مزرعه ای که کلام می روید روی خزان را نمی بیند
مزرعه ای که کلام می روید روی خزان را نمی بیند

نخستین دفتر شعر قدرت الله حسینی برآفتابی با عنوان مزرعه کلام در ۱۲۸ صفحه سال جاری توسط انتشارات خوزان- اهواز به چاپ رسید.

اشعار مزرعه کلام شامل ۱۲۴ قطعه شعر در غالب های کلاسیک، غزل، مثنوی، رباعی، چهارپاره، شعر نو، نیمایی و سپید سروده شده اند.
مفاهیم و مضامین سروده های این شاعر اجتماعی و عاشقانه هستند و برخی سروده هایش او را شاعری دغدغه مند و آرمان گرا با نگاهی میهن پرستی، جهان شمولی، زیست بوم و بیان تمثیلی که جامعه هدفش مردم و توده ها هستند را نشان می دهد.
حسینی برآفتابی سال ۱۳۵۱ در ایذه- روستای سر سبز و رویایی سادات حسینی چشم به جهان گشود و هم اکنون در شهر اهواز روزگار می گذراند. وی شاعری را از دوران نوجوانی آغاز نمود و به صورت حرفه ای از سال ۱۳۹۰ با حضور در محافل و انجمن های ادبی ادامه داد و سروده های او در ستون های ادبی و روزنامه های توسعه، قلم امروز، و هفته نامه آستانه پارس انتشار یافته است.

 

به قلم: پدرام طاهری

نخستین دفتر شعر قدرت الله حسینی برآفتابی با عنوان مزرعه کلام در ۱۲۸ صفحه سال جاری توسط انتشارات خوزان- اهواز به چاپ رسید.

اشعار مزرعه کلام شامل ۱۲۴ قطعه شعر در غالب های کلاسیک، غزل، مثنوی، رباعی، چهارپاره، شعر نو، نیمایی و سپید سروده شده اند.
مفاهیم و مضامین سروده های این شاعر اجتماعی و عاشقانه هستند و برخی سروده هایش او را شاعری دغدغه مند و آرمان گرا با نگاهی میهن پرستی، جهان شمولی، زیست بوم و بیان تمثیلی که جامعه هدفش مردم و توده ها هستند را نشان می دهد.
حسینی برآفتابی سال ۱۳۵۱ در ایذه- روستای سر سبز و رویایی سادات حسینی چشم به جهان گشود و هم اکنون در شهر اهواز روزگار می گذراند. وی شاعری را از دوران نوجوانی آغاز نمود و به صورت حرفه ای از سال ۱۳۹۰ با حضور در محافل و انجمن های ادبی ادامه داد و سروده های او در ستون های ادبی و روزنامه های توسعه، قلم امروز، و هفته نامه آستانه پارس انتشار یافته است.

سریا داوودی حموله شاعر منتقد ادبی و مولف کتاب های آنتولوژی شعر خوزستان اندیشه های کتاب مزرعه کلام را تصاویری از مفاهیم عام بشری می داند.
وی معتقد است: شعر حسینی برآفتابی نگرش ساده و شفاف به انسان و طبیعت و پدیده ها دارد و سبب کنش های حسی و مفهومی می شوند، تصویرسازی و احساس گرایی دو عنصر بارز شعرهایش است و این ساختار باورمند در سه ضلع (تخیل، احساس، تجربه) به تصویر کشیده می شود. داوودی درباره زبان سروده های شاعر این چنین عنوان می کند: زبان اشعار حسینی سرشار از ارزش های احساسی و عاطفه است و از لحاظ سطربندی، تقطیع، مفهوم، محتوا، ظرافت ها و ظرفیت های ادبی را در بطن خود دارد.
وی می گوید: اشاره های اجتماعی انتقادی به موازی هم تکرار می شوند و حسینی برآفتابی شاعری که در تلاش است با تناسب و تناظر معناهای بدیعی به زبان شعر اضافه کند.
نویسنده کتاب شاعران فرا متنی درباره نقطه قوت شعر قدرت الله حسینی یادآور می شود: به واسطه ی روایت گری مخاطب را درگیر می کند از این جهت مضامین انسانی و اجتماعی نقطه ی روشن شعرها می باشد و در جستجوی مفاهیم اجتماعی دغدغه چه گفتن را دارد معمولاً با مفهوم پردازی های رایج و مونولوگ های عینیت مند سبب برانگیختن حس های نوستالژیکی می شود فرم و محتوا موازی هم حرکت می کنند و زبان روایی خرد روایت های متنوعی را در بطن خود نهفته دارد.
درواقع قدرت الله حسینی شاعری است که زاد بومش زاگرس و پرورش یافته در زیست بوم و روح زاگرس است مانند هر انسان زاگرس نشین میراث تاریخ فرهنگی و ادبی ایران زمین را از دریچه تبار و اساطیر زاگرس جستجو می کند شاعری در اقلیم زاگرس اما از نگاهی جهان وطنی و جهان شمولی برخوردار است دغدغه مسائل جهان پیرامونش را دارد و گاه در برخی سروده هایش تنها مخاطبش مردم و توده ها هستند و به جای شعر سرودن برای خواص گاهی در برخی سروده هایش زبان مثل و حکمت را برمی گزیند تا چه بسا مردم نسل های آینده سرزمینش سروده هایش را تمثیل وار در زبان محاوره جاری کنند.

پاسداری از واژگان
(مزرعه ای که کلام می روید روی خزان را نمی بیند)
در این قطعه شعر که عنوان کتاب نیز است، شاعر زاگرس تبار ایرانشهر بزرگ را بسان گندم زارهای سرزمین مادری (سادات حسینی) می بیند و میراث واژگانی ایرانیان را به مانند ریشه ها و ساقه های آن گندم زارها می داند. زبان پارسی، زبان خرد و اندیشه ور زی است، زبانی با ویژگی های جهان بینی و مفاهیم انسانی است در گستره فرهنگ ایرانیان چه رویش ها و باز تولیدهای معرفتی با مفاهیم غنی که آفرینش شده است شاعر خود را خوشه چین ارزش های ادبی ایران زمین می داند و شاعران ایران را به گندم چینی میراث ادبی و زبانی و شور کلامی فرا می خواند تا این میراث از گزند باد خزان در امان باشد.

نگاه جهان وطنی شاعر
در دو قطعه شعر توهم و بچه ها از سروده های کتاب مزرعه کلام شاعر اقلیم زاگرس نگاهی فرامرزی، جهانشمولی، دغدغه مند و مضطرب به آینده ی مبهم صلح و جنگ های خانمانسوز انسانی است در قطعه شعر توهم او نیز مانند سایر اندیشه ورزان نقطه مقابل جهالت را دانایی نمی بیند بلکه آدم هایی را غوطه ور در توهم دانایی می بیند که در هیاهوهایشان اصالت اندیشه گم می شود و در قطعه سروده ی (بچه های جهان) دغدغه انسان های بالغ را دارد که هنوز به بلوغ اجتماعی، تاریخی و فلسفی نرسیدند و شاعر می گوید که حلقه گمشده جهان امروز، رسیدن انسان به کمال و بلوغ فلسفی انسان است.

تصویر زیست بوم در سروده های شاعر
وابستگی به زیست بوم و پایبندی به اصالت ایلیاتی در سه قطعه شعر ایل، کارون و سیلاب نمود بیشتری دارد شاعر تلاش می کند با بینش اساطیری و زیباترین تشبیهات، استعاره ها و یاری گرفتن از زبان مادری زیست بوم، تبار و مطالبات انباشته را به تصویر بکشد. رود کارون که اساطیری ترین رودخانه ی مردمان شمال و جنوب خوزستان است فرزند خلف و تبارش از دامنه های زاگرس و رود سیمره که سرچشمه هایش از دامنه های سرزمین لر هور تشنه را سیراب می کند. رودهای کارون و سیمره فرزندان خلف زاگرس هستند که دشت خوزستان را سیراب و هویت تاریخی می بخشند.

ظرفیت های مثل و تمثیل در سروده های مزرعه کلام
برخی شعرهای این کتاب به صورت ایجاز با کلام فشرده که تلاش شاعر بر این است با زبان مثل و تمثیل معانی و مفاهیم گسترده ایی که به آن باورمند است و به مخاطبانی که به خوبی آنان را می شناسد انتقال دهد.

برای نمونه این چند قطعه شعر:

 

ما درد همیم و نیز درمان همیم عمریست که دنبال همین بیش و کمیم

غریزه عریان شد
روح دیوارها لرزید

عقل می گوید نگو
احساس می گوید بگو
این تناقض تا کجا افسار ما را می کشد

در پیشانی نادان نوشته بود
ارزان فروخته می شود

تا سینه نشکافتند از جگر نگو

آنقدر خلالم نکن که با هر دهانی ترد بشکنم

زیبایی چیزی است که دوست داشتن آن را معنا می کند.

دوست خوب است که در دایره ساکن باشد
ورنه هر زاویه ی گوشه نشینی دارد

 

امثال و حکم بخشی از میراث فرهنگی تمدن هایی است که برای بیان اندیشه های خود از آن سود جسته اند و بی شک رشد تدریجی و نیاز انسان و ذات کمال طلب و مسیر متعالی که در گذاره های تاریخ طی نموده سبب زایش و پیدایش آنها شده است. ایرانیان در گذشته به حکمت و مثل و تمثیل مشهور و نامدار بوده اند هر چند مثل ها و تمثیل ها از دل توده ها جوشیده اند ولی گاه در سروده های شاعران بزرگ ایران زمین مثل ها و حکمت هایی یافت می شود که هنوز هم رمز گشایی نشده است. هر ملتی که امثال بیشتری دارد نشانه ایی از غنای فرهنگی و آزاد اندیشی آن ملت است مثل ها و تمثیل ها موجب بینایی دیده ی جان و روان است. زبان و ادبیات فارسی پر از مثل های نقض و نابی است، مثل ها از نظر واژگانی فشرده و از نظر معنایی و مفهومی گسترده هستند. نیاکانمان برای رواج هر مثل در لایه های اجتماعی چه رنج ها برده اند و برای شکل گیری و رواج آن چه تاوان و بهایی که پرداخته اند تا مثل ارزشمند (زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد) بر زبان ها جاری شود. شاعران بختیاری نیز با اتکا بر پشتوانه ی ادبیات شفاهی بختیاری و بینشی که از امثال و حکم بختیاری مکاشفه نموده اند امروزه در عرصه ادبیات فارسی به آفرینش های ادبی و بینش فرهنگی و اجتماعی دست یافته اند.