خاستگاه کلاه پکول
خاستگاه کلاه پکول

در یونان باستان کلاهی بنام کفسیا καυσία وجود داشت. این واژه با واژه یونانی “کفسی” Καύση بمعنای احتراق همریشه است که دال بر گرم کنندگی و زمستانه ای بودن آن است.

به قلم منصور بزرگمهر

کفسیا اندکی قبل از دوره فیلیپ و پسرس اسکندر مقدونی احتمالاً توسط مقدونیان در یونان مد شد. مقدونیان این کلاه را بهمراه شال بزرگی که شانه ها و بدن را می پوشانده است بر سر می نهاده اند. بعدها کلاه کفسیا در شرق امپراطوری روم نیز رواج داشته است.

تصاویر و پیکره های بدست آمده از یونان شامل کلاه کفسیا که به سده چهارم پیش از میلاد تاریخگذاری شده اند و همچنین پیکره ها و سکه های بدست آمده از شرق ایران باستان شامل افغانستان و پاکستان امروز نشان می دهند که کفسیا در اواخر دور هخامنشی توسط سپاهیان اسکندر مقدونی و جانشینان وی در دولتشهرهای یونانی نشین مورد استفاده بوده است. برای نمونه آنتیالکیداس Antialcidas پادشاه هندو-یونانی نیز بر روی سکه هایش کلاه کفسیا به سر دارد. با این تفاصیل برخی بر این باورند که نسل جدید کلاه کفسیا همین کلاه مردانه و شناخته شده‌ پکول Pakul است که در شرق ایران بزرگ فرهنگی یعنی افغانستان، پاکستان و … رواج دارد.

امروزه در زبان انگلیسی کفسیا را کائوشیا kausia می نامند. کلاه پکول در افغانستان بیشتر توسط مردم ولایت‌ نورستان و چترال ساخته و مورد استفاده قرار می گیرد. نام پکول در واقع پکهول pakhul بوده است که نام شاه بدخشان قدیم است. بدخشان قدیم شامل بدخشان افغانستان، بدخشان تاجیکستان، نورستان، چترال و قسمتی از همین قلمرو بود که شاهش اغلب از این کلاه استفاده می کرد، در نتیجه بعد از شاه این کلاه به نام پکهول و بعدها پکول معروف شد.

ناگفته نماند که ممکن است این کلاه توسط شاهنشاهی هخامنشی در لشکرکشی های داریوش و خشایارشا به بالکان و یونان به شرق اروپا سرایت کرده باشد. سپاه هخامنش شامل سربازانی از سراسر ایران باستان از جمله شرق آن (افغانستان و پاکستان) بود. شاید خاستگاه اصلی این کلاه فرهنگ کوشان در افغانستان و پاکستان امروز بوده باشد. کوشانها مردمی هندواروپایی و بسیار برجسته بودند که زبانشان تخاری بود و از نظر زبانی و نژادی بیشتر به سلتهای ساکن غرب ایران باستان در آناتولی و جنوب دریای سیاه نزدیک بودند. کوشانها پس از هخامنشیان در شرق ایران نیرو گرفتند و تا زمان شاپور ساسانی در شرق ایران باستان یکه تازی می نمودند.

نکته دیگر حضور اقوام ایرانی از جمله سکاها و سرمتها در شرق اروپا است که زبان و پوشاک ایرانی شرقی داشتند و احتمالاً از زمان داریوش بزرگ به اروپا رسیده بودند، یعنی قبل اسکندر.