یک جوان فعال اجتماعی خوزستان با بیان اینکه برخی مدیران از کارکردن با جوانان نخبه و ایده پرداز پرهیز می کنند تصریح کرد: مدیران نمی پذیرند که یک نخبه کنار آنها باشد و هر مدیری در ارکان خود یک جوان نخبه را دارد که از پیشرفت آن واهمه دارد.

یک جوان فعال اجتماعی خوزستان با بیان اینکه برخی مدیران از کارکردن با جوانان نخبه و ایده پرداز پرهیز می کنند تصریح کرد: مدیران نمی پذیرند که یک نخبه کنار آنها باشد و هر مدیری در ارکان خود یک جوان نخبه را دارد که از پیشرفت آن واهمه دارد.

سرویس اجتماعی تارنمای جنوب: از ابتدای دهه ۸۰ جامعه ایران به سمت یک جامعه انسانی جوان شکل و تحول یافته است؛ به نظر می رسد این حجم بزرگ نیروی انسانی جوان آماده برای فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای سایر کشورها فراهم نشده است. این نیروی انسانی بزرگ، پرانرژی و خلاق به طور یقین می تواند یک تمدن بزرگ دیرینه را در خاورمیانه دوباره احیاء نماید و معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه و جهان را تغییر دهد.

به نظر می رسد شکل نگرفتن روند توسعه متوازن نقش نیروی انسانی جوان در توسعه کشور  چند مسئله را شامل می شود، بخشی از این آسیب مرتبط با نبود خودباوری و پروسه ریسک پذیری نسل جوان و بخشی متوجه ذهنیت های سنتی، نبود دوراندیشی و باورمندی به توانمندی های نسل جوان در نگاه نظام بروکراسی، مدیریتی جامعه و حاکمیت است.

این در حالی است که یک دوگانگی در نگاه حاکمیت در طول ۴۰ سال گذشته نسبت به نقش پذیری نسل جوان در مدیریت کشور وجود دارد، به گونه ای که در ابتدای پیروزی انقلاب و شرایط بحرانی و گذار سیاسی بسیاری از پست های کلان و حساس مدیریت کشور به نسل جوان واگذار شده ولی در دهه های بعد این نگاه و شعار گفتمان جوان محوری در لایه های جریان های سیاسی کشور به هنگامه رقابت های انتخاباتی از زبان کاندیدا شنیده می شود ولی پس از پایان رقابت های سیاسی این مباحث فروکش یافته و به هنگام ورود سیاسیون به عرصه مدیریت نظام به فراموشی سپرده می شود.

به نظر می رسد تنها راه برون رفت و کلید توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه امروز ایران مدیریت نسل جوان است. با توجه به اهمیت مباحث و چالشهای پیش روی جوانان در گفتگو با یک جوان نخبه فعال اجتمایی و اقتصادی خوزستان دغدغها و دیدگاهای وی در فضای رسانه مورد برسی و انعکاس واقع می شود.

عارف رهنما  که خود یک جوان نسل دهه هفتادی است،  در گفتگو با تارنمای جنوب اظهار می کند: به نظرم بسیاری از جوانان اتفاقات خوب زندگی خود و تایمی که می توانند با تلاش از لحاظ مهارت های فردی پیشرفت کنند را به دلیل دو موضوع از دست می دهند. وی با بیان اینکه خیلی از جوانان در برهه طلایی زندگی خود سرگرم تحصیلات آکادمیک می شوند که هیچ تأثیری برای آینده آنها ندارد، ادامه می دهد: اگر مهارتی را به آنها آموزش بدهند که حاصل آن پیشرفت، خلاقیت و در نهایت نقش آفرینی در اقتصاد زندگی باشد، تاثیرگذارتر است.

این جوان فعال خوزستانی بیان می کند: جوانان با استعداد زیادی در کشور داریم که اگر به جای مشاور آنها را به عنوان مدیر منصوب کنیم، نتیجه بهتری را خواهیم دید، چون مدیر باید از روحیه نشاط و خلاقیت برخوردار باشد. یعنی به جای اینکه در کنار یک مدیر پیر یک مشاور جوان باشد میبایست در کنار یک مدیر جوان یک مشاور باتجربه و بازنشسته همکاری کند.

رهنما با اشاره به اینکه در زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران به علت اینکه نیروی دیگری نداشتند، به اجبار جوانان را در رأس امور قرار دادند، می گوید: اوایل انقلاب این جوانان بودند که در تمام سطوح از جمله قوه قضائیه، پزشکی و سیاست منتخب شدند.

وی با تاکید بر اینکه باید از امروز به فکر ۴۰ سال آینده کشور باشیم تا نتایج مثبت آن را برداشت کنیم، عنوان می کند: تاکنون کمتر جوانی را برای آینده تربیت کرده ایم و به آنها آنطور که باید میدان یا پر و بال فعالیت در رده مدیریتی را نمی دهیم.

وی همچنین با گلایه از پروسه طولانی مدت اخذ مجوز برای فعالیت های اقتصادی از سوی جوانان فعال در این حوزه و علی الخصوص کارآفرینان می گوید: در هر زمینه ای برای فعالیت از نظر اقتصادی، توسعه ای و عمرانی باید از نهادها و ادارات مختلف مجوز بگیرند که راه سختی را جلوی پای آنها قرار داده اند.

وی با عنوان این موضوع که در ۴۰ سال آینده با یک سری پیرمرد بدون تجربه و بدون اعتماد به نفس که کاری انجام نداده اند، مواجه خواهیم شد، ادامه می دهد: مدیران می خواهند میراث شان را برای خودشان حفظ کنند و به نسل فعلی اعتماد ندارند؛ آنها می خواهند آنچه ساخته اند برای خودشان باقی بماند و متأسفانه هر مدیری در چارچوب کاری خودش یک امپراطوری مادام العمر می خواهد که تا آخر عمر آنجا باشد.

وی با اشاره به اینکه برخی مدیران قصد دارند که تا آخر عمر به میز ریاستشان تکیه بزنند، متذکر می شود. قدرت و ریاست برای همه شیرین است و هرکسی شجاعت دل بریدن از میز ریاست خودش را ندارد. رهنما با اشاره به جوانان با انگیزه ای که با ورود به سیستم اداری بسیار سرخورده می شوند، بیان می کند: این سرخوردگی به خاطر این است که آنها هیچ گونه میدانی برای کار کردن ندارند؛ باید به جوانان در چارچوب قانون میدان بدهند تا بروز استعداد و شکوفایی از آنها را شاهد باشیم.

چرا که اگر گاهی در فضای بصری و عمرانی و اداری زیرساخت تازه عملیاتی می شود این تحول دستاورد خلاقیت و ذهنیت نوین مدیران جوان است. این جوان فعال اجتماعی خوزستان با نقد این مسئله از اینکه هر مدیری در سازمان خود یک نفر را دارد که از پیشرفت او واهمه دارد، عنوان می کند: بسیاری از مدیران از افراد باهوش می ترسند که مبادا جایگزین آنها شوند؛ این مدیران نمی پذیرند که یک نخبه کنار آنها باشد.

وی با اشاره به اینکه ذات هر انسان بر این است که ابتدا مصلحت شخصی خودش و سپس سازمانش را در نظر می گیرد، یادآور می شود: متأسفانه مدیران از ورود نخبگان می ترسند در صورتی که مدیر موفق کسی است که از مشورت نیروها استفاده کند چون ۱۰ فکر خلاق خیلی بهتر از یک فکر نتیجه می دهد. او جاه طلبی درعرصه مدیریتی ایران را یک آفت دانسته و معتقد است. بلندپروازی جوانان باعث شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت آنها می شود ولی وقتی چنین فردی کنار یک مدیر بنشیند، آن مدیر احساس خطر می کند. رهنما با تاکید بر اینکه باید برای ۴۰ سال آینده از امروز قاسم سلیمانی ها را تربیت کرد،براین باور است.

تربیت مدیران جوان برای آینده ایران باعث می شود تا مرزهای ایران به جای مدیترانه به اروپا و آمریکای لاتین برسد. این جوان فعال اجتماعی خوزستان اظهار می کند: تلاش افراد در بخش خصوصی برابر با درآمد بیشتر آنهاست ولی مدیر سازمان دولتی با توجه به اینکه میزان درآمدش در صورت کار کردن یا کار نکردن ثابت است، تلاشی برای پیشرفت سازمانش انجام نمی دهد؛ به نظرم اگر این نگاه برطرف شود و مدیر سازمان خود را با یک نگاه مالکیتی دیده و خوب کار کند آن وقت راندمان افزایش و اتفاقات بهتری رخ می دهد.

وی با اشاره به حضور اقشار مختلف و خصوصا جوانان برای مراسم های مختلف شهادت سردار سلیمانی عنوان می کند: بسیاری از جوانان فراجناحی این سردار را قبول داشتند، بنابراین باید از استقبال جوانان استفاده شود، ولی متأسفانه جوانان را دفن می کنند و موقع استخدام ابتدا به ظاهر آنهاو  سپس به مهارت و تخصصشان نگاه می کنند.

رهنما با بیان اینکه جوانان فریب سیستم آموزشی را می خورند و بابت تحصیل در دانشگاه هزینه می کنند تا بعد از آن از مدرک پول دریافت کنند ولی این سیکل معیوب است، تاکید می کند: متأسفانه جوانان در رشته هایی مشغول به تحصیل می شوند که در آینده هیچ فایده ای برای آنها ندارد؛ جوانان بسیاری داریم که بدون هیچ هدفی علاقمند به تحصیل در دانشگاه هستند در حالی که قرار نیست همه جوانان مدرک دانشگاهی داشته باشند، جوانان به مهارت بیشتر از تحصیلات نیاز دارند.

وی ادامه می دهد: درست است که جوانان برای جذب در ادارات دولتی باید لیسانس داشته باشند ولی قرار نیست همه جوانان به سراغ ادارات دولتی بروند؛ مهارت و کارآفرینی شاه کلید توسعه کشور است. او با تاکید بر اینکه اگر مانع کار برای کارآفرینان شوند شاهد پیشرفت و توسعه کشور نخواهیم بود، می گوید: کارآفرینان نیازی به وام ندارند، کارآفرینان حمایت نمی خواهند ولی حداقل انتظار آنها رفع موانع در مسیر فعالیت است؛ افراد پولدار سرمایه های این کشور هستند که باید از آنها صیانت کرد.  رهنما اضافه می کند: کارآفرینی که دراین کشور جرأتش را پیدا می کند تا یک حرکت اقتصادی انجام دهد، باید مورد حمایت واقع شود؛ مدیران حداقل نباید برای آنها مانع باشند چون این کارآفرینان باعث پیشرفت کشور می شوند. وی با بیان اینکه هر زمان که جامعه به یک شغلی نیاز دارد، اذهان مردم را برای هدایت شغلی فرزندان آن دوره مهندسی می کنند، یادآور می شود: در یک دهه مهندسی کشاورزی کلاس کاری و حقوق داشت، بعدها نیز مهندسی کامپیوتر و عمران در دستور کار برای مهندسی اذهان قرار گرفت.

رهنما با انتقاد از اینکه جوانان برای طی کردن صفر تا ۱۰۰ یک پروسه تلاشی نمی کنند، می گوید: خیلی از جوانان فکر می کنند که باید لیسانس داشته باشند و حتما پس از فارغ التحصیلی یک میز برای مشاغل آنها آماده باشد. وی با اشاره به عدم توجه به نیروهای جوان به عنوان یک ضعف موجود در کشور و لزوم برطرف کردن آن می گوید: سالانه افراد باهوش بسیاری علی الخصوص در حوزه پزشکی از کشور خارج می شوند و این به خاطر بی توجهی به نیروهای جوان است؛ اینکه تلاشی برای آنها نمی شود و متأسفانه رفتن به آنسوی مرزها را به ماندن برای توسعه کشور ترجیح می دهند.