وقتی آقای اورکی فیلم را دیدند، از کار خوشش آمد و مرا تحسین کردند. به این خاطر که آقای اورکی خودشان هم بختیاری و اهل خوزستان هستند، شناخت خیلی خوبی درباره موسیقی فولکلور خوزستان دارند و این نکته باعث شد من مطمئن شوم که کارم را به دست بهترین شخص ممکن سپردم. ایشان با اینکه موسیقی چند فیلم سینمایی را در حال ساخت داشتند، محبت کردند و کارم را پذیرفتند و چند روز بعد هم اطلاع دادند که در حال نکارش موسیقی تیتراژ فیلم هستند. آقای اورکی به همراه جمعی از نوازندگان خوب ایران- که یکی از آن ها کریم قربانی نوازنده ویولنسل است- زحمات زیادی برای ساخت موسیقی تیتراژ کشیده اند و تا آن جایی که آقای اورکی را می شناسم، می دانم که ایشان حساسیت زیادی نسبت به کار دارند. خوش بختانه زمانی که در استودیو با هم صحبت کردیم و کار را برایم پخش کردند، همان چیزی بود که به دنبالش بودم.
* برخی نقدها بر مستند درویش وارد شد پاسخ شما نسبت به این نقدها چیست ؟
فکر می کنم نقد کردن آسان ترین کاری است که می شود انجام داد. همیشه کسانی که اثری را تولید می کنند، مورد نقد واقع می شوند. اما به نظرم نقد هم قوانین خاصی برای خود دارد. نقدی خوب است که از درجه هنری برخوردار باشد و منشا آن مغرضانه نباشد. پس از نمایش اول فیلم با نقدهای با اساس و بی اساس از سمت افراد مواجه شدم که باعث شدند اندکی دچار تردید شوم. این مساله باعث شد در جلسه خصوصی فیلم را به همراه یکی از استادان سینمایی ببینم. در زمانی که این استاد در حال تماشای فیلم بود، من بیش تر تو جهم به حالات صورت این استاد بود، که با دقت زیادی فیلم را تماشا می کرد و حتی یک جاهایی فیلم را به عقب برمی گرداند. زمانی که از ایشان خواستم تا نظرشان را درباره فیلم بدهند، گفت: با کلیت کار راضی هستم و نظرم مثبت است.
نظر این استاد باعث شد مطمین شوم را هم را اشتباه نیامدم. به قول دوستی که می گفت هر وقت دیدی نقدها نسبت به کارت خیلی زیاد شده، بدان که کارت را درست انجام داده ای.
* نقدی می گوید یا باید درویش نمایش داده می شد یا سازش، نظرتان را در مورد این نقد بگویید؟
به نظر من درویش و سازش قابل تفکیک از یکدیگر نیستند و ما نمی توانیم همچنین خواسته ای داشته باشیم. موسیقی درویش جزیی از وجود اوست و درویش با موسیقی اش برای مخاطب و جامعه قابل اهمیت است و اگر موسیقی اش در کار نباشد، درویشی هم به معنای واقعی کلمه وجود نخواهد داشت، به این خاطر که درویش با موسیقی اش شناخته می شود و سازش است که به او اهمیت و محبوبیت می دهد، پس نمی توانیم این دو را از هم جدا کنیم و این خواسته منطقی نیست.
*چقدر بر روی بومی بودن کار تاکید داشتید و چقدر این موضوع برای تان مهم بود؟
از اوایل پژوهش این کار، مساله بومی بودن برایم خیلی مهم بود. در واقع یکی از ویژگی های مثبت فیلم بود. به یاد دارم روزی در کارگاه آقای اصغر فرهادی بودم که ایشان به هنرجویان سفارش کردند فیلمی بسازید که متعلق به جغرافیایی خودتان و بومی باشد و در جای دیگری امکان ساخت آن فراهم نباشد. این نکته در ذهنم ماند و باعث شد تمام تلاشم را به کار گیرم که یک فیلم بومی بسازم. در مرحله تدوین هم با فرید دغاغله تدوینگر فیلم تصمیم گرفتیم یک محصول بومی به مخاطب تحویل دهیم. در ثانی مخاطب جهانی که خارج از ایران است اطلاعات خوبی از جغرافیایی ایران دارد و بیشتر تمایل دارد آثار بومی و اورژینال را تماشا کند و بومی بودن موضوع یک فیلم خیلی می تواند در آینده آن تاثیرگذار باشد.
* آیا در زمان ساخت این فیلم به مخاطب جهانی هم فکر کردید؟
در واقع از اوایل تولید این کار، تنها به مخاطب ایرانی فکر نکردم و سعی کردم مخاطب جهانی را هم مدنظر قرار دهم. نکته ای که برایم مهم بود این بود که امیدوار بودم مخاطب جهانی می تواند با درویش و دنیای او ارتباط برقرار کند و به خاطر شناختی که از قوم بختیاری در سطح کشورهای اروپایی و امریکایی هست، مطمین بودم مخاطب جهانی شخصیت را می پذیرد و می تواند خودش را با او همراه کند و این نکته ای بود که باعث می شد من تمام سختی های کار را تحمل کنم.
* برای شما که به مخاطب جهانی فکر کرده اید، پیام جهان شمول این فیلم چیست؟
پیام اصلی فیلم حفظ حیات هنر است و مخاطب جهانی که قرار است فیلم را ببیند؛ با شخصیتی روبه رو می شود که میراثی تاریخی را با خود به همراه آورده است. میراثی به اسم موسیقی که جزیی جدا نشدنی از قوم بزرگ بختیاری است و در تمام لحظات غم و شادی همراه این انسان ها بوده است. دغدغه ای که شخصیت فیلم آقای درویش فتحی پور دارد. دغدغه ای بزرگ و جهانی است و سعی دارد هنری را که ریشه در زمان دارد و از اهمیت بالایی برخوردار است، نهادینه کند و این پیامی است که ان شاا… مخاطب جهانی به راحتی درکش خواهد کرد.
* آیا برنامه ای هم برای نمایش بین المل فیلم دارید؟
دراین باره صحبت هایی بایکی از پخش کنندگان معتبر سینمای ایران داشته ام که ان شاا… اگر به توافق نهایی برسیم، هرچه زودتر نمایش های بین الملی فیلم آغاز خواهد شد. خوش بختانه دراین سال ها فیلم های مستند توانسته اند افتخارهای بسیار زیادی برای سینمای ایران کسب کنند . امیدوارم برای فیلم درویش هم اتفاق های خوبی در عرصه بین المل رقم بخورد.
* آیا تمایل دارید در تولیدات آینده باز هم کار مستند بسازید؟
بله! به این خاطر که به حوزه مستند علاقه دارم. سینمای مستند بسیار شریف و انسانی است؛ به این خاطر که با اصل موضوع زندگی در ارتباط هست. این نوع سینما از قابلیت های بسیار زیادی برخوردار است و می تواند ارتباط خوبی با جامعه برقرار کند. پس از اتمام دوره فیلمسازی انجمن، هر زمانی که خواستم به سینمای داستانی نزدیک شوم، عاملی بود که به من این اجازه را نمی داد و مرا به سمت خود می کشاند و این عامل جذابیت درون متنی ای است که در سینمای مستند وجود دارد. شما وقتی در حوزه مستند فعالیت می کنید ناخودآگاه ارتباط تان با آدم ها و محیط اطراف متفاوت می شود و دیگر نمی توانید از کنار آدم ها و اتفاق هایی که اطراف تان می گذرد به راحتی عبور کنید. من احترام زیادی برای سینمای مستند قایل هستم؛ به این خاطر که باعث می شود شما دارای نگاهی عمیق تر و جدی تر شوید و از کنار هیچ موضوعی به راحتی عبور نکنید و این ویژگی است که مختص سینمای مستند است.
* شنیده ام قصد دارید فیلمی با موضوع محیط زیست تولید کنید؛ لطفا کمی درباره آن توضیح دهید؟
بله! پروژه بعدی که قرار است امسال مراحل تحقیقاتی آن را شروع کنم با محوریت موضوع محیط زیست است که در یک جغرافیایی خیلی خاص و مرتفع اتفاق می افتد. با این سوژه به طور خیلی اتفاقی آشنا شدم. یک روز که در یک جاده گردنه ای برای انجام تحقیقات می رفتم ماشینم خراب شد و مجبور شدم از ماشین فاصله بگیرم و یک ساعت و نیم از سربالایی کوهستانی پیاده روی کنم. در آنجا با موضوعی برخورد کردم که فکر می کنم اهمیتی جهانی دارد. تاکنون برای این کار با استاد فرهاد ورهرام و خانم پوران درخشنده عزیز صحبت هایی داشته ام.
* به عنوان سخن پایانی اگر نکته ای هست برای مان بگویید؟
می خواهم از عزیزانی در سینمای ایران تشکر کنم که در این سال ها از لطف شان بهره برده ام .
اول از سرکار خانم پوران درخشنده نازنین که همیشه با حرف های شان مشوق من بودند و نخستین کسی بودند که به من آموختند در ره منزل لیلی شرط اول قدم عاشقی است. این حرف شان باعث شد با جدیت کارم راادامه دهم و بعد از استاد عزیز فرهاد ورهرام که همیشه راهنما و مشاور من بوده اند. از استاد علیرضا شجاع نوری بزرگوار که همیشه دوستش دارم و از لطفش سپاسگزارم، از دوست عزیزم ستار اورکی آهنگساز برجسته سینمای ایران که محبت اش را به من هدیه کرد و از مادربزرگم سرکارخانم رابعه مدنی که لطف اش همیشه شامل حال من شده و در آخر از دوستان خوبم جناب آقای فرزاد جعفری مدیر موسسه سینمایی بهمن سبز و امیر نصیرزاده قائم مقام سینمایی، حمید آل حمودی سرپرست انجمن سینمای جوان اهواز، حاتم پرویزی از فعالان عرصه فرهنگی و شهرام صنعتی زاده عزیز در سینما اکسین که در این مدت برای برگزاری مراسم رونمایی فیلم ام از من حمایت کردند و در پایان از شما طاهری عزیز.