ریشه های داستانهای هزار و یک شب
ریشه های داستانهای هزار و یک شب

تخلیص و گزارش / منصور بزرگمهر در قرن هفدهم هیچکس از جمله 《گالان》 فرانسوی با همه زحماتی که برای هزار و یک شب کشید و 《سیلوستر دو ساسی》 که با ایران آشنا بود، به دلیل محدودیت منابعی که در اختیار داشتند درباره ریشه داستانهای هزار و یک شب آگاه نبود. بعدها پژوهشگران دریافتند که داستان […]

تخلیص و گزارش / منصور بزرگمهر
در قرن هفدهم هیچکس از جمله 《گالان》 فرانسوی با همه زحماتی که برای هزار و یک شب کشید و 《سیلوستر دو ساسی》 که با ایران آشنا بود، به دلیل محدودیت منابعی که در اختیار داشتند درباره ریشه داستانهای هزار و یک شب آگاه نبود. بعدها پژوهشگران دریافتند که داستان های هزار و یک شب چیزی نیست مگر مجموعه «هزار افسانه» که در اصل به زبان پهلوی تدوین یافته بود.
در حقیقت، هزار و یک شب دارای ریشه هندی و ایرانی است و دلیل دانشمندان در اثبات این موضوع نخست سخن مسعودی و دیگر نوشته ابن ندیم است. دوهامر، نخستین کسی بود که در مروج الذهب مسعودی به ریشه هندی و ایرانی آن دست یافت و در پی او بسیاری از دانشمندان به اصل هندی و ایرانی هزار و یک شب اعتقاد یافتند.
قرینه های دیگری که در خصوص ریشه هندوایرانی هزار و یک شب در دست داریم، مشابهت هایی است که میان داستان های این کتاب و داستان های کتاب های هندی که تقدم تاریخی آنها بر هزار و یک شب مسلم است، وجود دارد؛ از قبیل پنچاتنترا pancatantra، وتالا پنچاویم ستی vetala pancavimcati و جز آن.
دلیل دیگری که نشانگر هندی و ایرانی بودن آن است، وجود نام های قدیم و تعلیمات و اعتقادات باستانی ایران، هند و یونان در داستانهای هزار و یک شب است. به سبب وجود این گونه همانندی ها بود که اصل هزار و یک شب را از افسانه های قدیم هند می دانند که به دست ایرانیان به پهلوی برگردانده شده و داستانهای ایرانی نیز بدآن افزوده شده است.
همچنین، اگرچه داستانهایی مانند “اردشیر و حیات النفوس” و “اسب سحرآمیز” بازتاب دهنده جشنهای نوروز و مهرگان و شاپور و بهرام هستند، یا داستانهایی مانند “حسن بصری و نورالنساء” ریشه هندی دارند، اما برخی از داستانها مانند “بدر باسم و ملکه جُوِهره” 《گرونبام》 و 《کارادوو》 را یاد داستان “سرگذشت شاه هرمانوس” می اندازد که داستانی یونانی الاصل است.
در نتیجه  با وجود اینکه ایرانی بودن خاستگاه هزار و یک شب قطعی است، اما واقعیت این است که این مجموعه در سده نهم میلادی توسط اعراب از گستره ادبیات ایران بیرون رفت و بیش از هزار سال بعد در دوره قاجار از عربی به فارسی برگردانده شد و پژوهشهای دو سده اخیر آشکار نموده است که داستانهای هزار و یک شب بقول 《نولدکه》 خاستگاه های گوناگون دارند.
بنمایه: ادبیات ایران در ادبیات جهان_امیر اسماعیل آذر