تراژدی انبازه ها
تراژدی انبازه ها

تراژدی مشترکات موقعیتی را مطرح می‌کند که در یک سیستم، مصرف کنندگانی قراردارند که از یک منبع واحد استفاده می‌کنند که در آن، مصرف کننده ها هر یک به تنهایی و بدون درنظر داشتن حقوق سایر مصرف کنندگان به سود خود عمل می‌کنند، اگر چه در نهایت بازی باخت_باخت است. تراژدی مشترکات می‌تواند در هر چیز مشترکی رخ دهد، اعم از:جنگل ها، مراتع، نفت، گاز، هوا، دریا ووووو….  

 

 

 

به قلم:هومان یوسفی/دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی

تراژدی انبازه ها یا تراژدی مشترکات common tragede مفهومی اقتصادی است. قدر یقین این واژه کمتر در نزد عامه مردم شنیده شده است، اگرچه روزانه با این مفهوم سروکار دارند.

واژه تراژدی مشترکات یا انبازه ها اولین بار در سال ۱۸۳‪۳ میلادی توسط اقتصاددانی بنام ویلیام فورستر لوید مطرح شد و یک قرن بعد گرت هاردین در سال  ۱۹۶‪۸ آن را گسترده تر مورد تحلیل قرارداد. این نوشتار قصد دارد تا تراژدی مشترکات در کشور ایران را با مثالی به روز مورد تحلیل قرار دهد.

تراژدی مشترکات موقعیتی را مطرح می‌کند که در یک سیستم، مصرف کنندگانی قراردارند که از یک منبع واحد استفاده می‌کنند که در آن، مصرف کننده ها هر یک به تنهایی و بدون درنظر داشتن حقوق سایر مصرف کنندگان به سود خود عمل می‌کنند، اگر چه در نهایت بازی باخت_باخت است. تراژدی مشترکات می‌تواند در هر چیز مشترکی رخ دهد، اعم از:جنگل ها، مراتع، نفت، گاز، هوا، دریا ووووو….

ارسطو فیلسوف یونانی می گوید: هر منبع مشترکی که به مقدار زیاد وجود داشته باشد کمترین اهمیت به آن داده می‌شود. این سخن حتی اگر در تمام دنیا صحیح نباشد(فرض محال)، اما در کشور ایران بی شک درست است. از نفت و گاز و معدن تا جنگل و دریا و کوه و حتی کالاهای اساسی در شمول مشترکات می‌تواند گنجانده شوند. پرداختن به همه مشترکات از حوصله این بحث خارج است ولیکن برای درک موضوع مختصری در خصوص این تراژدی پرداخته خواهد شد.

احتمالا همه مردم چند وقتی است در تهیه روغن خوراکی با مشکل مواجهه شده اند و همه شاهد صف های طویل روغن بوده ایم. صف هایی که گاهاً از صبح تا بعد ظهربرقرار هستند و در نهایت عده ای موفق به دریافت روغن می‌شوند و عده ای ناچارا چشم به راه فردایند تا شاید بتوانند روغن مصرفی خانواده خود را تهیه کنند.

متاسفانه در این بحران کمبود ارزاق عده ای با تصور زرنگی اقدام به خرید بیش از مصرف می‌کنند و با خرید بیش از نیاز نه تنها کمبود را تعمیق می‌کنند بلکه فرصت مناسبی را در اختیار دلالان و حتی تولیدکنندگان قرار می‌دهند تا با عرضه قطره چکانی و فروش محصولات به چندبرابر قیمت در بازار سیاه همچنان مردم را تشنه نگه دارند.

واضح است در این شرایط عده ای از مصرف کنندگان منفعت خود را بر منفعت جمع ترجیح داده و باعث بروز تراژدی مشترکات در بازار شده اند. نگارنده معتقد است اگر مردم در یک اجماع عمومی از صف بندی و هجوم برای خرید روغن خودداری کرده و هر کس به مقدار مورد نیاز خود خرید می‌کرد، یقیناً اکنون روغن های دپو شده در انبارها برای جلوگیری از فاسد شدن، راهی بازار میشد. اگر چه در بحث مشترکات بیشتر منابع عمومی طبیعی برجسته اند ولیکن کالاهای اساسی که معیشت مردم به آن وابسته است نیز در زمره مشترکاتند و اخلاق حکم می‌کند از خرید بیش از نیاز آنها حداقل در دوران کمبود خودداری شود تا دیگر مصرف کنندگان نیز بتوانند نسبت به تهیه آن اقدام نمایند.

تصور کنید که در هر ماه هزار تن روغن تولید شود و میزان مصرف یک خانواده ۴ نفره در هر ماه ۱۰لیتر باشد و تمام روغن های تولیدی به مصرف برسد. در این میان برخی به هر دلیل اقدام به خرید ۲۰ لیتر روغن نمایند طبیعتاً بازار با کمبود مواجه خواهد شد و تعداد کثیری، از این کالای اساسی محروم خواهند شد. روغن مثالی از انبوه تراژدی های اقتصادی کالاهای اساسی است که روزانه در زندگی مردم رخ می‌دهد و از کالایی به کالایی و از بازاری به بازاری در گردش است و حتی دور از ذهن نیست شیوه ای از بازاریابی با هراساندن مردم از کمبود باشد.

تراژدی انبازه ها(مشترکات) اقتصادی هر روز رخ میدهد: دربازار خودرو، طلا، ارز، و برخی با بی تدبیری و بی اخلاقی تمام آتش بیار معرکه ای هستند که پایانش به ضرر همه است. سخن آخر اینکه، تراژدی مشترکات بازی باخت_باخت برای همه خواهد بود.